نور نیوز- گروه سیاسی: بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری اگر چه باز هم خالی از اتفاقات دور از انتظار و چه بسا شوک آور نبود، اما می توان گفت جریان های اصلی سیاسی که در چارچوب قانون اساسی فعالیت می کنند، در رقابت پیش رو صاحب نامزد اختصاصی هستند.
ارزیابی های اولیه هم نشان از آن دارد که فضای جامعه به طور روزافزون، رنگ و بوی انتخاباتی می گیرد و این موضوع سیاسی، به تدریج ماهیتی اجتماعی پیدا می کند و بحث از نامزدها کم کم از شبکه های اجتماعی نخبه گرا به گفت و گوهای خانوادگی و جمع های صنفی و مترو و تاکسی هم سرریز می شود. به این ترتیب با روندی روبروییم که انتخابات، به مساله اول کشور در سطح افکار عمومی ایرانیان تبدیل می شود.
پیش بینی ها این است که با شروع برنامه های تبلیغاتی نامزدها در صداو سیما،خصوصا برگزاری مناظرات تلویزیونی، رقابت های انتخاباتی هم جدی تر و گرم تر شود و بازار مناقشات حزبی و جناحی رونق بگیرد. چنین وضعیتی، از اقتضائات فضای انتخاباتی است و طبعا نمی تواند بدور از هیجان و احساس و انتقاد و حمله و هجمه متقابل باشد.
بر اساس شرایط و نامزدهای موجود، قابل پیش بینی است که این دور از انتخابات هم در قالب دو قطبی یا سه قطبی پیش خواهد رفت. جبهه اصلاحات که در دو انتخابات گذشته ( ریاست جمهوری و مجلس) حضور پر رنگی در انتخابات نداشت حالا با نامزد اختصاصی خود، عزم حضور جدی در انتخابات دارد. بنابر این قطبی شدن انتخابات موضوعی است که نتیجه ی قهری جدی شدن و واقعی شدن رقابت است و البته گریزی هم از آن نیست.
با این حال فهم این نکته در مورد انتخابات بسیار مهم است که چه تعریفی از آن داشته باشیم. در سال های گذشته گاهی این اتفاق افتاده که به موازات جدی تر شدن رقابت ها و حتی بعضا برای تحریک میل انتخاباتی مردم به نفع یک کاندیدا، رقابت از حالت دو قطبی هم فراتر رفته و به وادی هایی کشانده شده که اساسا از دایره ی تعریف انتخابات بیرون رفته است. منظور برساختن کنش هایی است که انتخابات را به منزله « رفراندوم» معرفی کرده اند.
رفراندم یا همه پرسی، تعریف خاص و مکانیسم های تعریف شده قانونی خود را دارد و ذاتا با انتخابات، خصوصا انتخابات ریاست جمهوری تفاوت ماهوی دارد. این یک خطای آشکار منطقی است که فرض کنیم یک انتخابات ریاست جمهوری، در واقع یک "رفراندوم در لباس مبدل" است. در کارنامه ی سیاسی هردو جناح اصلی کشور، ارتکاب چنین خطایی ثبت شده است. مثلا یک جناح سیاسی مدعی می شود که رای آوردن فلان نامزد انتخابات، در حکم « نه» گفتن به کلیت نظام یا ساختار فعلی حاکمیت است؛ و متقابلا جناح مقابل، رای آوردن نامزد دیگر را « آری» گفتن به تمامیت نظام و ساختار بالفعل سیاسی قلمداد می کند. چنین مواضعی مصداق خلط انتخابات با رفراندوم است. این فرض از همان ابتدا غلط است چرا که همه نامزدها و جریان های سیاسی حامی آنها در چارچوب قانون اساسی و ساختارهای سیاسی موجود فعالیت می کنند و قبل از همه از سوی شورای نگهبان مورد تایید قرار می گیرند.
مهم تر اینکه اساسا مفهوم "نظام" قابل تعریف با یک مجموعه سیاسی، یا یک فرد یا نهاد یا نامزد نیست. چیزی که از آن با عنوان "نظام" تعبیر می شود، اساسا مفهومی عام تر در ورای رقابت گروه های سیاسی در جریان یک انتخابات است. به بیان دیگر، جناح های سیاسی متفاوت، با هم رقابت می کنند نه با نظام. رقابت ها و مناقشات انتخاباتی گروه ها، اساسا در چارچوب و در درون نظام انجام می گیرد.
حتی در شرایطی که برخی گروه ها یا نامزدها خود را به نظام نزدیک تر فرض می کنند، باز هم باید منظورشان، نزدیکی به ارزش ها و خط مشی های رسمی حاکمیت که مندرج در قانون اساسی است باشد.
