نور نیوز-گروه فرهنگ و جامعه: تیم ملی فوتبال ایران بازیهای آسیایی ۱۹۸۶ سئول را با ناکامی پشت سر میگذارد و چندروز پس از بازگشت تیم از آن مسابقات، خبری عجیب تیتر یک روزنامههای ورزشی میشود: پانزده بازیکن تیم ملی در اعتراض به شرایط حاکم بر تیم، استعفا میدهند! استعفای این ۱۵ ملیپوش مشهور مثل یک زلزله، تمام ارکان ورزش کشور را میلرزاند و سرمنشاء حاشیههای فراوانی میشود.
ملیپوشان به سرمربی تیم اعتراض دارند و علت استعفایشان را عملکرد او میدانند؛ پیرمردی اخلاقمدار و باسابقه که نامش محور همهی این حاشیههاست اما بیاعتنا به جنجالها و بدون حضور آن بازیکنان مستعفی، یک کار بزرگ را آغاز میکند.
"پرویزخان" داستان این سرمربی خاص است: داستان پرویز دهداری. سابقهی ساخت فیلمهای ورزشی در ایران کم نیست اما نمونههای موفق سینمای ورزشی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند.
شاید در سالهای اخیر فقط بتوان "بیرو" را بهعنون یک نمونه نسبتا موفق از این گونه مثال زد.
"پرویزخان" ساخته علی ثقفی اما دست سینمای ورزشی ایران را پر میکند؛ با یک روایت جاندار و جذاب از یک سوژهی ورزشی خاطرهانگیز و درسآموز. بزرگترین نقطه قوت "پرویزخان" در فیلمنامهاش نهفته است؛ فیلمنامهای خوشریتم و سرزنده که از همان لحظات ابتدایی تعلیق میآفریند و یک داستان خطی را بدون لکنت و با دقت روایت میکند.
شخصیتپردازی فکرشدهی کاراکتر پرویز دهداری در قصه را هم نباید از قلم انداخت که با بازی درخشان سعید پورصمیمی همراه شده تا دهداریِ "پرویزخان" در ذهن مخاطب یک کاراکتر ماندگار باشد.
جلوههای ویژه و طراحی جلوههای بصری فیلم هم متناسب است و در خلق یک دههی شصت باورپذیر، درست عمل میکند.
همهی نقاط قوت تکنیکی فیلم درخدمت یک مضمون دلنشین قرار میگیرند: امید. "پرویزخان" راوی امید است و حکایتگرِ ممکنشدنِ غیرممکنها. از این جهت، فیلم شباهتی بسیار به "منصور" (یکی دیگر از تولیدات سازمان اوج) پیدا میکند.
در پرویزخان هم مثل منصور قهرمانی داریم که باید با تندروها، ناامیدها و مانعتراشها بجنگد تا کاری بزرگ را رقم بزند. "پرویزخان" برای دوستداران فوتبال یک فیلم خاطرهانگیز است که یاد بسیاری از ستارگان دهههای شصت و هفتاد را زنده میکند. اما لذت این فیلم متعلق است به همهی کسانی که از فیلمهای داستانگو و امیدبخش لذت میبرند.
نورنیوز