نور نیوز- گروه سیاسی: آمریکا از گسترش تحریمهای خود در صنعت نفت و بخش پتروشیمی در واکنش به حمله موشکی یک اکتبر ایران( وعده صادق ۲) به رژیم صهیونیستی خبر دادو مدعی شد که۱۶ شرکت و۲۳ کشتی به فهرست سیاه وزارت خزانهداری آمریکا اضافه شدهاند. همچنین رویترز به نقل از دو دیپلمات اروپایی و یک مقام ارشد اتحادیه اروپا که نام او ذکر نشده، گزارش داد که انتظار میرود این اتحادیه روز دوشنبه تحریمهایی را علیه افراد و سازمانهایی که ادعا میشود مرتبط با انتقال موشک بالستیک از ایران به روسیه هستند، اعمال کند. به گزارش رویترز، وزرای اتحادیه اروپا قرار است ۱۴ فرد و سازمان را در ارتباط با این موضوع تحریم کنند و پیشبینی میشود که شرکتهای هواپیمایی نیز جزء آن باشند. آمریکاییها در حالی بر این ادعایند که با این تحریمها به دنبال مدیریت تحولات منطقه و تغییر رفتار ایران هستند که نگاهی ریشهای به اقدامات تحریمی آمریکا و اروپا حقایقی تامل برانگیز را آشکار میسازد.
نخست آنکه برخلاف تصور غربیها که گمان می کردند دولت چهاردهم حل مشکلات اقتصادی را در گرو مذاکره و برجام و مسائلی همچون اف ای تی اف میبیند اما در عمل دولت نشان داد که از یک سو چشم به وفاق ملی در داخل دارد و از سوی دیگر سیاست تعامل با همسایگان را بعد دیگر راهکار خنثی سازی تحریمها قرار داده است. سفر رئیس جمهور پزشکیان به عراق، قطر و ترکمنستان، سفر رئیس مجلس شورای اسلامی به تاجیکستان و نیز رایزنیهای عراقچی وزیر امور خارجه در منطقه گواهی بر این حقیقت است. این رویکرد منطقهای چنان است که پزشکیان که به زودی در اجلاس بریکس به عنوان مولفهای مهم در تعاملات جهانی ایران شرکت خواهد کرد در بدو ورود به کشور پس از پایان سفر دو روزه به ترکمنستان گفت: «توافق همهجانبه ایران با کشورهای ترکمنستان، روسیه و ازبکستان در حوزههای مختلفی از جمله راه، گاز، برق و بازارچههای مرزی سبب رفع مشکلات ناشی از تحریمها میشود.وی با اشاره به گفت وگوی خود با رئیس جمهور روسیه اظهار داشت: گفتگوی یکساعته با رئیس جمهور روسیه به بررسی توافقات موجود و تسریع در اجرای پروژههای مرتبط با انرژی، قطار، آبشیرینکنها و پتروشیمی اختصاص داشت».
در همین حال سیاست خارجی دولت چهاردهم و همگرایی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای به توسعه مناسبات با تهران توهم غرب مبنی بر توانایی برای انزوای ایران را آشکار ساخت. در این شرایط آمریکاییها که شکست سیاستهای تحریمی و منزوی سازی ایران را احساس کردهاند بار دیگر به سیاست نخ نمای تحریم روی آوردهاند تا به افکار عمومی را از این دستاوردهای ایران منحرف و به زعم خویش فضای یاس و ناامیدی را به جامعه ایرانی از عملکرد دولت جدید تحمیل نمایند.
دوم آنکه آمریکاییها در حالی همچنان سیاست قدیمی نابودسازی حقوق هستهای ایران، برچیدن توان موشکی و پهپادی و نیز حذف ایران از معادلات منطقه را دنبال میکنند که پس از ناتوانی در تحمیل زیاده خواهیهای هستهای از طریق آژانس، شکست پروژه اتهام زنی مبنی بر نقش پهپادها و موشکهای ایران در جنگ اوکراین، برآن بودند تا به زعم خویش با خاورمیانهای جدید که اساس آن را نابودی محور مقاومت و وابسته سازی اقتصاد و امنیت منطقه به رژیم صهیونیستی با ایجاد کریدورهای انرژی و ترانزیتی تشکیل میداد، سلطه خویش و صهیونیستها بر منطقه را محقق سازند حال آنکه طوفان الاقصی و عملکرد موفق جبهه مقاومت و بیداری ملتهای منطقه عملا این طراحی را با شکست مواجه ساخت چنانکه عملیات زمینی رژیم صهیونیستی علیه لبنان نیز نشان داد که ترور فرماندهان مقاومت از جمله شهید سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله نیز نتوانسته روحیه مقاومت را تضعیف نماید و عملا معادله خاورمیانه جدید به دست مقاومت رقم میخورد. شکست صهیونیستها و حامیانشان به همین جا ختم نشده است چنانکه در کنار بیداری افکار عمومی جهان در حمایت از فلسطین دولتها نیز در این مسیر قرار گرفته اند چنانکه دولت نیکاراگوئه با صدور بیانیهای گفت که به دلیل حملات اسرائیل به سرزمینهای فلسطینی روابط دیپلماتیک با این رژیم را قطع کرده است.
تجربه نشان داده است که آمریکاییها هر زمان با شکستی سنگین مواجه میشوند که توان جبران آن را ندارند دست به دامان ابزار تحریم میشوند حال آنکه ساختار جدید جهانی و چند جانبهگرایی علیه یک جانبه گرایی آمریکایی، رو به زوال بودن این حربه را نیز آشکار ساخته است.
