نورنیوز- گروه بینالملل: مروری دقیق به تحولات یک سال گذشته فلسطین ازغزه تا کرانه باختری و اراضی اشغالی و نیز آنچه در منطقه روی داده است نشانگر یک حقیقت مهم و قطعی است و آن اینکه دشمن فلسطین، منطقه، جهان اسلام و حتی بشریت یکیست که برای رسیدن به منافع سلطه گرایانه خویش حاضر به قتل میلیونها نفر و ویران سازی تمام جهان است.
نسلکشی در فلسطین، تجاوز به کشورهای منطقه از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و یمن و ایران و ترور بزرگانی همچون شهید هنیه، شهید سید حسن نصرالله و فرماندهان حزبالله، وضعیت بحرانی در افغانستان و شرایط نابسامان تحمیلی به کشورهای منطقه همچون مصر و اردن همه دارای یک ریشه است و آن نظام سلطهای است که با دستان رژیم صهیونیستی و برای حیات این رژیم جنایات بیشماری را رقم زده است.
تجربه نشان داده است که مستکبران و متجاوزان عالم همواره یک سیاست مشخص را دنبال کرده و آن سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. این سیاست تفرقهافکنی را در کشورهای اسلامی با انواع ترفندها تا امروز اجرا کردهاند و همچنان به این سیاست ادامه میدهند که نتیجه آن نیز کدورتها و سوء تفاهمات ایجاد شده میان کشورهای اسلامی است که یا به نزاع و درگیری میان آنها منجر شده است و یا اینکه سوء استفاده دشمنان برای ایجاد تروریستهای امنیت سوز را رقم زده و یا آنکه این شکاف و اختلاف موجب غفلت از دشمن حقیقی و توطئههایی است که علیه جهان اسلام و تحقق سلطه بر منابع و ثروتهای این کشورها صورت گرفته است. دشمنی که تفرقه شیعه و سنی را به راه اندازد و ادعای عرب و عجم، مسلمان آسیایی و آفریقا را ترویج میکند همان دشمنی است که 75 سال است که فلسطین را به صحنه جنایت و اشغالگری مبدل کرده است، زمانی افغانستان را اشغال و روزی به عراق تجاوز میکند و روزی نیز با تروریسم علیه سوریه و لبنان اقدام میکنند و زمانی نیز لیبی و سودان را به ویرانی میکشانند و زمانی نیز کشورها همچون مصر و اردن را گرفتار غارتگری و افغال در قبل حقوق حقه خود برای نقش آفرینی در منطقه میکنند، با تروریسم اقتصادی و امنیتی به دنبال ضربهزدن به ایران میروند و این رویهها را به اشکال مختلف گام به گام علیه سایر کشورهای اسلامی دنبال میکنند تا در نهایت جهان اسلامی را که میتواند با وحدت با ظرفیتهای عظیم و ثروتهای بی بدلیلش نقشی جهانی داشته باشد گرفتار درگیریها داخلی و در نهایت تن داده به سلطه گری خویش سازد.
به عبارتی دقیقتر میتوان گفت که دشمن ملّت ایران همان دشمن ملّت فلسطین است، همان دشمن ملّت لبنان است، همان دشمن ملّت عراق است، همان دشمن ملّت مصر است، دشمن ملّت سوریه است، دشمن ملّت یمن است؛ دشمن ملتهای سودان و لیبی و سایر کشورهای اسلامی است، دشمن یکی است، شیوههای دشمن در کشورهای مختلف، مختلف است. یک جا با جنگ روانی، یک جا با فشار اقتصادی، یک جا با جنگ و کشتار، یک جا با لبخند و سازش و وعده وعید دادن، یک جا با نام قوانین جهانی، یک جا با آشوب و تجزیه و... این کارها را انجام میدهند.
هر چند شیوهها متفاوت است اما اتاق جنگ یک جاست و دستورات از یک جا صادر میشود چنانکه در طول یک سال گذشته همین روند اجرا شده است و سلطهگران و خون خواران جهانی و در یک کلام رژیم صهیونیستی و حامیانش نه تنها نسلکشی در غزه را به راه انداخته اند بلکه کل منطقه را به آشوب و ناامنی کشاندهاند. هر چند که در ظاهر این رژیم صهیونیستی است که در حال کشتار و ناامن سازی منطقه است اما در حقیقت عامل و ریشه اصلی بحران همان حضور بیگانگان در منطقه است که برای منافع خویش حمایتی همه جانبه از رژیم سفاک و آپارتاید صهیونیستی دارند.
روند تحولات در طول چند دهه اخیر در منطقه نشان میدهد که تکیه آمریکا و همدستانش بر حفظ امنیّت رژیم صهیونیستی، پوششی برای سیاست تبدیل این رژیم به ابزار آنان برای در اختیار گرفتن همه منابع منطقه و استفاده از آن در درگیریهای بزرگ جهانی و حفظ یک جانبهگرایی مخربشان میباشد. جنگ انرژی و منابع حیاتی ریشه و اساس نزاعهای قدرتهای بزرگ را تشکیل میدهد و آمریکا و شرکایش برآنند تا رژیم صهیونیستی را به تنها دروازه نقل و انتقلات انرژی و کالا در منطقه و جهان مبدل سازند تا در نهایت کشورهای منطقه وابسته به این شرایط مجبور به سازش و تن دادن به سلطه این رژیم و آمریکا گردند.
