نورنیوز-گروه سیاسی: مذاکرات آتش‌بس به منظور پایان دادن به جنگ غزه، از روز چهارشنبه در حالی در قاهره مصر ادامه پیدا کرد که نتایج دور پیشین آن در قطر چندان موفقیت‌آمیز نبود و به نظر می‌رسد باز هم نخواهد بود. آنتونی بلینکن سفر منطقه‌ای خود به خاورمیانه را پس از دیدار با مقامات قطری، اسرائیلی و مصری شامگاه ۳۰ مرداد بدون هیچ دستاورد ملموسی پایان داد و این در حالی است که شرایط کنونی منطقه که برخی از تحلیلگران به دلیل بالا بودن سطح تنش، آن را تعبیر به بشکه باروت می‌کنند، بیش از هر زمان دیگری نیازمند این صلح است.
تاکنون حماس، جمهوری اسلامی ایران و همه کشورهای منطقه، برای رسیدن به این آتش‌بس بیشترین تلاش را داشته اند؛ تهران از زمان آغاز مذاکرات آتش‌بس، گرچه از پاسخ قطعی خود به ترور اسماعیل هنیه رئیس‌دفتر سیاسی حماس در تهران که به نوعی نقض حاکمیت ارضی ایران بوده، سخن گفته اما بر حمایت از این گفت‌وگوها و هر اقدام دیگری که در مسیر کاستن از رنج مردم غزه باشد، تاکید کرده است.
با وجود این سطح از آمادگی دیپلماتیک و میدانی، چرا پس از ۱۰ ماه بمباران بی‌وقفه مردم غزه با ۱۷ هزار کودک شهید، این جنگ به آتش‌بس ختم نمی‌شود؟ نتیجه آن را باید در بازی تکراری رژیم صهیونیستی و منافع بازیگردان اصلی بازی صلح جستجو کرد.
بازی رژیم اسرائیل با آتش‌بس
برای رسیدن به آتش‌بس دو سوی درگیری باید انعطاف لازم برای ایجاد و تداوم آن را از خود نشان دهند اما خبرها و تحلیل‌های منتشر شده از سوی مقامات رژیم صهیونیستی و رسانه‌های این رژیم و نیز انتشار برخی مواد و محورهای بیانیه آتش‌بس نشان می‌دهد که تل‌آویو مفهوم آتش‌بس را به بازی گرفته و در پناه و بهانه این مذاکرات در پی کاستن از فشارهای جهانی برای پایان دادن به جنگ غزه است. از سوی دیگر برپاکننده اصلی مذاکرات به اصطلاح صلح، یعنی آمریکا هم بیش و پیش از آنکه نگران جان کودکان مانده در بمباران رژیم اسرائیل باشد، نگران انتخاباتی است که دموکرات‌ها برای پیروزی در آن نیازمند «پرفورمنسی» از صلح‌طلبی هستند!
«ارائه شروط غیرقابل اجرا» یکی از مهمترین ابزارهای رژیم صهیونیستی برای به بن‌بست کشاندن مذاکرات صلح است و در این دور هم کلیدوا‌ژه اصلی «محور فیلادلفیا» است، خط مرزی و حائل میان مصر و غزه که اسرائیل بر حضور و نظارت بر آن اصرار دارد اما حماس این حضور را اشغالگری غزه می‌داند. اصرار نتانیاهو به اشغال این بخش از غزه و مخالفت حماس با آن، به یکی از چالش‌های دستکم ظاهری میان واشنگتن و تل‌آویو تبدیل شده و دو روایت متناقض از دیدار آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا با نخست‌وزیر اسرائیل وجود دارد.
دفتر نتانیاهو تاکید دارد که در این جلسه، نخست‌وزیر اسرائیل به بلینکن گفته که نیروهای اشغالگر از گذرگاه فیلادلفیا میان غزه و مصر خارج نخواهند شد و نتانیاهو گفته که احتمالا توانسته دیپلمات ارشد ایالات متحده را در این خصوص متقاعد کند. این در حالی است که یکی از مقامات ارشد آمریکا ضمن رد این روایت به خبرنگاران اعلام کرده که تنها چیزی که بلینکن و ایالات متحده نسبت به آن متقاعد شده‌اند، نیاز به دریافت پیشنهاد آتش‌بس در خط پایان است و اینگونه اظهارات در مسیر رسیدن به آتش‌بس سازنده نیستند. آنچه از جزییات و مفاد بیانیه آتش‌بس هم منتشر شده، نشان می‌دهد که برخی شروط عجیب در آن، بیشتر برای «بی‌نتیجه» ماندن طراحی شده‌اند تا رسیدن به آتش‌بس.