سوم آنکه عملکرد آمریکا علیه ایران و منطقه بیارتباط به عملکردهای آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی نمیباشد. در این زمینه دو دیدگاه مطرح است. اولا آنکه برخی بر این عقیدهاند که آمریکاییها به دلیل مسائل انتخاباتی و نیز حفظ منافع خود در منطقه به دنبال جلوگیری از شعلهور شدن آتش جنگ سراسری در منطقه هستند لذا با اقداماتی همچون تحریمها علیه ایران پس از وعده صادق 2 برآنند تا به مدیریت رفتاری صهیونیستها بپردازند تا مانع از پاسخ این رژیم گردند چرا که به خوبی میدانند هر تحرکی علیه ایران با واکنش قاطع و قطعی تهران همراه خواهد شد. به عبارتی دیگر این دیدگاه مطرح است که آمریکا و اروپا با تحریم ایران این پیام را برای صهیونیستها دارند که وارد بازی درگیری نظامی با ایران نخواهند شد.
سناریوی دوم آن است که هر چند آمریکاییها از برخی تک رویهای رژیم صهیونیستی و ابهام اطلاعاتی ایجاد شده برایشان نارضایتیهایی دارند اما در عمل چنانکه بارها اعلام کردهاند حمایت آنها از رژیم صهیونیستی خدشه ناپذیر است. بر این اساس آمریکاییها و برخی اروپاییها به رغم اوج گرفتن جنایات صهیونیستها در لبنان و فلسطین همچنان به ارسال تسلیحات برای این رژیم اصرار دارند و در مواردی محدود همچون هدف قرار گرفتن نیروهای یونیفل ( نیروهای غربی) به ابراز تاسف بسنده میکنند چنانکه جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در پاسخ به سوال خبرنگاران پیرامون حمله صهیونیستها به نیروهای یونیفل،گفت که قطعا از اسرائیل میخواهد که شلیک به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در لبنان را متوقف کند.
این رفتارهای به ظاهر صلح جویانه در حالی صورت میگیرد که در رسوایی دیگر برای غربیها و در حالی که صهیونیستها در یک سال کشتار غزه و نیز جنایت ترور سید مقاومت از بمبهای بتن شکن آمریکایی استفاده کرده بودند، روزنامه انگلیسی گاردین روز جمعه گزارش داد که اسرائیل در حمله هوایی به یک منطقه پرجمعیت در بیروت در روز پنجشنبه که منجر به کشته شدن حداقل ۲۲ نفر شد، از یک بمب ساخت آمریکا استفاده کرد.
در همین حال وبسایت اکسیوس به نقل از «سه مقام آمریکایی و اسرائیلی» گزارش داده که رئیس جمهور ایالات متحده و نخستوزیر اسرائیل در جریان تماس تلفنی روز چهارشنبه خود، در مورد دامنه پاسخ تلافیجویانه اسرائیل علیه ایران به هم نزدیکتر شدهاند.در همین حال ساعتی پس از این گفت و گوی تلفنی رسانههای صهیونیستی و غربی مدعی شدهاند که یوآو گالانت، وزیر جنگ اسرائیل، میگوید پاسخ این کشور به حمله موشکی ایران «مرگبار، دقیق و از همه مهمتر غافلگیرکننده خواهد بود».
با توجه به ناکامی صهیونیستها برای ایجاد فضای ترس در ایران از نحوه پاسخگویی این رژیم به وعده صادق2 با نماز جمعه نصر به امامت رهبر معظم انقلاب، و پایین بودن تاثیرپذیری اقتصاد ایران از تهدیدات ادعایی صهیونیستها، این سناریو مطرح است که آمریکاییها با سیاست نخ نمای تحریم به دنبال بازی در زمین صهیونیستها برای التهاب آفرینی در درون ایران هستند تا به زعم خویش شکستهای زنجیرهای خود و رژیم صهیونیستی را کمی تسکین دهند.
به هر تقدیر هر کدام از این دو دیدگاه در باب رفتار آمریکاییها در قبال ایران مطرح باشد در اصل موضوع یعنی واکنش ایران تغییری ایجاد نخواهد کرد. رژیم اسرائیل و آمریکا، سال هاست که در حال جنگ تمام عیار اقتصادی، امنیتی و سیاسی با ایران هستند حال آنکه عملیات وعده صادق ۲، برآورد آنها در مورد فرجام ادامه شرارت و رودرویی نظامی با ایران را متحول کرد و در صورت لزوم، عملیات وعده صادق ۳ می تواند محاسبات آنها را دقیقتر کند.
نکته اساسی آن است که ایران در پاسخ به هر تهدیدی نه تعلل میکند و نه شتابزدگی خواهد داشت اما قطعا پاسخی سخت و پشیمان کننده خواهد داد و حامیان رژیم صهیونیستی از آمریکا گرفته تا برخی اروپاییها نیز نمیتوانند با بازی دوگانه و یکی به نعل و یکی به میخ خود را از پیامدهای آن مبرا سازند و قطعا منافع و پایگاههای آنها در منطقه هدفی مشروع برای ایران و مقاومت خواهند بود.
هر چند که برخی رسانههای صهیونیستی همچون کانال ۱۴ رژیم صهیونیستی مدعی شدهاند که نتانیاهو در پاسخ به درخواست بایدن برای حمله نکردن به تأسیسات هستهای و نفتی ایران گفته: «این یک فرصت تاریخی است» اما حقیقت انکار ناپذیر آن است که امروز فرصتی تاریخی برای نابودی رژیم شرور اسرائیل و اخراج آمریکا از منطقه است چنانکه وعده صادق ۲ نشان داد که ایران از جنگ ابایی ندارد و سنجیدن جدیت، اراده و توان ایران قطعا پیامدهای فاجعه باری برای صهیونیستها و حامیانشان خواهد داشت.