و حق ندارند جریان مقابل را به اعتبار اینکه نقطه مقابل آنهاست، بیرون نظام یا علیه نظام معرفی کنند. با کمال تاسف باید گفت که این خطا و بلکه مغالطه ی منطقی، بارها از سوی برخی گروه ها یا نامزدها سر زده که با انگیزه ی جلب رای بخش هایی از جامعه، خود را عین نظام و رقبا را مخالف نظام معرفی کرده اند. یا در شکل مقابلش، خود را منتقد نظام (و مخالف وضع موجود) و جناح مقابل را مدافع نظام (و بانی و مدافع وضع موجود) نمایانده اند.
انتخابات ریاست جمهوری اما مفهوم و تعریف روشنی دارد و روشی مرسوم و قانونی برای جابجایی قدرت در محدوده قوه مجریه است. در حقیقت چارچوب این انتخاب، حد و حدود مدیریت اجرایی کشور برای مدت 4 سال است. انتخابات ریاست جمهوری، رفراندوم نیست تا جناح های مختلف، نتیجه آن را تایید یا رد کلیت نظام فرض کنند. به ساده ترین شکل ممکن، انتخاب برنامه ای است که خود را برای مسئولیت قوه مجریه، شایسته می داند. این البته تقلیل دادن جایگاه قوه مجریه یا انتخابات ریاست جمهوری و نقش آفرینی و تاثیر گذاری مجموعه دولت در سیاست داخلی و خارجی نیست بلکه یادآوری این نکته است که خوانش های نادرست از انتخابات یا نتیجه آن نه تنها مثمر ثمر نخواهد بود بلکه مشکل ساز هم خواهد شد. البته نمی توان دلالت های فرامتنی انتخابات را به طور کامل نفی کرد اما نکته این است که انتخابات را عین رفراندوم دانستن، یک مغالطه ی منطقی است.
دامن زدن به دوگانه های کاذبی مثل معتقد به نظام و مخالف نظام، همزمان که شکاف های موجود در جامعه را عمیق تر می کند، تمرکز نامزدها و ستادهای انتخاباتی از اصل برنامه محوری را هم منحرف می سازد و قطب بندی ها را از حد مرسوم و معمول فرا تر می برد بدون آنکه اساسا هیچ نفعی هم برای کسی داشته باشد. تجربه تاریخی انتخابات در ادوار گذشته هم نادرست بودن این ادعا را که "انتخابات، ریاست جمهوری، رفراندومی با موضوع نظام است" تایید می کند. با وجود انتقادهای موجود بر نظام انتخاباتی ایران، در طول 45 ساله گذشته دولت هایی با سلایق مختلف بر سر کار آمده اند.
در مورد برخی از این انتخابات و نتایج آن، چنین ادعاهایی مطرح شده است که بجز وارد کردن برخی هزینه ها، هیچ فایده ای در بر نداشته است. به هر حال اقتضای انتخابات و رای مردم همین است که اگر از وضع موجود رضایت نداشتند مجموعه سیاسی یا نامزد دیگری را انتخاب کنند و اگر هم رضایت داشتند به ادامه کار همان مجموعه مستقر رای بدهند. انتقاد از وضع موجود و برجسته کردن برخی مشکلات به معنای عزم و اراده برنامه ریزی شده علیه نظام نیست همچنان که رای به ادامه وضع موجود هم به معنای تغییر نگاه مردم نسبت به اصل نظام نیست. چرا که اصلا انتخابات ریاست جمهوری، میدان ارزیابی نظام نیست بلکه میدان ارزیابی برنامه های نامزدها و تیم آنها برای اداره اجرایی کشور ذیل قوه مجریه است.
از جمله آسیب های مترتب بر چنین انگاره نادرستی، دوری بیش از پیش مجموعه های سیاسی و ادامه دادن رقابت های انتخاباتی بعد از پایان رقابت است. انتخابات در اصل باید انسجام ملی را تقویت کند و امکان جابجایی قدرت به روش های مسالت آمیز و کم خطر را نهادینه سازد. رقابت های انتخاباتی قاعدتا نباید به منزله دشمنی مجموعه های سیاسی تلقی شود. انتخابات، معادله ای صفر و صد نیست که با ناکامی یک جریان سیاسی، حکم به پایان عمر آن داد.
تلقی انتخابات به منزله رفراندوم، سطح منازعات را آنقدر بالا می برد که امکان همکاری های فراجناحی بر سر مسایل کلان و ملی را تحت الشعاع قرار خواهد داد. انتخابات آغاز یک راه است، راهی 4 ساله که مجموعه پیروز در آن، ماموریتی جز ادامه یا تغییر روش ها و برنامه های اجرایی برای بهتر شدن وضع موجود و تامین بیشتر منافع ملی ذیل چارچوب های تعریف شده در قانون اساسی ندارد. بنابر این انتخابات ریاست جمهوری یا انتخابات مجلس نمی تواند به منزله رفراندوم تلقی شود.
نورنیوز