نور نیوز-گروه سیاسی: نماز جمعه دیروز تهران، به معنی واقعی کلمه، «امر جامع» بود. امر جامع، تعبیری است که قرآن کریم برای امور حیاتی که اجتماع امت اسلامی در آن لازم باشد، به کار بسته است؛ هم تعظیم شعائر الهی یعنی مقاومت و سید شهید مقاومت بود هم تذکر و تکریم یومالله وعده صادق 2، هم شور داشت هم شعور، هم سوگ داشت هم حماسه، هم اقتدار داشت هم عقلانیت.
دو روز بعد از پاسخ کوبنده ایران به صهیونیستها که تصویر دستان لرزان قصاب غزه و بیروت نشان از استیصال و غافلگیری کودککش از وعده صادق2 را میداد، حالا رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل مقاومت و امید مستضعفان و مظلومان عزم میدان کرده بود. از لبنان خبر میرسید که روحیه بچههای حزبالله مناسب نیست، داغ سید داغ کمی نیست، کمرشکن است. صدای هلهله و هل من مبارز طلبیدن بوقهای شیطانی استکبار هم فضا را پر کرده بود. باید عصای موسی بلند میشد تا بساط این جادو و اغوای ساحران را جمع کند.
خبر عزم فرمانده برای حضور در میدان که منتشر شد، هر کاری بلد بودند کردند که معرکهشان بههم نخورد. انتشار پرحجم اخبار تهدیدآمیز برای ایجاد رعب در دستور کار رسانههای شیطان قرار گرفت. حتی بامداد جمعه و ساعاتی قبل از آغاز مراسم در تهران، جوری ضاحیه را بمباران کردند که برخی رسانهها نوشتند، حجم بمباران بیش از بمباران منجر به شهادت سید مقاومت بوده است.
اما قرار بود باذنالله، برگ دیگری از تاریخ رقم بخورد، قرار بود وعده صادق ۳ محقق شود. صبح جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شد؛ رسانههای عبری خبر دادند آژیر قرمز در اطراف خانه نتانیاهو به صدا درآمده و او هم حتماً شبیه همان دو سه شب پیش دوباره دوان و ترسان راهی پناهگاه شده است. اینجا در تهران ولی، امام و امت در محل از پیش اعلام شده، در برابر چشمان همه دنیا برای سید شهید مقاومت عزا و حماسه گرفتند، اشک ریختند، قرآن خواندند، بعد رهبرِ باصلابت در بلندای مصلای صلاة جمعه ایستاد، خطبه خواند، نمازهای جمعه و عصر را امامت کرد و به همه اشرار عالم این پیام را داد که ما اینجا هستیم، مرد این میدان ما هستیم، حریفتان ما هستیم.
این مانور اقتدار فینفسه کافی بود که دل مظلومان غزه و لبنان گرم شود، اما سخنان رهبر معظم انقلاب در دو خطبه فارسی و عربی، رخ دیگری از اقتدار و حماسه یعنی روشنگری و عقلانیت را نیز در خود داشت. در مقابل وسوسههای خناسانی که این روزها در سالگرد طوفانالاقصی شروع به تهمتزنی به طراحان و مجاهدان آن کردهاند، رهبر انقلاب منطق دفاع در مقابل متجاوز اشغالگر را بیان و از آن حرکت تاریخساز دفاع کردند. همچنین به کسانی که یا جمهوری اسلامی را به تعلل در پاسخ به رژیم جنایتکار متهم میکردند یا پاسخ دادن را شتابزدگی و درگیر کردن کشور در تله جنگ میخواندند، پاسخ دادند و گفتند هر کار دیگری هم در آینده لازم باشد با قدرت و صلابت انجام میدهیم. در خطبه دوم نیز به زبان عربی و با مخاطب خاص لبنان و غزه، حق سید شهید مقاومت را ادا کردند و یاد خیر مجاهدتهای سیدحسن نصرالله را وسیلهای قرار دادند برای چشمانداز دادن و بالا بردن روحیه ملتی زخمخورده که حالا وقت نشستن آن نیست، بلکه اکنون باید استوارتر از گذشته برخیزد و کار ناتمام شهید نصرالله و همه مجاهدان این راه نورانی را تمام کند.
یومالله 13 مهر 1403 یک ویژگی مهم دیگر هم داشت؛ مردم از گرایشها و سلایق گوناگون همپای جلودار به میدان آمده بودند. هیچ ایرانی با غیرت و با شرفی نمیخواست در سرودن این حماسه غایب باشد. علاوه بر حضور میلیونی تنها در نماز جمعه تهران که به گواه سرشماریها بیسابقهترین نمازجمعه تاریخ انقلاب بود، دهها میلیون دل بازمانده اما بیتاب نیز در این میدان حاضر بودند.
این اتحاد و همدلی به برکت خون مطهر سید شهید مقاومت و به میدان آمدن فرمانده کل مقاومت شکل گرفت. آنها که روزی میگفتند «نه غزه نه لبنان» اگر تاکنون هدایت نشدهاند، از دیدن این تابلوی بینظیر از ایرانیان همدل که افتخارشان به «هم غزه، هم لبنان؛ جانم فدای ایران» بود، باید شرمنده و هوشیار شوند. یک شرمندگی هم برای دشمنان نگونبختی است که دو سال قبل این روزها سرمست اهانتهای معدودی فریبخورده به ارزشها بودند. آنها البته قرار نیست بیدار شوند.
امروز جهان دید که چگونه ایرانیان در امر جامعِ ایستادگی مقابل زور و جنایت، متحد و همدل، زیر پرچم انقلاب و امام ناصر اجتماع کردند و «وعده صادق 3» را با تنها و دلهایشان رقم زدند. یقیناً حماسه یومالله ۱۳ مهر ۱۴۰۳ مصداق نصرت خدا و رسول او و مایه جلب نصرت الهی است. یقیناً دست خدا با این جماعت است.
*مدیر عامل مؤسسه ایران
روزنامه ایران