نورنیوز ـ گروه فرهنگ و جامعه: ممانعت از اجرای یک بانوی نوازنده در خلال کنسرت موسیقی امین بانی در اصفهان، بار دیگر نام مدیران سیاسی و امنیتی اصفهان را بر سر زبانها انداخت. جمعه شب،13 بهمن ماه وقتی مخاطبان این کنسرت منتظر اجرای این خواننده خوش صدا بودند، او فرصت را مغتنم شمرد و با لحنی لبالب از گلایه و شرمساری، اعلام کرد «به دلیل شرایطی، نتوانستیم در خدمت نوازنده سازهای کوبهای گروه باشیم.» در همین لحظه،نگار اعزازی، دف نواز گروه که از تهران برای اجرای برنامه به اصفهان رفته بود روی استیج حاضر شد و به ابراز احساسات حاضران پاسخ داد و گروه را ترک کرد. ساعتی از این وداع تلخ نگذشته بود که این بانوی هنرمند در صفحات شخصی خود نوشت: «در نهایت در اصفهان اجازه اجرای زنده روی صحنه را به من ندادند. امیدوارم روزی نوازندههای خانم در تمام شهرستانهای ایران بصورت قانونی فعالیت کنند.»
تکرار یک رفتار ناپسند
این بار اول نیست که برخی از مسولان سلیقه گرای اصفهانی، به بهانهای ناموجه و بی بنیاد، اجرای یک کنسرت رسمی و مجوزدار را با اخلال مواجه میکنند. بار اولش چندماه پیش بود که برای کنسرت علیرضا قربانی، دقیقا به دلیلی مشابه، مزاحمت ایجاد کردند. رایزنیها و اصرارها و تلاشهای متولیان آن کنسرت، در دل مدیران اثر نکرد و کار آنقدر بالا گرفت که خواننده محبوب و محجوب این روزهای موسیقی ایران، به نشانه همدلی با بانوان نوازنده گروهش که مدیران منطقهای خواستار حذف شان از گروه بودند، ترجیح داد کنسرت را به کلی ملغی کند و زیر بار سخن غیرقانونی و ناموجه سلیقه گرایان و موسیقی ستیزان نرود.
در آن فقره، کار به مرکز کشید و معاون هنری وزارت ارشاد رسما از قربانی عذرخواهی کرد. قائم مقام وزارتخانه نیز کار مدیران سیاسی و امنیتی شهر را تقبیح کرد. ماجرا به این حد هم منحصر نماند و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، صراحتا از از این رفتار غیرفرهنگی گلایه کرد و البته وعده داد که اختلاف نظر میان تهران و اصفهان بر سر حضور نوازندگان زن در کنسرتها به زودی برطرف خواهد شد و این مرافعه، عنقریب به آخر خواهد رسید.
اهالی موسیقی که از مواضع قاطع مسولان ارشد وزارت فرهنگ خشنود شده بودند چشم به راه برگزاری بی مزاحمت کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان بودند. اما هرچه گذشت خبری از کنسرت نشد که نشد. قربانی پس از تور اروپا و آمریکای خود به تهران بازگشت و چندین شب باشکوه را در کنسرت اسپیناس پالاس به اجرای برنامه پرداخت اما دریغ از برنامه ریزی برای اجرای کنسرت در اصفهان. وقتی خبری از کنسرت او در اصفهان نیامد مخاطبان کم کم باور کردند که مدیران سلیقه گرای سیاسی در شهری که پایتخت هنر ایران لقب گرفته، زورمندتر و پرنفوذتر از آن بوده اند که حرف قاطعانه مسئولان ارشد وزارت فرهنگ، موضع شان را را تضعیف کند. مرغ، یک پا داشت؛ و هرچه از ارشاد اصرار بود از آنها انکار بود.
زورآزمایی ارشاد و استانداری
داستان "ارشاد در تهران " و "معاون استانداری در اصفهان" در همین ارّه دادن و تیشه گرفتن مانده بود که ناگهان ماجرای کنسرت امین بانی و نوازندگی نگار اعزازی پیش آمد. وقتی بانوی دف نواز گروه، با سری افکنده و دلی رنجور، صحنه را ترک کرد دیگر دیرباورترین مخاطبان موسیقی هم یقین کردند که مدیران بهانه جوی اصفهان، پشت شان به جایی گرم است که حتی موضعگیریهای قاطع مدیران ارشد یک وزارتخانه هم حریف شان نیست.
در ماجرای کنسرت قربانی، پس از مدتی سکوت رسانهای که کمتر کسی میدانست دقیقا موضوع از چه قرار است، معاون امنیتی استاندار اصفهان در یک گفت و گوی مطبوعاتی به صراحت دلیل این تصمیم عجیب را اعلام کرد. محمدرضا جان نثاری اعلام کرد: « اینکه آقای قربانی میخواهد در اصفهان کنسرت اجرا کند هیچ مانع قانونی نداشت مگر یک نکته؛ و آن نکته این است که ایشان در تیم نوازندگان خود از خانم نوازنده استفاده میکرد. این موضوع اولاً هنوز تعریف قانونی ندارد و یک چیز نویی است و حتماً باید وزارت ارشاد راجع به این موضوع تصمیم ملی بگیرد و ابلاغ کند که آیا اجازه هست این کار را بکنیم یا نه. دوم اینکه توجه کنید که ما باید همه افکار عمومی را در نظر بگیریم، بالاخره قشر عظیمی از افکار عمومیِ ما این موضوع را نمیپسندند. از آقای قربانی خواهش شد به واسطه اینکه اصفهان وضعیت خاصی از لحاظ اعتقادات مردم دارد (واقعاً مردم اینجا اعتقادات خاص خودشان را دارند) و اینجا را نمیشود با جای دیگر مقایسه کرد از تکنواز زن استفاده نکند. گفتند "اینجا مگر چه فرقی میکند و مگر با قانون نیست؟" گفتیم چرا. شما این را به قانون تبدیل کنید و بعد بگویید قانون با قانون فرقی نمیکند. ما نمیتوانیم اگر کاری یک جایی عرفاً انجام شد بگوییم این قانون است، ممکن است جایی هیچکس هیچ چیزی نگوید و عرف مردم هم آن را بپذیرند، ولی در عرف ما پذیرفته نیست.»
