نورنیوز-گروه بین الملل: هم زمان با توافق آتشبس بس در لبنان از روز چهارشنبه و پس از گذشت ۵ سال از توافق سوچی و توقف جنگ در شمال سوریه تروریستهای تحریر الشام عملیات گسترده ای را در منطقه حلب و حومه شرقی ادلب آغاز کردند
ابعاد،زمان، گستره و شدت عملیات تروریست های نیابتی در سوریه که به مدرن ترین سازو برگ نظامی مجهز هستند از برنامه ریزی دقیق برای این عملیات و اهداف سیاسی، امنیتی و نظامی پشت پرده آن حکایت می کند.
اگرچه برخی رسانه های پشتیبانی کننده از گروه تروریستی تحریر الشام در تلاشند تا نقش ابو محمد الجولانی رهبر این گروه را در این اقدام برجسته کنند لیکن به روشنی مشخص است که در خوش بینانه ترین وضعیت، اتاق عملیات مشترکی که از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی متحدان منطقه ای آنها اداره می شود فرماندهی و پشتیبانی از این عملیات را بر عهده دارد و تروریستهای اجاره ای چون گذشته صرفا نقش پیاده نظام مزدور بازی می کنند.
بعد از ظهر روز جمعه اخباری در خصوص نفوذ تروریستهای به بخش غربی حلب منتشر شد و پس از آن اشغال مناطقی از این شهر با حداقل مقاومت از سوی ارتش سوریه توسط منابع مستقل تایید شد.
اگرچه به دلیل افزایش قابل ملاحظه پیچیدگیهای حاکم بر مناسبات، روابط و منافع بازیگران مختلف در تحولات غرب آسیا نمی توان بدون توجه به تحولات روزهای آینده به تحلیل رخدادهای ۴۸ ساعت گذشته پرداخت لیکن موضوعی که هم اکنون می توان با اطمینان بر آن تاکید کرد، ادامه تلاش آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی متحدان منطقه ای آنان برای وارد کردن ضربات جدی برای محور مقاومت است.
از نقطه نظر عملیاتی و میدانی تروریستهای تحریر الشام تلاش خواهند کرد تا با اشغال کامل استانهای حلب، حماه و ادلب، سیطره خود بر شمال سوریه را که هم مرز با ترکیه است افزایش دهند اما نمی توان پذیرفت که اهداف سیاسی و امنیتی این اقدامات کاملا منطبق با اهداف میدانی باشد
انجام این عملیات در شرایطی که حزب الله، روسیه و ایران به عنوان اصلی ترین متحدان سوریه در جنگ با تروریستهای تکفیری درگیر جنگ در لبنان، اوکراین و بحرانهای منطقه ای هستند به نوعی استفاده از فرصت ایجاد شده از سوی اسرائیل و آمریکا برای تروریستهای تحریر الشام محسوب می شود که در حدود پنج سال قبل متحمل شکستهای سنگینی از ارتش سوریه و متحدانش شدند
در این میان موفقیت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حضور قریب الوقوع او در کاخ سفید هم می تواند به عنوان مولفه ای مهم انگیزه بازیگران اصلی در تحولات غرب آسیا را دستخوش تغییر و بازنگری قرار داده باشد که البته رخدادهای آینده می تواند روشن کننده این روند باشد.
اگرچه پس از توافق سوچی و گذشت ۵ سال از فروکش کردن جنگ تمام عیار میان سوریه و متحدانش با تروریستهای تکفیری، سازو کاری که تحت عنوان نشست آستانه با حضور ایران، روسیه، ترکیه و سوریه برای هماهنگ سازی رویکردهای سیاسی و میدانی شکل گرفت، کم رنگ و تقریبا نیمه فعال شده است اما ضروری ترین اقدامی که باید در گام اول برای مدیریت وضعیت ایجاد شده در سوریه مورد توجه قرار گیرد فعال سازی مجدد محور آستانه است.
شاید سفر دیروز بشار اسد رئیس جمهور سوریه به مسکو در میانه شدت گرفتن درگیری های نظامی در شمال این کشور نیز با همین هدف و جلب نظر روسیه در این خصوص بوده است.
بشار اسد به خوبی می داند تنها طرفی که در طول هجمه همه جانبه نظامی و سیاسی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای بر علیه موجودیت و حاکمیت سوریه با صرف هزینه های سنگین در کنار این کشور ایستاد، جمهوری اسلامی ایران بود. اکنون نیز علی رغم تحولات سیاسی، امنیتی و نظامی عمیقی که در منطقه بوقوع پیوسته، تنها نسخه نجات بخش برای این کشور بهره گیری از ظرفیتهای محور مقاومت و همراهی با آن است. منطقه غرب آسیا در طول دهه های اخیر با طراحی آمریکا و رژیم صهیونیستی دستخوش فراز و نشیبهای قابل توجهی شده است اما هیچگاه اهداف مورد نظر آنان بدلیل مغایرت با منافع و ارزشهای مردم این منطقه محقق نشده و نخواهد شد.
نورنیوز