نورنیوز-گروه اقتصادی: تحولات داخلی و منطقهای، بهویژه تغییرات سیاسی در کشور و بحرانهای امنیتی در منطقه، تغییرات در عرصه بین المللی، ایران را در موقعیتی پیچیده قرار داد.عبور از شرایط موجود نیازمند اصلاحات ساختاری و بازنگری در سیاستهای اقتصادی و دیپلماسی و هوشمندی در عرصه مدیریتی است.
سال ۱۴۰۳ در ایران، همانند بسیاری از نقاط جهان، به یکی از سالهای بحرانی و سرنوشتساز تبدیل شد. در حالی که بسیاری از کشورها در این سال با تحولات غیرمنتظره و پیچیدهای روبهرو شدند، ایران نیز در دل این تحولات با بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بیسابقهای مواجه شد.
در داخل کشور، مشکلات اقتصادی به شکلی عمیقتر از پیش خود را نشان دادند. بحرانهای اقتصادی نظیر ناترازیها، نوسانات شدید در بازار سرمایه و کاهش ارزش پول ملی، باعث شد تا فضای روانی نامناسبی در خصوص امکان بهبود وضعیت اقتصادی در کشور شکل بگیرد.این وضعیت حتی بازار سرمایه ایران را نیز تحت تاثیر قرار داد. رخدادهای سال ۱۴۰۳ بهویژه از منظر تحولات داخلی و بینالمللی، نشانداد که پیچیدگیهای حاکم بر روابط ایران با جهان و همچنین چالشهای درونی کشور در مواجهه با بحرانها بسیار جدی است و می تواند آثار عمیقی در حوزه های مختلف حکمرانی بدنبال داشته باشد.
تغییر غیر مترقبه دولت پس از شهادت آیت الله رییسی و تحولات ناشی از آن، بحرانهای امنیتی و منطقهای نظیر جنگ غزه و بحران شامات، همچنین انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، همه عواملی بودند که تاثیرات عمیقی بر ایران و راهبردهای آن داشتند. آثار تحولات ذکر شده در کنار رخدادهایی که می تواند در سال آینده به مجموعه چالشهای ذکر شده اضافه شود، بازبینی و بازنگری در سیاستهای اقتصادی و و روابط خارجی را اجتناب ناپذیر کرده است.
تغییر دولت و تحولات داخلی
یکی از مهمترین تحولات داخلی در سال ۱۴۰۳، شهادت رئیسجمهور شهید آیت الله رئیسی در حادثه سقوط بالگرد بود که موجی از تغییرات در ساختارهای دولتی و سیاسی ایران را به دنبال داشت. پس از این حادثه، تغییرات قابلتوجهی در سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و دیپلماسی کشور بهوجود آمد. در حالی که تغییر دولت میتوانست فرصتی برای بازنگری در سیاستها و اجرای اصلاحات ساختاری جدید باشد اما تاکنون به نظر می رسد برنامه راهبردی مشخص و مبتکرانه ای برای مواجهه با بحرانها و چالشهای احتمالی جدید تدوین و مبنای فعالیت بخشهای مختلف کشور قرار نگرفته است.
بهویژه در عرصه اقتصادی، ناترازیها و بحرانهای مالی به همراه تغییرات سیاسی، به کاهش اعتماد عمومی و بیاعتمادی به تصمیمات اقتصادی منجر شده که می ت اند آثار روانی مخربی بدنبال داشته باشد. در سال گذشته بازار سرمایه بهشدت تحت تاثیر این بحرانها قرار گرفت و سرمایهگذاران بهدنبال جایگزینهایی چون طلا و رمزارزها رفتند که خود نشاندهنده عدم اطمینان به سیاستهای اقتصادی کشور بود.
بحران شامات و تاثیر آن بر سیاستهای منطقهای ایران
در سطح منطقهای، بحرانهای شامات و جنگ غزه تأثیرات عمدهای بر سیاستهای ایران گذاشت. جنگ در غزه و لبنان و بحرانهای داخلی سوریه که در نهایت به سقوط حکومت بشار اسد در این کشور منجر شد، ایران را در موقعیت پیچیدهای قرار داد.
بحران شامات علاوه بر پیچیدگیهای سیاسی، منجر به افزایش فشارها بر ایران در زمینه حمایتهای منطقهای و تعاملات با کشورهای همسایه شد که آثار اقتصادی غیر منتظره ای نیز بدنبال داشت. ایران در مواجهه با این بحرانها، بهویژه در زمینههای امنیتی و سیاسی، مجبور به اتخاذ سیاستهای جدید و تدوین استراتژیهای منطقهای متناسب است که علاوه بر ابعاد سیاسی و امنیتی باید شامل تمهیدات اقتصادی جدید نیز باشد.
