شناسه خبر : 190982
تاریخ انتشار : پنج‌شنبه 5 مهر ساعت 08:28
همدلی برای شکست حصر

نورنیوز در سالگرد شکست حصر آبادان،‌ ویژگی های عملیات ثامن الائمه بررسی می‌کند

همدلی برای شکست حصر

عملیات ثامن الائمه، نقطه عطف جنگ و عبور از مرحله تثبیت دشمن به مرحله بیرون راندن او از مناطق اشغالی است. ویژگی این عملیات، تغییر روند جنگ به نفع نیروهای خودی، و عمده‌ترین هدفش خارج کردن آبادان از حصر دشمن بر اساس فرمان امام خمینی (ره) بود. ثامن الائمه سرآغاز اعتماد به نفس نیروهای ایرانی بود و نشان داد می‌توان دشمن تا را از مناطق اشغالی بیرون کرد.

نورنیوز-گروه فرهنگی: تمامیت ارضی، موضوعی است که اهمیت آن بر هیچ‌کس پوشیده نیست. به یک معنا می توان گفت دفاع مقدس، مقابله ای برای حفظ تمامیت ارضی ایران بود. در این راستا رزمندگان ایران در برابر زیاده خواهی و تجاوزگری رژیم بعث عراق از کیان ملی دفاع کردند. عملیات ثامن الائمه که به شکست حصر آبادان در 5 مهر 1360 منجر شد یکی از نبردهای غرورآفرین دوران دفاع مقدس بود که بازخوانی آن در روزگار ما ضرورت دارد.

برای فهم ارزش های سیاسی و نظامی این عملیات، با امیر سرتیپ دوم آزاده جانباز مجتبی جعفری، عضو هیئت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی گفت و گویی صورت گرفته که می خوانید.  

ویژگی عملیات ثامن‌الائمه نسبت به عملیات‌های قبل از آن چه بود؟

عملیات ثامن الائمه در آغاز سال دوم دفاع مقدس انجام شد. از شهریور 1359 تا شهریور 1360، عمده‌ترین حوادث مربوط به جنگ این بود که دشمن علی‌رغم مقاومت‌هایی انجام شد نهایتاً تعدادی از شهر‌ها و روستاها و حدود 15000 کیلومترمربع از سرزمین ما به ویژه در مناطق جنوب توسط دشمن اشغال شد. نقطه قوت این یک سال این بود که ارتش جمهوری اسلامی ایران مخصوصاً نیروی زمینی نگذاشتند دشمن به اهدافی که برای خودش تعیین کرده برسد.

حالا اگر آن اهداف بلند‌پروازانه فتح سه‌روزه خوزستان و یک‌هفته‌ای تهران را هم در نظر نگیریم حداقل دشمن باید اروند‌رود و بسیاری از مناطق مهم خوزستان را اشغال می‌کرد تا می‌توانست ادعا کند که به اهدافش رسیده یا با داشتن این مناطق فشارهایی بر جمهوری اسلامی بیاورد و امتیازاتی بگیرد. اما دشمن بر اروند‌رود هیچ تسلطی پیدا نکرد، و در خرمشهر نیمی از شهر را اشغال کرد و در بقیه مواضع عمدتاً بیابان‌هایی را گرفت که از نظر سوق‌الجیشی ارزشی برای دشمن نداشت.

 در میان اهدافی که دشمن در سال اول جنگ توانست به آن دست پیدا کند محاصره آبادان بود. هر چند دشمن در 8 آبان 1359 موفق به تصرف خاک آبادان نشد ولی محاصره آن را در حدود یک نیم دایره 270 درجه‌ای انجام داد و مسیر دسترسی ما را به این شهر بسیار محدود کرد. ما بعد از گذشت یک سال عملیات‌هایی نظیر هویزه، مهمک، توکل، فرمانده کل‌قوا را انجام دادیم.