وقتی محمدرضا جان نثاری، دلیل مخالفت با کنسرت قربانی را آفتابی کرد دوباره نوبت به محمود سالاری رسید تا واکنش نشان دهد. معاون هنری وزارتخانه در پاسخ معاون امنیتی استانداری گفت:« اینکه سلیقه خود را به عنوان قانون اعمال کنیم، کار شایستهای نیست. در بیانیه قدیمیتر نیز آمده بود که این موجب وهن و توهین است که من این را متوجه نشدم که چه وهن یا توهینی است. مبنای این حرف چیست؟ ضمن اینکه ایشان گفته بودند اگر قانونی هست به من اعلام کنید؛ این یعنی چه؟! قانونی که شما گذاشتید، نو است. مگر قانون میخواهد که کسی بیاید روی صحنه و نوازندگی کند؟ قانون به ما میگوید عفت عمومی، حجاب و شأن مخاطب باید رعایت شود؛ این مسائل قانون دارد و آیین نامه تخلفات ما نیز موجود است. در همین راستا اجرایی که تخلف داشته باشد اول در آیین نامه تخلفات استان و جلسه تجدید نظر استان تهران بررسی خواهد شد. همین گروه در شهر کرد و یزد اجرا کرده بود و تخلفی گزارش نشده بود. اینکه اصفهان برای اعمال سلیقه شخصی دنبال واژه میگردد و مسائلی را مطرح میکند به نظرم محلی از اعتنا ندارد و دوستان ما در اصفهان بهتر است، برگردند و به قانون عمل کنند تا این سلیقه خود را به عنوان دیانت و عرف اعمال کنند؛ دیانت را وسط نیاوریم، به نظر من این حرفها شایسته نیست و از مقامی سیاسی امنیتی این چنین گفتوگوها مقداری ناپذیرفتنی است.»
بگومگوی غیرمستقیم معاون وزیر و معاون استانداری در همین حد رها شد تا موضوع کنسرت قربانی در اصفهان نیز بلاتکلیف بماند. خیلیها منتظر رفع مشکل کنسرت قربانی در اصفهان بودند اما نه تنها آن مشکل رفع نشد بلکه ماجرای تازهای هم با همان وضعیت تکرار شد و بانوی نوازندهای از اجرای ساز در کنسرت امین بانی محروم شد.
نهادهای بالادستی به میدان بیایند
این اتفاق تلخ، از هرچیز نشان میهد که سلیقه گرایی در عرصه هنر،خصوصا موسیقی،مخاطرهای جدی و مهم است. در شرایطی که تا شروع جشنواره موسیقی فجر، چند روز بیشتر نمانده و تالارها در انتظار زنان و مردان هنرمندی اند که سالنهای پایتخت را از نغمه و نوا پر کنند قابل درک نیست که مدیران سیاسی در گوشهای از میهن، برای زنان نوازنده در یک کنسرت قانونی و مجوزدار، فرمان خروج صادر میکنند و با تنگ چشمی، قانون را تفسیر به رأی میکنند. به نظر میرسد اکنون نوبت آن باشد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهای بالادستی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی، راهکاری قاطع و شیوه نامهای قانونی با ضمانتهای اجرایی و حقوقی قوی طراحی کنند تا پایانی باشد بر سلیقه گرایی مدیران و چهرههای متنفذ در سراسر کشور. تصمیم سازان محلی باید بدانند هرآن اقدامی که تدابیر نهادهای رسمی وقانونی پایتخت را متزلزل یا ملغی کند بلافاصله شائبه ی فدرالیسم یا حتی فئودالیسم فرهنگی را در ذهن شهروندان جان میبخشد و تثبیت میکند. حدّ کمال حکمرانی آنجاست که تصمیمات قانونی و مصوّب نهادهای عالی اجرایی، در تمام واحدهای تحت حکمرانی، به یک اندازه نافذ و جاری باشد تا شبهه ی نادیده انگاری قانون یا استفاده ی سلیقهای و ابزاری از قوانین ابلاغی رفع شود. این نکته به طور مشخص در حوزه ی هنر و فرهنگ، ضرورت مضاعفی دارد چراکه خلاقیت و آفرینشگری فعالان این حوزه، در هوای ابری سلیقه گرایی غروب میکند و به محاق میرود.
ماجرای دیروز کنسرت علیرضا قربانی، و ماجرای امروز کنسرت امین بانی، هرچند بسیار تلخ و تأسف بار است اما میتواند این برکت را درپی داشته باشد که نهادهای بالادستی، یکبار برای همیشه در صدد برآیند تا اعتبار و ارزش و وجاهت مجوزهای رسمی را دوباره به آنها برگردانند و فیصله بخش بودن شان را تضمین کنند. علاوه بر این، درازدستی بی منطق مدیرانی را که درکی سراسر سلیقهای از قانون و هنر دارند یکبار برای همیشه موقوف و متوقف نماید.
نورنیوز