نورنیوز ـ گروه فرهنگ و جامعه: سوی دیگر ماجرا یک حماسهی دیدنیست؛ یک مجاهدهی عارفانه که منجر به مدیریت بحران و کاهش تلفات شد. این جانبِ ماجرای «بم» سوژهی فیلم «احمد» است؛ فیلمی که یکی از بهترینهای فجر42 به شمار میرود.
«احمد» در 24 ساعت نخست پس از وقوع زلزله بم میگذرد؛ از لحظهی ورود سردار شهید احمد کاظمی به معرکه تا تحقق یک حماسهی بزرگ. داستانِ «احمد» یک داستان کمترشنیدهشده و روایتنشده است. خیلیها از شاهکار احمد کاظمی در ساعات نخست پس از زلزله گفتهاند اما جزئیات این شاهکار را فیلم «احمد» روایت میکند؛ با توانی فراتر از انتظار.
مهمترین نقطه قوت احمد را باید در کارگردانی فیلم جستجو کرد. امیرعباس ربیعی پس از «لباس شخصی» و «ضد» در سومین اثرش چنان پخته عمل میکند که کارگردانی او برای کسانی که کارهای قبلیاش را دیدهاند، شگفتآور است. مدیریت صحنههای شلوغ فیلم و هدایت بازیگران برای تصویرکردن آن معرکهی سهمگین کار راحتی نیست. فیلم تماماً در بحران روایت میشود، موقعیت ایستا یا آرامی ندارد. همهچیز ملتهب است و خلق این التهاب روی پرده کار راحتی نیست که ربیعی از پس آن به خوبی برآمده. علاوه بر کارگردانی نباید از کنار بازی خوب تینو صالحی در نقش شهید کاظمی و بازی درخشان ساره رشیدی در نقش دکترصدر گذشت. رشیدی در نخستین تجربه جدی سینماییاش عالی است و مستحق سیمرغ.
آنچه «احمد» را جذابتر میکند، خردهقصهها و موقعیتهای پراسترسی است که نفس مخاطب را بند میآورد و «بحران» را به خوبی و با کیفیتی بالا به تصویر میکشد. فیلمنامه حول خط اصلی که حل چالش بزرگ فرودگاه بم است، چند خردهقصهی درگیرکننده دارد که شاخوبرگهای فیلماند و به داستان سروشکل بهتری میدهند. نسخهی فعلی فیلم (130 دقیقه) البته کمی طولانی به نظر میرسد و یک تدوین مجدد میتواند ریتم «احمد» را بهتر کند اما آنچه در جشنواره روی پرده رفته هم یکی از بهترین آثار امسال است؛ یک فیلم خوشفرم.
از منظر مضمونی هم «احمد» یک فیلم جدیست. گذشته از روایت سهلانگاریهای دولت وقت در مدیریت بحران، فیلم امیرعباس ربیعی فرصت ملاقات با یک رزمندهی دوستداشتنی را به تماشاگر میدهد؛ یک فرماندهِ در میدان که «نمیشود» و «نمیتوانیم» در کارش نیست و برای انجام کارهای بزرگ، همتی بلند دارد.
«احمد» یک فیلم زندگینامهای نیست اما پرتره یک قهرمان ملی را با روایت 24 ساعت از زندگی او به خوبی ترسیم میکند. احمد کاظمی اگرچه در برخی فرازهای فیلم علیه سیستم ناکارآمد میشورد اما سرجمع نه یاغی است و نه ضد سیستم و شاید برای همین است که منش او، منجر به تحول کاراکتر «رهنما» و همراه شدن آن نخبهی دانشگاهی با کنشهای میدانی احمد کاظمی میشود.
کاظمیِ «احمد» یک مدیر واقعیست، یک مرد شانهخاکی که هم خسته میشود، هم مستاصل اما هرگز ناامید نمیشود و برای همین است که میتواند غیرممکن را ممکن کند. «احمد» برای امروز ما حرفهای مهمی دارد. نسخهی مدارا، همت و امید جواب میدهد و فیلم مهم سازمان سینمایی سوره، یادآوری این فرمولِ همیشهموفق به ما ایرانیهاست.
نورنیوز