به عبارتی دقیقتر طراحی دشمنان منطقه آن است که غرب آسیای جدیدی را رقم زنند که در آن تمام کشورهای منطقه به یک ابزار و بازیچه مطیع بدون استقلال مبدل شوند چنانکه این طرح را در سال 2006 با حمله به لبنان و در سال 2011 با تحمیل تروریسم به منطقه آزمایش کردند که جبهه مقاومت و بویژه ایستادگی حزبالله لبنان به رهبری شهید سید حسن نصرالله در جنگ 33 روزه و حضور در نبردهای سوریه و بزرگ مردانی همچون شهید سلیمانی این توطئه را با شکست مواجه ساخت.
یک سال پیش نیز دشمن به دنبال تکرار این توطئه با طرحهای سازشکارانه و تقلا برای حذف مقاومت بود که طوفان الاقصی آن را با ناکامی همراه ساخت و مقاومت یک ساله غزه، لبنان و سایر ارکان مقاومت و بیداری ملتهای منطقه و جهان معادله منطقه را به سمتی مغایر با خواست دشمنانش سوق داد. روند تحولات یک سال اخیر به خوبی بیانگر این حقیقت است که هر ضربه به رژیم صهیونیستی از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کل منطقه و بلکه به کل انسانیت است که تاثیرات بسیاری بر معادلات جهانی خواهد داشت. در یک کلام میتوان گفت که مشکل عمده منطقه، دخالت بیگانگان است حال آنکه دولتهای منطقه با تکیه بر همگرایی میتوانند صلح و سلامت را در آن مستقر کنند.
توحشی که صهیونیستها و حامیانشان در غزه، کرانه باختری، کشتار در لبنان از جمله ترور فرماندهان مقاومت و تجاوزات و جنایاتی که علیه سایر کشورهای منطقه صورت میدهند اقدامی برای جلوگیری از همین نقش آفرینی و تحمیل زیادهخواهیها به تمامی کشورهای منطقه و جهان است.
نکته اساسی آنکه طوفان الاقصی و آشکارتر شدن سستتر از خانه عنکبوت بودن رژیم صهیونیستی و ناتوانی حامیانشان در تحمیل اردهاشان در برابر مقاومت، بیانگر این حقیقت است که تنها راهکار برای پایان دادن به این وضعیت زمینگیر نشدن و مایوس و ناامید نشدن ملتها و دولتهای منطقه در برابر توطئهها و تروریسم دشمنانشان است.
درسی که در طوفان الاقصی در کنار دشمن شناسی میتوان گرفت آن که هر ملّتی اگر مییخواهد مبتلای به محاصره ویرانگر دشمن نشود، باید بیدار باشد و معادلات را در جمع کل جهان اسلام ببیند و نه صرفا نگاهی تک بعدی به مسائل ارزیابی نماید. به عبارت دیگر وقتی کشور و ملتی دید که دشمن سراغ یک ملّت دیگر رفت، خود را با آن ملّت مظلوم و زیر ستم شریک بداند، به او کمک کند، با او همکاری کند تا دشمن آنجا موفّق نشود. اگر دشمن آنجا موفّق بشود قطعا سراغ این نقطه بعدی میرود و این زنجیره ادامه مییاد چرا که دشمن گرگ صفت نشان داده که سیری پذیر نبوده و به دنبال تسلط بر همه کشورها و ملتهاست. بر این اساس رویکرد واحد باید به تحولات از افغانستان تا ایران، تا غزه و لبنان و سایر کشورهای اسلامی داشته و وحدت و انسجام اسلامی حول پرچم قرآن و آموزههای آن را محقق ساخت.
بر اساس اصول و قوانین اسلامی و حتی قوانین ساخته و پرداخته سازمانهای بینالمللی هر ملتی حق دارد از خاک خود، از خانه خود، از منافع خود در مقابل متجاوز دفاع کند و این حقی است که برای ملت فلسطین و لبنان همچون سایر ملتها وجود ندارد و هیج کس، هیچ کشوری و هیچ نهاد بینالمللی حق ندارد آنها را از این حق نهی کند.
آنچه امروز در آستانه سالگرد طوفان الاقصی باید در نظر داشت آن است که دشمن تمام کشورهای اسلامی و بشریت رژیم صهیونیستی و حامیانش هستند و لذا هر اقدامی علیه آنها برابر با عملکردی انسانی و به حق می باشد که توطئه سلطه گران را بر باد خواهد داد و راهکار تحقق این مهم نیز وحدت و انسجام سراسری است چنانکه طوفان الاقصی توانست بیداری دوباره جهانی در قبال فلسطین و ماهیت جنایت کار صهیونیستی و حامیانش را آشکار ساخت چنانکه دامنه تظاهراتها و اقدامات ضد صهیونیستی حتی به دانشگاهها و مراکز علمی آمریکا و اروپا که دولتمردانشان در صف اول و شریک جرم جنایات صهیونیستها هستند رسیده است.
نورنیوز