نورنیوز-گروه سیاسی: وزیر خارجه پیشین ایران گفت که جمهوری اسلامی ایران همه راه‌ها را برای مذاکره نبسته، بلکه آماده مذاکره غیرمستقیم جهت ارزیابی طرف مقابل، اعلام شرایط خود و اتخاذ تصمیم مقتضی است.
«سید کمال خرازی» رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در تحلیل راهبرد مذاکراتی آمریکا و عدم استقبال جمهوری اسلامی ایران از آن گفت: آنچه امروز در رفتار هیأت حاکمه آمریکا مشاهده می‌شود، یک جنگ روانی با القای سیاست «یا جنگ یا مذاکره» از طریق ارسال پیام های متضاد از سوی مسئولین آمریکایی است.
خرازی اظهار داشت: مواضع اخیر آقای ترامپ و اشارات مبهم برخی از مسئولین آمریکایی به نامه وی و انتشار گسترده آن در رسانه‌های غربی و منطقه با هدف ایجاد نوعی خوش‌بینی خیالی، سردرگمی و نیز ایجاد فضای دو قطبی در کشور است.
وی افزود: به طوری که عده‌ای در داخل کشور فکر می‌کنند دریچه‌ای برای حل مشکلات تاریخی بین ایران و آمریکا فراهم شده و آقای ترامپ صادقانه خواستار بهبود روابط با ایران است، ولی البته، مخالفینی نیز در ساختار حکومتی آمریکا دارد.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی با طرح این پرسش که اما راهبرد واقعی آمریکا چیست؟ گفت: راهبرد آمریکا دعوت به مذاکره، در سایه تشدید تحریم‌های اقتصادی و تهدیدات نظامی است، با این هدف که ایران تحت فشار به مذاکره‌ای تن دهد که نه اصول حاکم بر آن روشن است و نه براساس تجارب گذشته، می‌تواند به وعده‌ها و امضاهای طرف مقابل خود اعتماد کند. نتیجه این راهبرد چیزی جز تحمیل خواست یک طرف به طرف مقابل در فضای تحکم و تهدید نیست.
خرازی گفت: اگر آقای ترامپ ایران و روحیه ایرانی را می‌شناخت، از گذشته درس گرفته بود و صادقانه یا حتی کاسبکارانه برای منافع اقتصادی کشورش، خواستار حل مشکلات تاریخی ایران و آمریکا می‌بود نوع دیگری عمل می‌کرد:
۱- روحیه ایرانیان را می‌شناخت که به دلیل سابقه تمدنی هزاران ساله، ابدا تحقیر را نمی‌پذیرند و در برابر تهدید و فشار بیگانگان تسلیم نمی‌شوند، همان طور که در برابر نظام تا دندان مسلح بعث عراق و مورد حمایت همه قدرت‌ها، از جمله آمریکا، ایستادند و سرزمین خود را آزاد ساختند.
۲- می‌دانست که روحیه جوانمردی و عیاری ایرانیان به آنها اجازه نمی‌دهد تحکم و زورگویی دیگران را برتابند، ولی وقتی در طرف مقابل فروتنی و صداقت ببینند، متناسب با آن رفتار می‌کنند.
۳- می‌پذیرفت که ایران اسلامی نه تنها توانسته است جنگ، فشار سیاسی و تحریم‌های اقتصادی را پشت سر بگذارد، بلکه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، پایه‌های امنیت و استقلال خود را مستحکم سازد و لذا به این نتیجه می‌رسید که با چنین کشوری نباید زورآزمایی کند.
۴- به جای تکرار اشتباه‌های قبلی، صادقانه اصول حاکم بر یک مذاکره واقعی، یعنی اصل برابری، احترام متقابل و احتراز از تهدید و فشار را می‌پذیرفت و بدین ترتیب، اعتماد ایرانیان را جلب می‌کرد که خواستار مذاکره‌ای عادلانه و نه تحکم و زورمداری است.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی تصریح کرد: ولی واقعیت آن است که مسئولین جدید و تازه کار آمریکایی فاقد حافظه تاریخی از ناکامی روش‌های گذشته هستند و بر تکرار مواضع قلدرمابانه خود ادامه می‌دهند. آنها فکر می‌کنند می‌توانند ما را به مذاکره‌ای بکشانند که از قبل نتیجه آن مشخص شده است.
ایسنا