سیاستهای اقتصادی و روابط خارجی
در سال ۱۴۰۳، بهویژه پس از تحولات منطقهای و بینالمللی، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها و چالشهای جهانی بر ایران افزایش یافت و برای عبور از شرایط ایجاد شده، اتخاذ سیاستهای جدید در دستور کار قرار گرفت . در این راستا، تقویت همکاریهای اقتصادی با اقتصادهای نوظهور و بلوکهای اقتصادی جدید مانند بریکس، سازمان شانگهای و اتحادیه اوراسیا، بهعنوان یک راهبرد جدید مطرح شد.
تداوم همکاری با این کشورها میتواند به ایران این فرصت را بدهد که علاوه بر کاهش وابستگی به بازارهای غربی، از فرصتهای صادراتی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی بهرهبرداری کند.
بریکس، شانگهای و اتحادیه اوراسیا بهعنوان مجموعههایی با ظرفیتهای بالای اقتصادی و تجاری، میتوانند به ایران کمک کنند تا در برابر فشارهای اقتصادی و تحریمهای بینالمللی مقاومت بیشتری نشان دهد. بهویژه، کشورهای عضو بریکس به دلیل تنوع اقتصادی و جمعیتی خود، فرصتهای زیادی برای صادرات محصولات ایرانی و جذب سرمایهگذاریهای خارجی فراهم میآورند. همچنین، همکاری با این سازمانها میتواند ایران را از فشار تحریم های اقتصادی غرب رها سازد و زمینهساز رشد و توسعه در حوزههای مختلف صنعتی و زیرساختی شود.
بازار سرمایه ایران و بحران اعتماد
در کنار تحولات سیاسی و اقتصادی ذکر شده، بازار سرمایه ایران در سال ۱۴۰۳ نیز به یکی از بزرگترین بحرانهای داخلی در کشور تبدیل شد. این بحران بهویژه بهدلیل سیاستهای کوتاهمدت و غیرکارشناسی در زمینههای مختلف اقتصادی و عدم شفافیت در تصمیمات، باعث شد تا سرمایهگذاران به سیستمهای غیررسمی روی آورند و در نتیجه، سرمایههای زیادی از بازار رسمی خارج شد. برای جلب اعتماد دوباره سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی، ایران باید به سمت اصلاحات ساختاری در بازار سرمایه حرکت کند و سیاستهای کوتاهمدت را کنار بگذارد. ایجاد زیرساختهای پایدار، شفافیت در نرخ ارز و بهره، همچنین مدیریت نوسانات اقتصادی از جمله ضروریات این اصلاحات بهشمار میروند.
ضرورت اصلاحات ساختاری وتقویت دیپلماسی اقتصادی
با توجه به بحرانها و چالشهای سال ۱۴۰۳، ایران باید در سال ۱۴۰۴ گامهای مؤثری برای اصلاحات ساختاری در اقتصاد خود بردارد. این اصلاحات باید شامل تقویت بخش خصوصی، کاهش تصدیگری دولت و ارتقای روابط اقتصادی با کشورهای نوظهور باشد. همچنین، ایران باید بهطور جدی بهدنبال فعالسازی دیپلماسی اقتصادی با کشورهای عضو بریکس، شانگهای و اتحادیه اوراسیا باشد تا از فرصتهای صادراتی و سرمایهگذاریهای خارجی بهرهبرداری کند.
با توجه به اینکه بحرانهای سال ۱۴۰۳ نشاندهندهی آسیبپذیری ایران در برابر تحولات داخلی و جهانی بودند، تنها با اتخاذ رویکردهای استراتژیک و بلندمدت میتوان از بحرانها عبور کرد و زمینهساز آیندهای پایدار و موفق برای کشور شد. سال ۱۴۰۴ باید سالی باشد که ایران با اصلاحات ساختاری و بازنگری در سیاستهای اقتصادی و دیپلماسی و هوشمندی در عرصه مدیریتی چالشهای سال ۱۴۰۳ را پشت سر گذارد و با اجتناب از روزمرگی ضمن اتخاذ سیاستهای بلندمدت و راهبردی، امیدوارانه در مسیر برداشتن گامهای جدی برای مواجهه با چالشهای جهانی و داخلی گام بردارد.
نورنیوز