نورنیوز - گروه بینالملل: وقایع ۷ اکتبر پس از جنگجهانی دوم بیسابقه بوده و دارای اهمیت تاریخی است. ۷ اکتبر حمله به ایده کشور یهودی و دموکراسی لیبرال و جهانوطنی در خاورمیانه بود. حماس به پشتوانه ایران موفق شد این حمله پیچیده را رقم بزند. نفوذ ایران نیز از ارتباط با چین، کره شمالی و روسیه بهعنوان یک محور اقتدارگرای نوپا ناشی میشود که قصد دارند نظم بینالمللی لیبرال مورد حمایت آمریکا را برهم بزنند.
جامعه بینالملل باید این حمله را دنباله تهاجم روسیه به اوکراین بداند. حمله حماس در ۷ اکتبر نیز توسط ایران حمایت میشد و پشتیبانی ایران از جانب محور اقتدارگرا نیز واضح است. به همین خاطر، ۷ اکتبر یک حمله مستقیم به جهان آزاد بود.
بازی در زمین ایران
رهبران قبلی اسرائیل با استفاده از فرآیندهای دیپلماتیک بینالمللی مواجهه هوشمندانهتری با تهدیدات وجودی داشتند، اما نتانیاهو مسیر متفاوتی را در پیش گرفت و بدون مشروعیت بینالمللی و پشتوانه دیپلماتیک و یا حتی یک استراتژی جامع جنگ غزه را آغاز کرد.
اسرائیل بدون تعیین اهداف سیاسی مشخص و دستیافتنی و بدون هرگونه تئوری روشن برای پیروزی، اقدام به عملیات نظامی گسترده کرد و هر روز بیشتر از دیروز در باتلاق غزه فرو رفت و از زمینههای منطقهای و جهانی درگیری غفلت نمود. در حقیقت باید گفت که در زمین بازی دشمنان خود یعنی ایران و حماس بازی کرد.
طرح ایران
طرح جامع ایران مشخص است: از بین بردن اسرائیل، تسلط بر جهان عرب، نادیده گرفتن غرب و تشکیل دوباره امپراطوری. برای رسیدن به آن نیز سه لایه استراتژی دارد. نخست دستیابی به سلاح هستهای برای خنثی کردن برتری استراتژیک اسرائیل. دوم ساخت تسلیحات متعارف پیشرفته نظیر انواع موشک و پهپاد بهمنظور کاهش مزیت تکنولوژیک آمریکا و اسرائیل. و در نهایت محاصره اسرائیل با حلقهای از پایگاهها که روزی بتوانند تهاجم کامل خود به کشور یهود را از آن آغاز کنند.
نقشه حماس و حزبالله
هدف حماس و حزبالله تبدیل اسرائیل چیزی شبیه به ویتنام جنوبی در دهه ۱۹۶۰ و هدایت افکار عمومی آمریکا بر ضد آن است. سنوار برای انجام این کار از قربانی کردن غیرنظامیان غزه ابایی نداشت. محوریترین اصل کارزار او استفاده از زنان و کودکان کشته شده فلسطینی برای ایجاد حس ترحم آمریکاییها و استفاده از گروگانهای غزه برای شکستن روحیه مردم اسرائیل بود.
پرواز کور
حملات هوایی در لبنان بر خلاف غزه، با دقت و هوشیاری حیرتانگیزی انجام گرفت و باعث شد دولت یهود ظرف مدت ده روز مهمترین دارایی استراتژیک خود را بازپس بگیرد: بازدارندگی. اما حمله موشکی ایرانی نشان داد که نبوغ تاکتیکی اسرائیل در ماه گذشته بخشی از یک چارچوب استراتژیک و سیاسی جامع نبوده و هیچ راهحلی برای مشکلات اسرائیل ارائه نکرده است.
اتحاد جدید
اکتبر ۲۰۲۳ نشان داد ایران و نیروهایاش چقدر خطرناک هستند و سپتامبر ۲۰۲۴ نشان داد در صورت وجود اراده برای مقابله، چقدر آسیبپذیر هستند. فرصتی که با موفقیت شگفتانگیز اخیر اسرائیل ایجاد شده است نباید از دست برود. اما اسرائیل بهتنهایی از عهده آن برنمیآید و نیازمند یک ائتلاف است. اهداف استراتژیک این ائتلاف باید خنثیسازی تهدید ایران، صلح میان اعراب و اسرائیل و راهحل خلاقانه برای مناقشه اسرائیل و فلسطین(جلوگیری از اجرای راهحل فاجعهبار تک دولتی) باشد.
راه حل خنثیسازی تهدید ایران، تشکیل یک سازمان دفاعی مشترک در خاورمیانه است. این اتحاد میتواند ضمن ایجاد یک محاصره دیپلماتیک و اقتصادی علیه ایران، به جمعیت آزادیخواه ایران کمکهای اخلاقی، مالی و سیاسی کند.
پایان عصر قدیم
وقایع اکتبر گذشته پایان ۵۰ سال برتری استراتژیک اسرائیل، ۸۰ سال مهار و سرکوب یهودیستیزی و نیز ۸۰ سال صلح آمریکایی بود که ثبات نسبی، رفاه، آزادی و آرامش را برای جهان به ارمغان آورد. اسرائیل در این موقعیت باید بهعنوان خط مقدم دموکراسی که از ارزشهای خود در برابر شرارتها محافظت میکند بازتعریف شود.
آمریکا باید بداند همه مشکلات از جانب ایران است و ایران تا زمانی که باور دارد تاریخ –چین و روسیه- در کنار آن است متوقف نخواهد شد و به گسترش دامنه نفوذ خود و به مخاطره انداختن جهان متمدن ادامه خواهد داد.
امروز هر دو چهارچوبی که پس از سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۹۰ نظم جهانی را تثبیت کرد با تهدید جدی روبرو هستند. اگر غرب فورا یک سیاست واقعبینانه و قاطع اتخاذ نکند، سومین تهاجم پس از روسیه ۲۰۲۲ و حماس ۲۰۲۳ ممکن است با آزمایش سلاح هستهای ایران و یا فرود موشکهای ایران در تلآویو یا دبی اتفاق بیافتد. تنها رهبری هوشیار، شجاع و الهامبخش آمریکایی است که میتواند مانع واقعی شدن این تصورات گردد.