نقش عمده‌ این عملیات‌ها تثبیت دشمن در مواضع نامناسبش بود تا ما آمادگی پیدا کنیم و به دشمن حمله کنیم. با این حساب،عملیات ثامن الائمه در حقیقت نقطه عطف جنگ و عبور از مرحله تثبیت دشمن به مرحله بیرون راندن دشمن از سرزمین‌های اشغالی بود. ویژگی شاخص این عملیات، تغییر روند جنگ به نفع نیروهای خودی، و عمده‌ترین هدف آن هم خارج کردن آبادان از حصر دشمن بر اساس فرمان امام خمینی (ره) بود.

عملیات ثامن ثامن الائمّه چه تأثیری در بازگشت توازن سیاسی-نظامی جنگ به نفع ایران داشت؟

ببینید عملیات ثامن الائمه در مقیاس نبردهای هشت‌ساله ما از نظر وسعت منطقه و به کارگیری تعداد یگان‌های رزمنده نبردی بزرگ محسوب نمی‌شود ولی ما تا قبل از این عملیات با وجود موفقیت‌های نسبی در غرب و جنوب، نتوانستیم سرآغاز جدیدی را برای جنگ رقم بزنیم؛ به ویژه این که موضوع آبادان به عنوان دومین شهر محاصره شده ما بسیار حائز اهمیت بود. به این اعتبار همان‌طور که گفتم انجام عملیات بعد از برکناری ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا نشان داد که اولا عزم ایرانی‌ها برای بیرون راندن دشمن جدی است.

ثانیاً با تشکیل یگان‌های سپاه در حد گردان که در این عملیات تا 15 گردان رسید و همراهی این عناصر رزمنده فداکار شجاع و بسیجی‌ها با ارتش که شامل لشکر 77 خراسان می شد، با یک هماهنگی بسیار عالی یکی از منظم ترین و کلاسیک ترین عملیات‌های نظامی سده های اخیر را در منطقه انجام دادند و نیروهای عراقی را از شرق کارون به غرب این رودخانه راندند و با کمترین تلفات و ضایعات توانستند پیروزی را به دست بیاورند.

این عملیات سرآغاز اعتماد به نفس نیروهای ایرانی بود و نشان داد می‌توانند دشمن تا دندان مسلح و آماده را از مناطق اشغالی بیرون کنند. ما در این نبرد نزدیک 1400 تا 1500 اسیر گرفتیم و غنایم بسیار خوبی به دست آوردیم که این غنایم عمدتاً به برادران سپاهی واگذار شد تا بتوانند یگان‌های خود را به لحاظ ادوات نظامی تقویت کنند و برای عملیات‌های آینده مجهز شوند.

  مقاومت مردم آبادان چه نقشی در پیروزی این  عملیات داشت؟

وقتی عراق در 31 شهریور 1359 حمله می‌کند می‌خواهد مستقیم به خرمشهر بیاید منتها به دلیل مقاومت 34 روزه نمی‌تواند از طریق شلمچه و پل‌نو وارد خرمشهر شود لذا به سمت شمال می‌آید و جاده اهواز- خرمشهر را می‌گیرد و از روی این جاده به سه راه خرمشهر می‌آید. وقتی پادگان دژ خرمشهر سقوط می‌کند کم کم وارد خرمشهر می‌شود.

ولی باز هم نمی‌تواند از رودخانه به سمت غرب خرمشهر عبور کند به همین دلیل دامنه فعالیتش را به سمت شمال و رودخانه کارون می‌آورد و از رودخانه عبور می‌کند. این فرایند یک ماه طول می‌کشد. دشمن پس از عبور از کارون، به سمت پل شرکت نفت در آبادان حرکت می‌کند تا از روی آن پل و از طریق عبور از بهمنشیر وارد آبادان شود و خودش را به اروند رود برساند تا محاصره آبادان را کامل کند. در این صورت نیمه دیگر خرمشهر نیز اشغال می‌شد. اتفاقا در 9 آبان 1359 یک گاراژدار قراضه فروش با دوچرخه خود از آنجا عبور می کرده...

