نورنیوز-گروه سیاسی: معاونان سیاسی و حقوقی وزیر امورخارجه روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته دور تازهای از گفتوگوها را با معاونان سیاسی وزارتهای خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه آغاز کردند. گفتوگوهایی که به تعبیر دو طرف سخت و صریح و به نوعی مشخصسازی خط و خطوط مذاکرات احتمالی آینده خواهد بود.
این نشستها در حالی برگزارشد که اظهارات دیپلماتهای ارشد ایران، حکایت از آن دارد که تهران به تروئیکای اروپا خوشبین نیست و علت آن را هم میتوان در رفتار این کشورها مشاهده کرد. جمهوری اسلامی ایران به اروپا خوشبین نیست چون در یک دهه گذشته به تعهدات خود در موضوعات مختلف به ویژه برجام متعهد نبودهاند و در دو سال گذشته مجموعهای از اقدامات و رفتارهای خصمانه را در ارتباط با کشورمان در دستور کار قرار دادهاند. تهران و نمایندگان کشورهای اروپایی درحالی پشت میز مذاکره نشستهاند که چهار عامل مشخص روابط این دو را در ماههای منتهی به این گفتوگوها تحت تاثیر قرار داده است: بد عهدی اروپا درباره برنامه هستهای ایران، روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، پایان تعهدات ایران در برجام و احتمال فعال شدن مکانسیم ماشه و جنگ اوکراین و غزه.
الف) معاونان وزیر امور خارجه ایران درحالی روزهای پنجشنبه و جمعه به گفتوگو با همتایان فرانسوی، آلمانی و انگلیسی خود نشستند که این کشورها هفته گذشته قطعنامهای را علیه فعالیتهای هستهای ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تصویب رساندند. تروئیکای اروپا در مقام طرفهای برجامی از زمان خروج آمریکا از این توافق تقریبا هیچ اقدامی در زمینه تعهدات خود انجام ندادهاند. قطعنامه صادر شده اخیر هم که به رغم اعلام همکاری ایران بود شرایط را دشوارتر از همیشه ساخت. بنابراین نحوه کنشگری اروپا در حوزه فعالیت هستهای ایران امکان هرگونه خوشبینی را بسیار ضعیف میسازد.
ب) عراقچی پیش از برگزاری جلسه روز جمعه طی سخنانی به موضوع مهمی در تعامل امروز ایران و اروپا در قالب این جمله اشاره کرد که: «مطمئن نیستم ایران با طرف درستی صحبت میکند یا نه». در پس این اظهارنظر عراقچی، دغدغهمندی ایران از یک سو و هراس اروپا از سوی دیگر قابل تفسیر است. دغدغه و هراسی که ریشه در روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا دارد. ابهام ایران درباره درست بودن اروپاییها به عنوان طرف صحبت به این دلیل است که آنها پیش از این نشان دادهاند که بدون آمریکا قادر به انجام هیچ تعهد و مسئولیتی نیستند و از سیاستها و اقدامات دونالد ترامپ به همان اندازه که انتقاد دارند، ترس و نگرانی هم دارند. از این رو هوشیاری بدبینانه به مذاکره با اروپایی که تکلیف خود را در قبال رئیسجمهور آینده آمریکا نمیداند، عقلانیترین روش ممکن است.
پ) جمهوری اسلامی ایران، اکتبر ۲۰۲۵ (مهرماه ۱۴۰۴) بر مبنای توافق برجام، از بند قطعنامهها و تحریمها و تهدیدهای شورای امنیت رها خواهد شد و برای این رهایی است که برجام را با همه چالشهای آن پذیرفته و با تمام بیتفاوتیهای طرفهای مقابل حفظ کرده است. همزمان با نزدیک شدن به این رهایی اما تلههای تازهای از سوی غرب (اروپا و آمریکا) در مسیر خود میبیند که قطعنامه صادر شده پیشین و قطعنامههای احتمالی در زمستان و بهار آتی نمونههای آن هستند. خوشبینی به دولتهایی که پایبند توافقی که خود نوشتند و امضا کردند، نیستند، مهمترین ضرورت وزارت امور خارجه برای حراست از منافع ملی است تا از افتادن در این تلهها پیشگیری شود.
