نور نیوز-گروه اقتصادی- تاثیرات پیدا و پنهان ناترازی انرژی در ایران سالهاست که به صورت تدریجی به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی کشور تحمیل شده اما اکنون این عارضه به نقطه بحرانی رسیده است. این مسئله برای کشوری که از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان برخوردار است، غیرطبیعی و نگرانکننده به نظر میرسد. سیاستگذاری نامنسجم و ناکارآمد در حوزه انرژی به همراه مدیریت غیر علمی و سلیقه ای در بخش مصرف حامل های انرژی و همچنین تحریم های خارجی، از دلایل اصلی این بحران است.
دلایل ناترازی انرژی
1. ضعف سیاستگذاری در مدیریت انرژی: مدیریت ناکارآمد در تولید، توزیع و مصرف انرژی باعث شده که ساختار انرژی کشور در هر سه بخش دچار مشکلات جدی باشد.طی سالهای گذشته بیش از آن که برآوردهای علمی و کارشناسانه بر این حوزه حاکم باشد، تصمیمات سلیقه ای، اقتضایی و غیر قابل توجیه مبنای اقدامات در بخش انرژی بوده است.
2. فشارهای سیاسی و تحریمها: تحریمهای گسترده و تنگناهای حوزه سیاست خارجی، یکی از موانع مهم در زمینه کاهش سرمایه گذاری و در نتیجه توسعه نیافتگی صنعت نفت و گاز بوده است. اگرچه در بخش دستیابی به فناوری های پیشرفته و بهره گیری از ظرفیتهای داخلی برای توسعه حوزه نفت و گاز قدمهای ارزنده ای نیز برداشته شده اما بدلیل ویژگی های این صنعت، توان داخلی جوابگوی نیازهای فنی و مالی روبه افزایش در این بخش نیست.
3. ساختار معیوب مصرف سوخت: تولید خودروهای پرمصرف، پایین بودن قیمت سوخت و نبود برنامههای جدی برای بهینهسازی مصرف سوخت، علاوه بر افزایش آلودگی هوا و ایجاد بحران زیست محیطی، مصرف حاملهای انرژی و قاچاق فرآورده های نفتی را بشدت افزایش داده است.
4. عدم پیشرفت در انرژیهای پاک: در حالی که ایران از پتانسیلهای عظیم انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی برخوردار است، تحقق اهداف تعیینشده در این حوزه بسیار ناچیز بوده است. سرمایهگذاری در این حوزه بویژه جذب سرمایه بخش خصوصی برای ایجاد نیروگاههای خورشیدی ضمن آن که اقدامی مهم در مسیر جایگزینی سوختهای فسیلی با منابع انرژی پاک به حساب می آید ظرفیتهای جدیدی را به سبد تولید برق در کشور می افزاید.
پیامدها و وضعیت کنونی
بحران انرژی علاوه بر ایجاد مشکلات زیستمحیطی وافزایش قاچاق ،رشد اقتصادی و صنعتی کشور را محدود کرده و شهرهای ایران را به آلودهترین نقاط جهان تبدیل کرده است. در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر نیز با وجود برنامههای توسعهای، تنها ۵ درصد اهداف پیشبینیشده تحقق یافته که این امر نشاندهنده نبود اراده جدی در اجرای سیاستها مصوب است.
راهکارها و پیشنهادها:
۱. اصلاح سیاستگذاری انرژی: گذار از سیاستهای بخشی و کوتاهمدت به سیاستهای جامع و توسعهمحور در بخش انرژی ضروری است.
۲. تشکیل سازمانهای تخصصی: توسعه فعالیت سازمان بهینهسازی مصرف سوخت و تقویت آن میتواند گامی موثر در مدیریت مصرف انرژی باشد.
۳. جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی: استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی در بخشهای بالادستی و تجدیدپذیر باید به عنوان یک اولویت مدنظر قرار گیرد.
۴.جذب سرمایه گذاری و فناوری خارجی: رفع تحریمها و بهبود روابط بینالمللی میتواند زمینهساز ورود فناوریهای نوین و جذب سرمایه خارجی شده و ضمن افزایش ظرفیتهای مالی و علمی کشور زمینه ایجاد پیوندهای اقتصادی قوی با کشورهای دوست شود.
۵. افزایش شفافیت و نظارت: سیاستگذاری شفاف و نظارت دقیق بر عملکرد بخش انرژی و افزایش حساسیت در قبال ترک فعل و اقدامات خلاف قانون در این حوزه از سوی نهادهای ذیربط ضروری است.
بحران انرژی در ایران، بازتابی از برخی ضعفهای ساختاری در نظام حکمرانی و سیاستگذاری است. رفع این بحران، نیازمند اصلاحات بنیادی و اتخاذ رویکردهای علمی و واقعگرایانه در مدیریت انرژی است. دولت چهاردهم میراث دار شرایط بسیار نابسامانی در حوزه انرژی است که می بایست با بهرهگیری از توانمندیهای داخلی و بینالمللی، بسترهای لازم برای عبور از وضعیت فعلی و ایجاد تحول مثبت در این حوزه را فراهم کند.
نورنیوز