حصر+آبادان
 

شهید دریاقلی؟

بله آن جاهایی که او عبور می‌کرده هنوز به آن صورت منطقه جنگی نبوده که خطرناک باشد. او پس از مشاهده عبور نیروهای عراقی از این پل، می‌آید و به فرمانده منطقه سرهنگ منوچهر کهتری فرمانده تیپ2 لشکر 77 خراسان اطلاع می‌دهد که من مشاهده کردم که تعدادی نیرو به این سمت بهمنشیر آمده‌اند. مردم آبادان، بسیجی‌ها، بچه‌های سپاه، سرهنگ کهتری و نیروهای نظامی ارتش به محلی که عراقی‌ها از این رودخانه عبور کرده بودند می‌آیند و اینجا یک درگیری شدید تن به تن انجام می‌شود که اگر این ایثار و فداکاری 9 آبان 1359 نبود و دشمن می‌توانست خودش را به اروند برساند کار ما برای آزاد‌سازی آبادان و خرمشهر بسیار بسیار سخت می‌شد.

این جانفشانی و دفاع از بهمشیر زمینه مناسبی برای عملیات ثامن‌الائمه شد تا ما یک قسمت خشکی را در این منطقه داشته باشیم و پشت و جنوب دشمن رودخانه باشد و بتوانیم از این وضعیت جغرافیایی بر علیه دشمن بهره بگیریم و عملیات  ثامن الائمه را انجام دهیم و دشمن را به آن طرف رودخانه برانیم.

اگر خاطره یا نکته ناگفته‌ای در مورد این عملیات دارید بفرمایید؟

بله این عملیات ناگفته‌های زیادی دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. من تا یک هفته قبل از اجرای عملیات دانشجو بودم. از مرخصی استفاده کردم و به منطقه فیاضیه آمدم. شبی که در سنگر نشسته بودیم دیدیم که یک نفر را با وضعیت نامناسبی پرت کردند وسط سنگر. اول فکر کردم بسیجی‌ها در حال شوخی با هم هستند اما بعد که دقت کردیم دیدیم نه این قیافه‌اش اصلاً به بسیجی نمی‌خورد و هاج و واج است.

آنهایی که در سنگر بودند گفتند این عراقی است و از داخل میدان مین عبور کرده و آمده خودش را اسیر کرده است. گفتیم چرا خودت را اسیر کردی؟ گفت ما فهمیدیم شما می‌خواهید حمله کنید و من دیدم که ممکن است در درگیری با شما کشته شوم. زودتر آمدم خودم را اسیر کردم. یعنی دشمن فقط اطلاع داشت اما آمادگی مقابله را نداشت.

 وقتی عملیات انجام می‌شود فرمانده لشکر شهاب‌الدین جوادی سرهنگی است  که در دافوس مصر دوره کارشناسی ارشد را طی کرده بوده. جالب است که برای اولین و آخرین بار در منطقه عملیات اسرای عراقی را جمع می‌کنند. معمولاً این کار خطرناکی است که در حین عملیات 700-800 اسیر را جمع کنی اما سرهنگ جوادی با این اسرا شروع می‌کند به زبان عربی صحبت کردن. فیلمش هم موجود است.

به آنها می‌گوید ما خوشحالیم شما اسیر شدید. انشاء‌الله با هم می‌رویم قدس را آزاد می‌کنیم. بعد فرماندهان ایرانی  تپه‌ای درست می‌کنند و اسرای عراقی را مثل پادگان نظامی اما با همان حالت اسارت به خط می‌کنند. فرمانده میدان عملیات به فرماندهان ارشد ایرانی گزارش می‌دهد که تعداد اسرای عراقی این قدر است. فرماندهان از جلوی اسرای عراقی عبور می‌کنند و سان می‌بینند. بعد بالای یک تپه مستقر می شوند این صحنه اولین و آخرین بار در طول جنگ در این عملیات شکل می‌گیرد که اسرای عراقی از جلوی فرماندهان ایرانی رژه می‌روند یعنی اسیری که 4-5 ساعت پیش اسیر شده الان دارد جلوی فرماندهان دشمنش رژه می‌رود و این افتخار بزرگی بود که برای نیروهای ایرانی توسط لشکر77 ثامن الائمه پیش آمد.


نورنیوز
نظرات
X
آگهی تبلیغاتی