شریه «نشنال اینترست» در گزارشی با اشاره به اینکه ارتقای روابط با کشورهای عربی برای اسرائیل، به معنای عدم نیاز به صلح با فلسطینیها است نوشت: یکی از مهمترین اهداف اسرائیل برای صلح با عربستان استفاده از آن بهعنوان اهرمی برای تقویت اتحاد نظامی ضد ایران است و مسلما چنین تحولی به جای صلحآمیزتر کردن خاورمیانه، درگیری را در خلیج فارس تشدید میکند.
پل آر. پیلار نویسنده این گزارش در یادداشتی که در این نشریه آمریکایی منتشر شد، نوشت: دولت آمریکا همچنان به میانجیگری برای توافق عادی سازی دیپلماتیک بین عربستان و (رژیم) اسرائیل اهمیت می دهد. با این حال حمله این رژیم به نوار غزه چنین تلاشهایی را متوقف کرده است. زیرا فجایع ضد بشری اسرائیلیها علیه غیرنظامیان فلسطینی باعث شد که کشورهای عرب تمایلی به انجام اقدامات مثبت در قبال اسرائیل نداشته باشند.
این گزارش می افزاید: وقایع غم انگیز چهار ماه گذشته در غزه به دولت آمریکا نشان داد که دیگر نمی تواند مناقشه حل نشده میان (رژیم) اسرائیل و فلسطین را به حاشیه ببرد. این حملات هدف عادی سازی توافق با عربستان سعودی را تغییر داده و آن را بخشی از یک استراتژی جدید و بزرگتر کرده است.
بر اساس این گزارش، دولت آمریکا ایده عادی سازی روابط میان عربستان و (رژیم) اسرائیل را در تلاش برای دفاع از سیاستهای خود مبنی بر احترام به اسرائیل و پاسخ به آنچه که بسیاری آن را بی تفاوتی نسبت به رنج فلسطینیان می دانند، مطرح کرده است. جان فاینر، معاون مشاور امنیت ملی آمریکا، اخیراً هنگام ملاقات با عرب-آمریکایی های ناراضی در میشیگان، استدلال کرد که توافق عادی سازی روابط بین (رژیم) اسرائیل و عربستان سعودی گامی حیاتی در جهت ایجاد یک کشور فلسطینی خواهد بود.
نویسنده این مقاله تاکید می کند: این ایده پشتوانه محکمی دارد. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل که برای مقابله با مشکلات سیاسی و حقوقی خود به پیروزی سیاسی قابل توجهی نیاز دارد، برای به دست آوردن روابط دیپلماتیک کامل با همسایگان عرب خود انگیزه قوی دارد. از سوی دیگر، وزارت خارجه عربستان در اوایل ماه جاری بیانیه صریحی صادر و اعلام کرد: «تا زمانی که یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ با قدس شرقی به عنوان پایتخت آن به رسمیت شناخته نشود، تجاوز اسرائیل به نوار غزه متوقف نشود و تمامی نیروهای اشغالگر اسرائیل از نوار غزه خارج نشوند روابط دیپلماتیک با (رژیم) اسرائیل وجود نخواهد داشت.»
با این حال نویسنده ایرادات جدی به استراتژی دولت بایدن مطرح کرده و افزود: ارتقای روابط میان (رژیم) اسرائیل و عربستان به روابط دیپلماتیک کامل، چیزی بیش از ارتقای روابط قبلی تحت «توافق ابراهیم» نخواهد بود. هیچ یک از کشورهای عربی درگیر در آن عملاً با (رژیم) اسرائیل جنگ نکرده بودند و حتی تعدادی از آنها، از جمله عربستان سعودی، قبلاً همکاری های گسترده ای با این رژیم از جمله در زمینه مسائل امنیتی داشتند. برداشتن گام رسمی تبادل سفارتها و سفیرها توسط این کشورها نه صلح واقعی منطقهای و نه منافع قابل تشخیص دیگری از ایالات متحده را پیش نمیبرد.
