نور نیوز-گروه فرهنگ و جامعه-«بیبدن» فیلم ملتهبیست. با یک سکانس میخکوبکننده آغاز میشود و بعد، سفرهی قصهای را پهن میکند که فصلبهفصل بیشتر بهتآور میشود. داستان فرار دختری از خانه که تبدیل به یک پرونده وحشتناک جنایی میشود. دست گذاشتن روی چنین سوژهای علاوه بر شجاعت، نیازمند یک تسلط تکنیکی بالا در نوشتن متن و اجرای آن است. موضوعی که نویسنده و کارگردان این فیلم نشان میدهند بهرهی بالایی از آن دارند. عدالت یا رافت؟ این، یک دوگانهی همیشهجنجالساز در پروندههای قضاییِ منجر به صدور حکم اعدام است. مواجههی افکار عمومی با چنین پروندههایی عموماً احساسی است؛ برخی از اساس ریشهی قصاص را میزنند و علیه این حکم محترمِ الهی به جنگ برمیخیزند و برخی دیگر با طمع و ولع دنبال اجرای حکم اعدام میگردند و هر دو اشتباه میکنند.
در سینمای ایران اما به زحمت میشود یک فیلم جنایی پیدا کرد که در دوگانهی مواجهههای احساسی با این حکم گیر نکند. «بیبدن» حتما یکی از آن فیلمهاست؛ اثری که نه حکم قصاص را تحقیر میکند و نه از خیرِ فضیلتِ بخشندگی میگذرد. فیلمنامهنویس باهوشِ «بیبدن» عدالتِ قصاص و رافتِ بخشیدن را در طول هم تعریف میکند و با این صورتبندی، درک تازهای از ریشههای حکم قصاص میسازد؛ درکی که در هیاهوی رسانهها و شلوغکاریهای فضای مجازی سختیاب است و چه خوب که «بیبدن» نسبت به این وجه از ماجرا هم بیتفاوت نیست و ضربهی اساسیِ قضاوتهای اینستاگرامی بر روحِ عدالت را با صراحت و دقت روایت میکند. «بیبدن» یک فیلم استخواندار است؛ با بازیهایی خوب و یکدست که در میان آنها نقشآفرینی نوید پورفرج و الناز شاکردوست بیشتر به چشم میآید.
کارگردانی مسلط و فیلمنامهی روان و تدوین خوشریتم را هم نباید از قلم انداخت که همه در کنار هم، فرصت پلکزدن را از مخاطب میگیرند و یک موقعیت پیچیدهی انسانی خلق میکنند. اینکه «بیبدن» با این کیفیت سینمایی و دقت مضمونی چرا در میان فیلمهای سودای سیمرغ جشنواره نیست، از آن پرسشهای ناراحتکنندهی فجر۴۲ است که حتما باید به آن پاسخ داده شود. این فیلم را باید با دقت تماشا کرد چون هم عمیق است، هم تکنیکی.
نورنیوز