اولین و مهمترین موضوع در پیشنهاد آتش‌بس جدید آمریکا مغایرت اصول آن با پیشنهاد ابتدایی (دوم ژوئیه) بود که مورد پذیرش حماس قرار گرفت. در این پیشنهاد سخنی از آتش‌بس دائمی نیست و این موضوع در مرحله دوم آتش‌بس و در یک سقف مشخص بررسی خواهد شد، اگر حماس با خواسته‌های رژیم اسرائیل موافقت نکند، اشغالگران در مرحله دوم به جنگ بازمی‌گردند، اسرائیل به صورت همه‌جانبه از غزه خارج نمی‌شود و امدادرسانی به مردم غزه و انتقال کمک‌های انسانی هم به پذیرش تمامی بندهای توافق پیشنهادی از سوی حماس مشروط شده است.
مفاد این بیانیه که به میزان پررنگی براساس خواسته‌های اسرائیل نوشته شده امکان اجرای آتش‌بس را تضعیف کرده و موجب مخالفت حماس با آن شده است. «سامی ابوزهری» از رهبران این گروه معتقد است بلینکن، بر دروغ گفتن و جانبداری از موضع رژیم صهیونیستی اصرار دارد و خلاصه پیشنهاد جدید آمریکا «آزادسازی اسرای اشغالگر و ادامه جنگ» است. آمریکا برای تحمیل دیکته‌های تل‌آویو بر حماس جوسازی می‌کند.
این توصیفات بخش سیاسی و دیپلماتیک سنگ‌اندازی‌های اسرائیل است اما در صحنه میدانی هم رژیم صهیونیستی هم زمان با افزایش فشارها برای تن دادن به آتش‌بس، طیف گسترده‌ای از عملیات‌ها را از ترور تا بمباران مدارس در دستور کار قرار داده است. جنگنده‌های اسرائیل شب گذشته بخش‌هایی از جنوب لبنان و مدرسه «مصطفی حافظ» را بمباران کردند که بیشتر جانباختگان را کودکان تشکیل می‌دادند. جبهه مردمی برای آزادی فلسطین با افزایش جنایات اسرائیل در هفته‌های اخبر آن را نتیجه مستقیم سفر آنتونی بلینکن به منطقه دانسته و تصریح کرده است که آمریکا یک میانجی نیست و آنچه اتفاق می‌افتد یک جنگ نسل کشی با رهبری واشنگتن است. بلینکن مجوز جدیدی به رژیم اشغالگر برای تکمیل جنگ و نسل‌کشی داد. با وجود علنی بودن سنگ‌اندازی‌های رژیم صهیونیستی در مسیر آتش‌بس اما بلینکن در سفر به قطر از میانجیگران خواسته هر کاری که ممکن است انجام دهند تا حماس را متقاعد کنند که با پیشنهاد رفع شکاف‌ها و شروط موافقت کند و مذاکره کنندگان انعطاف پذیر باشند، چه در رابطه با اسرائیل و چه در رابطه با حماس.
منتفع اصلی آتش‌بس در غزه دموکرات‌ها هستند
از زمان آغاز جنگ در غزه، این دهمین بار است که وزیر امور خارجه آمریکا به خاورمیانه سفر کرده و پیگیر آتش‌بس در منطقه شده است. اما آیا هدف کاخ سفید واقعا برقراری آتش‌بس است؟ این پرسش زمانی مهم جلوه می‌کند که بدانیم در همین ۱۰ ماه گذشته، ایالات متحده آمریکا، میلیاردها دلار کمک مالی و تسلیحاتی به رژیم صهیونیستی کرده است و در تمام این مدت بارها و به تاکید و تصریح از حمایت کامل خود از این رژیم سخن گفته است.
با چنین حمایت تمام قدی، چرا وزیرامور خارجه آمریکا، بار دیگر و اینبار جدی‌تر از همیشه در کارزار برقراری آتش‌بس، به پایتخت‌های خاورمیانه سفر می‌کند؟ پاسخ این پرسش را بیش و پیش از آنکه در صلح‌خواهی آمریکا جست‌وجو کنیم، باید در شرایط داخلی این کشور بجوییم. جایی که انتخابات ریاست جمهوری از رگ گردن به دموکرات‌ها و کامالا هریس نامزد آن‌ها نزدیک‌تر است و این میان دستان دولت جو بایدن از موفقیت در عرصه سیاست خارجی تهی. پایان دادن، حتی به صورت موقت به جنگ در غزه می‌تواند حامیان حزب دموکرات را که اغلب از منتقدان این جنگ هستند، راضی نگه دارد تا هریس پایگاه رای مناسبی در برابر دونالد ترامپ، رقیب دموکرات خود داشته باشد. به نظر می‌رسد بیشترین تقلای بلینکن برای دستیابی به آتش‌بس با همین انگیزه صورت می‌گیرد.
نورنیوز