بر اساس این گزارش حتی اگر دولت جو بایدن، رییس جمهوری آمریکا، به موفقیتی در راستای این توافق دست یابد، دو موضوع اصلی به رغم اظهارات مقامات آمریکایی، تحقق تشکیل دولت فلسطینی را غیرممکن می کند. یکی از این دلایل مربوط به عربستان سعودی و حاکم واقعی آن، ولیعهد محمد بن سلمان (MbS) است. او نیز مانند دیگر رهبران عرب مجبور شده تا به همدردی عمومی خود با فلسطینی ها و ابراز خشم نسبت به ویرانی غزه ادامه دهد. اما موضوعی که او بیشتر از هر چیزی، به دنبال آن است کمک آمریکا به برنامه هسته ای عربستان و دریافت نوعی تضمین رسمی امنیتی از سوی آمریکاییها است. شخص ولیعهد عربستان و نه وزارت خارجه این کشور سیاست سعودیها را در این زمینه تعیین خواهد کرد. اگر ولیعهد بتواند به همه و یا بیشتر خواسته های خود از واشنگتن برسد در مورد تشکیل کشور فلسطین انعطاف پذیرتر خواهد شد. این احتمالاً به معنای پذیرش برخی از فرمولبندیها برای پیشبرد طرح تشکیل دولت فلسطینی است اما از تضمین تحقق آن فاصله زیادی خواهد داشت.
این گزارش می افزاید: مانع دیگر در سرزمینهای اشغالی است که سابقه طولانی در مقاومت برای اعطای خودمختاری به فلسطینیها دارد. این روند به طرح تقسیم سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۷ باز میگردد که منشور بینالمللی تأسیس (رژیم) اسرائیل را ارائه داد. پس از اینکه نیروهای اسرائیلی بخش زیادی از سرزمینهایی را که قرار بود یک کشور عربی فلسطینی باشد، تصرف کردند، هرگز کشور فلسطینی تشکیل نشد. این موضوع همچنین یادآور توافقنامه کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ است که پس از توافقنامه صلح مصر و (رژیم) اسرائیل مناخیم بگین، نخست وزیر وقت اسرائیل، از پیمان صلح بعدی مصر و اسرائیل سود برده و اساساً بخش دیگر توافقنامه را نادیده گرفت. پس از اینکه توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ مکانیسم انتقالی را ایجاد کرد که قرار بود به تشکیل کشور فلسطین منجر شود، باز هم اسرائیل از مذاکرات کناره گیری کرده و مذاکرات دوجانبه بعدی که به تحقق این هدف نزدیکتر بود، را از سر نگرفت. اخیراً، نتانیاهو بیانیههایی ارائه کرده و در آنها تشکیل کشور مستقل فلسطینی را قویا رد کرده است. این رویکرد بخشی از آن چیزی است که او میخواهد مخاطبان داخلی او بشنوند. با این وجود این تنها حیلهای از سوی نتانیاهو است که مایل است یک بار دیگر حمایت آمریکا را داشته باشد تا ولیعهد عربستان را به سوی پیشرفت برای تشکیل کشور فلسطینی پیش ببرد.
نویسنده این مقاله افزود: حتی اگر دولت آمریکا به توافق مورد نظر میان عربستان و (رژیم) اسرائیل دست یابد، این توافق پیامدهای منفی متعددی خواهد داشت. اجرای آهسته یا لغو کامل مفاد چنین توافقی توسط (رژیم) اسرائیل، فلسطینیها را از رسیدن به یک دولت فلسطینی دورتر خواهد کرد. هرگونه خشونت فلسطینیها علیه اسرائیلیها به نتانیاهو بهانهای برای پایان دادن به این پروژه خواهد داد.
نویسنده در ادامه این گزارش نوشت: از یک سو (رژیم) اسرائیل با به دست آوردن این جایزه دیپلماتیک نسبت به قبل انگیزه کمتری برای امتیاز دادن به فلسطینیها در آینده خواهد داشت و از سوی دیگر کمک آمریکا به برنامه هستهای عربستان باعث افزایش ابهامات در خلیج فارس و افزایش خطر رقابت تسلیحات هستهای میشود.
نویسنده این گزارش در پایان تاکید کرد که ایالات متحده به جای تلاش برای یک اقدام پیچیده باید در روابط دوجانبه خود با (رژیم) اسرائیل تجدیدنظر کند. پیشرفت برای متوقف کردن رنج فلسطینیها در نوار غزه و دستیابی به صلح دائمی، مستلزم آن است که ایالات متحده از اهرم دیپلماتیک و نظامی بسیار واقعی خود در روابط دوجانبه با (رژیم) اسرائیل استفاده کند.
ایرنا