نورنیوز - گروه فرهنگ و جامعه: دایرةالمعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم از عبدالوهاب محمد المسیری، ترجمه مؤسسه فرهنگی مطالعات و پژوهشهای تاریخ خاورمیانه، یکی از آثار مهم درباره فلسطین بود که در سالهای حضورم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، منتشر شد. این اثر که رویکردی تاریخی و جامعهشناسانه داشت، بیان میکرد که چگونه دستگاه فرهنگی دولت اسرائیل ادبیات مورد نیاز خود را تولید میکند و اشاعه میدهد و ما بدون توجه به آن، به جنبهها و وجوه نظامی و سیاسی اهتمام بیشتری نشان میدهیم. اسرائیل علاوه بر فعالیت نظامی و جاسوسی و غصب سرزمینهای فلسطینیان، در غصب حافظه عمومی نیز بسیار فعال است و از همه امکانات داخلی و بینالمللیاش سود میجوید و یکی از امکاناتش جنایت نازیها در کشتار یهودیان است. هنرمندان و نویسندگان خواسته یا ناخواسته تحت تأثیر جریان غصب حافظه عمومی قرار میگیرند.
یکی از تولیدات هالیوود در ارتباط با این موضوع فیلم سینمایی «پیانیست» اثر رومن پولانسکی است که در آن، ایده مظلومیت یهودیان، بهویژه یک هنرمند برجسته موسیقی به تصویر کشیده شده و بهنحوی استادانه، در بیننده با غاصبان سرزمین فلسطین همدلی ایجاد میکند. در فیلم مشهور شیندلر ساخته اسپیلبرگ هم گذشته از ایده کلی فیلم در نمای مشهوری از آن یورش وحشیانه نازیها به گتوی یهودیان به تصویر کشیده شده و در بیننده تأثر بسیار برمیانگیزد.
دربارۀ جنایات نازیها، هرچه بگوییم کم است و هرچه بنویسیم و به تصویر بکشیم برای عبرت آیندگان شایسته است؛ اما نکته اینجاست که برخی دولتها و جریانها این جنایتها را برای توجیه جنایتهای خودشان علیه فلسطینیها به کار میبرند. اینجا همان جایی است که وقتی مسئله فلسطین فقط در وجوه سیاسی و نظامی خلاصه شود، نمیتواند تأثیرگذار باشد.
در سالهای پیش از انقلاب که نویسندگان و مترجمان و شاعران در عرصه رودررویی با اسرائیل به شکل خودخواسته حاضر بودند، افکار عمومی با غصب سرزمینهای اشغالی بسیار مخالف بود و آثار متنوعی در موضوع فلسطین منتشر میشد. پس از انقلاب نیز بسیاری از هنرمندان و سینماگران ایرانی تلاش کردهاند به موضوع فلسطین توجه کنند. پرویز شیخطادی در فیلم شکارچی شنبه به این موضوع پرداخته است، اما مرحوم سیفالله داد در فیلم «بازمانده» تصویری شبیه حمله نازیها یه گتوی یهودیان را بازآفرینی کرده است؛ اما این بار، نظامیان اسرائیل اردوگاه فلسطینیان را به خاک و خون کشیدند؛ یعنی درواقع، اسرائیل به جای نازیها نشسته است و همان کاری را میکند که آن را مذمت میکرد. این فیلم برای نخستینبار، در دمشق رونمایی شد و من هم در آن مراسم همراه با هنرمندان عرب که در این فیلم نقشهایی را بر عهده داشتند، حضور یافتم و رسانههای عربی آن را بازتاب دادند. اکران این فیلم که با برداشتی از داستان «بازگشت به حیفا» اثر «غسان کنفانی» تهیه شد، تأثیری بسیار بر بینندگان آن جشنواره نهاد؛ کاری که مشابه آن دیگر تکرار نشد.
کشتار وسیع مردم، خبرنگاران مستقل و همچنین، کشتار نمایندگان و کارکنان نهادهای بینالمللی و حقوق بشر که برای کمکرسانی و ارائه خدمات انسانی به کودکان و زنان و بیماران در فاجعه اخیر غزه به آنجا آمده بودند، روایتگر گوشهای از این جنایات است.