ت) دو جنگ غزه و اوکراین نه فقط روابط ایران و اتحادیه اروپا بلکه بسیاری از معادلات و روابط را در جهان تحت تاثیر خود قرار داده است با این همه در موضوع جنگ اوکراین، سه کشور اروپایی از تابستان 1401 مدعی هستند که ایران در کنار روسیه و در برابر اوکراین قرار گرفته و با صدور سلاح از نوع پهپاد و موشک به مسکو؛ عملا امنیت اروپا را تحت تاثیر قرار داده است. در موضوع جنگ غزه هم طرفهای اروپایی به واسطه حمایت بیدریغ مالی و نظامی و سیاسی خود از رژیم صهیونیستی، هر کشور و دولتی که در برابر جنگافروزی این رژیم بایستد را مورد عتاب و خطاب قرار داده و محکوم میکنند، جمهوری اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنا نیست و اروپا در مسیر باج دادن به اسرائیل به بهانه همکاری نظامی ایران و روسیه، راه تقابل و تحریم با ایران را برگزیده است.
مجموع این چهار عامل و رویکرد تروئیکای اروپا درهر یک از این عرصهها، ایران را به آینده گفتوگوها با این سه کشور خوشبین نمیکند. این عدم خوشبینی از یک سو میتواند دست ایران را برای گزینههای دیگری جز گفتوگو و مذاکره باز نگه داشته و از سوی دیگر بار روانی، سیاسی و حقوقی تبعات فشار بر تهران را برای همیشه به دوش اتحادیه اروپا گذارد.
واقعیت آن است که فهرست مسائل مورد اختلاف ایران و اتحادیه اروپا نسبت به یک دهه پیش یعنی آغاز مذاکرات هستهای تغییرات بسیاری کرده و به نوعی به روز شده است. این تغییرات در اظهارات مقامهای ایرانی و اروپایی هم مشهود است. رویترز به نقل از انریکه مورا اعلام کرده که تمرکز این دور از گفتوگوها بر سه موضوع حمایت ایران از روسیه، اوضاع خاورمیانه و موضوع هستهای بوده است و یک مقام ارشد ایرانی نیز اظهار داشته که این سه موضوع «به یکدیگر مرتبط هستند». این درحالی است که موضوع گفتوگوهای یک دهه پیش ایران و اروپا فعالیتهای هستهای بوده و اهمیت و فوریتی به اندازه موضوعات امروز نداشته است. طیف موضوعات اشاره شده هم نیازمند چندین دور گفتوگوهای سخت و صریح است و بر همین اساس هر دو طرف از تداوم این پروسه در آینده خبر داده و بر آن تاکید کردهاند.
پروندههای باز شده در روابط میان ایران و اروپا گرچه به نسبت گذشته بیشتر است اما به همان نسبت هم تجربه و هوشیاری تهران دربرابر برلین-لندن-پاریس هم بیشتر شده که بخشی از آن را میتوان در سخنان روز پنجشنبه(هشت آذر) عراقچی مشاهده کرد، جایی که وزیر امور خارجه ضمن هشدار به طرفهای غربی درباره تداوم رویکرد تقابل، به صراحت تاکید کرده است: اگر کشورهای اروپایی در شورای امنیت سازمان ملل تحریمها را مجدداً علیه ایران اعمال کنند، آنوقت همه در ایران متقاعد خواهند شد که دکترین ایران تاکنون اشتباه بوده واگر این اتفاق بیفتد، فکر میکنم همه متقاعد میشوند که ما در مسیر اشتباهی رفتهایم، بنابراین باید مسیر را تغییر دهیم. معتقدم اگر اسنپ بک اتفاق بیفتد، با بحران مواجه میشویم، احتمالاً بحث هستهای در داخل ایران به سمت در اختیار داشتن تسلیحات (هستهای) گرایش پیدا خواهد کرد.
عراقچی درباره رویکرد تهدیدآمیز اروپا درباره مکانیسم ماشه هم تصریح کرده است: ایران پس از قطعنامه اخیر شورای حکام ایران تصمیم گرفته است هزاران دستگاه جدید و بسیار پیشرفته سانتریفیوژ را وارد مدار کند. تزریق گاز به این ماشینها شروع شده است. این نتیجه فشار آنهاست. وزیر امور خارجه درباره اتهامزنیهای اروپا درباره همکاری نظامی ایران و روسیه هم به صراحت اعلام کرد که ایران موشکهای بالستیک به روسیه نداده است. همکاری نظامی تهران با مسکو از قدیم بوده و کاملا مشروع است. البته ایران از تمامیت ارضی اوکراین حمایت کرده و میکند.
علی رغم چالشهای موجود در روابط ایران و اروپا، ترجیح تهران، تعامل است و براساس اعلام معاونان سیاسی سه کشور اروپایی به نظر میرسد آنها هم خواستار تداوم این تعامل در روابط خود با ایران هستند و به نظر میرسد تشریح دیدگاه ایران در چهار حوزه اشاره شده و نیز خطوط قرمز مورد نظر تهران به عنوان اهداف اصلی دور نخست گفتوگوها تبیین شده و برای دور آتی مذاکرات باید منتظر دستور کار تازه بود.