اهمیت غصب حافظه جمعی تا بدانجاست که بنا بر گزارشهایی، اسرائیل گاهی خودزنی میکند تا مخالفان را در معرض اتهام قرار دهد و خود را برای اعمال جنایات بیشتر تبرئه کند؛ در واقع در این نگاه، برای مظلومنمایی، هر اقدام ظالمانهای حتی در حق شهروندان یهودی جایز و مخالفت با آن یهودیستیزی است.
در کنار اتفاقات جنونآمیز گستردهای از تحرکات نظامی در جنگ غزه که هر روز میشنویم، جبههای جدید گشوده شد که بر افکار عمومی جهانیان به شکلی قاعدهمند تأثیر گذاشت. طلایهدار این جبهه آفریقای جنوبی، از بزرگترین قربانیان نسلکشی و نژادپرستی، است که کاری مدنی و تأثیرگذار را علیه غصب حافظه عمومی توسط اسرائیل آغاز کرده است.
من در سفری به آنجا، بقایای دهشتناک بلایایی باورنکردنی را که بر سر سیاهان آفریقا آمده بود، در جزیره روبن از نزدیک دیدهام؛ در ساحل این جزیره، سیاهپوستان را برای سوارکردن انبوه و متراکم در کشتیها، تفکیک سنی و جنسی میکردند و اگر هم کشتی به مشکلی دچار میشد، گروهی از آنها را در دیا میریختند تا مالالتجاره شامل برخی از بردگان و خود کشتی، محفوظ بماند. گروهی که توان جسمی و بدنی کمتری داشتند، زودتر فدا میشدند؛ چون بردگان مناسبی برای کار در مزارع غربیها نبودند. اگر بیمار هم میشدند، بلافاصله، طعمه ماهیان دریا بودند. طبعا در چنین شرایطی، بیشترین جفا به کودکان و زنان و بیماران میشد که نمیتوانستند نیروی کار ارزان برای نژادپرستان آمریکایی و اروپایی باشند.
اکنون چنین کشوری با چنان سابقهای وکالت این فاجعه انسانی را بر عهده گرفته و به دادگاه لاهه شکایت برده است. جالب آنکه نخستوزیر اسرائیل که پیوسته از موضع طلبکارانه و بیادبانه درباره مدیران سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل و دبیرکل آن سخن میگفت، سرانجام پس از اعلام صلاحیت دادگاه لاهه برای ورود به مسئله نسلکشی، از تعهد خود و نظامیانش در برابر قوانین بینالمللی و حقوقبشر داستانسراییها کرده است. این موضع حقوقی و موضوع حقوقبشری آنقدر انسانی است که حتی خود یهودیان هم نمیتوانستند در آن مشارکت نداشته باشند. تحلیل یکی از این حقوقدانهای یهودی ایرانیالاصل ساکن لندن در این باره شنیدنی است. به گفته او، صرفنظر از هر نتیجه حقوقی اصلا دستاوردی مهم است که کشوری که خود را همواره قربانی نسلکشی میدانسته اکنون در یک دادگاه معتبر جهانی متهم به نسلکشی شده است.
مصوبات این دادگاه هرچند ضمانت اجرائی ندارد، نتایج آن در افکار عمومی جهانیان بسیار تأثیرگذار است؛ ازاینرو، اعلام صلاحیت دیوان لاهه برای رسیدگی به این اتهام هشدار متحدان غربی از جمله اتحادیه اروپا را به دولت اسرائیل در پی داشته و آن دولت مجبور شده است برای رسیدن برخی خدمات انسانی برای فلسطینیان تسهیلاتی قائل شود؛ بههرحال، این اقدام عقلانی و تدبیر انسانی آفریقای جنوبی در به دادگاهکشاندن اسرائیل در موضوع حقوق بشر نهتنها در افکار عمومی و رسانههای غربی بلکه حتی میان فلسطینیان بازتابی گسترده یافت. اسرائیل در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم در حافظه جهانی برای خود جایگاهی از مظلومیت و قربانیشدن ساخته بود که مخالفت صریح با آن، این جایگاه را تقویت میکرد و همین حافظه موجب ندیدهگرفتن بسیاری از رفتارهای خشن آنها میشد و اینک این حربه از دست آنها گرفته شده است.
باری، بازسازی حافظه جهانی و اقناع افکار عمومی جهان کاری است که مقدم بر هر رفتار نظامی و سیاسی است. این کار با شعار و تهدید ممکن نیست و نیازمند تولید آثار با ارزش فرهنگی و هنری و تحقیقات علمی و تاریخی است.
* فعال فرهنگی
روزنامه شرق