نورنیوز – گروه فرهنگ و جامعه: وقتی معاون توسعه و منابع انسانی بنیاد ملی نخبگان در برابر یک خبرنگار نشست تا از آخرین وضعیت این نهاد بسیار مهم و راهبردی سخن بگوید اشارهای به وضعیت اسفبار بودجه در بنیاد ملی نخبگان کرد که خواندن و شنیدنش آه از نهاد هر ایرانی علاقمند به توسعه کشور برمی آورد. فرشاد سلیمانی در بخشی از این گفت و گوی مطبوعاتی با ذکر این نکته که سال گذشته بودجه بنیاد ملی نخبگان تقریباً نزدیک به 430 میلیارد تومان برای سال 1402 مصوب شده بود گفت:« سازمان برنامه و بودجه تا انتهای دیماه فقط 28 درصد از بودجه بنیاد ملی نخبگان را محقق کرده است که رقم آن 120 میلیارد تومان میشود! به همین دلیل بسیاری از طرحهای بنیاد ملی نخبگان متوقف مانده است و امروز حتی برای تأمین هزینه بیمه تکمیلی نخبگان و مفاخر ایران نیز به مشکل برخوردیم.» (تسنیم / 3 بهمن 1402) گلایه این مدیر ارشد از دو جهت دل آزار است:
بودجه ناچیز نخبگان برای یک سال
نکته اول اینکه کل بودجه مصوب نهادی مثل بنیاد ملی نخبگان را در سال 1402 تنها 430 میلیارد تومان معرفی میکند که رقمی بسیار ناچیز است. البته برخی رسانهها قبلا ارقامی پایین تر از این مبلغ را به عنوان بودجه 1402 بنیاد نخبگان معرفی کرده بودند. مثلا یک خبرگزاری معتبر،سال گذشته در کوران بررسی لایحه بودجه سال 1402 در مجلس شورای اسلامی نوشت:« بنیاد ملی نخبگان که ماموریت شناسایی، جذب و پشتیبانی مادی و معنوی از نخبگان کشور را بر عهده دارد، برای این منظور این نهاد فرایند شناسایی نخبگان را از دوران آموزش ابتدایی تا دوران سرآمدی در قالب ۲۴ طرح پیگیری میکند. بر این اساس تاکنون از سوی بنیاد ملی نخبگان ۵۰ هزار نخبه شناسایی شده و مورد حمایت قرار گرفتهاند. برای ادامه حیات این نهاد، در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ مبلغ ۲۲۲ میلیارد و ۱۱۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان پیشبینی شد. بودجه ۱۴۰۱ این نهاد مبلغ ۱۱۴ میلیارد و ۴۳۸ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بوده است.اعتبارات بنیاد ملی نخبگان در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ از رشد ۹۴.۰۹ درصدی برخوردار است.»(ایسنا / 16 بهمن 1401)
چنانکه میبینید بودجه پیشنهادی بنیاد برای سال 1402، حتی با فرض رشد 94 درصدی نسبت به سال قبلش، به رقم 222 میلیارد تومان رسید. البته به نظر میرسد پیشنهاد اولیه لایحه بودجه در جریان اصلاحات و افزایشها نهایتا از 222 میلیارد به رقم 430 میلیارد تومان رسید.
اما حتی رقم 430 میلیارد تومان در شرایط اقتصادی ایران امروز به چه معناست؟ با چنین رقمی برای جامعه نخبگانی کشور چه کار میشود؟ اساسا چه حجمی از جامعه ایران، ممکن است مستقیما با این بنیاد ارتباط داشته و نیازمند حماست باشند. روح الله دهقانی فیروزآبادی، رئیس بنیاد معتقد است:« متناسب با آمارهای جهانی، اگر یک درصد از جامعهمان را نخبه در نظر بگیریم، دست کم یک میلیون نفر در دایره جامعه نخبگانی قرار میگیرند. از این رو، حتی اگر یکدهم درصد جامعه را نخبه بدانیم، درباره یک جمعیت ۱۰ هزار نفری صحبت میکنیم که خود جامعه بزرگی است.» (پایگاه اطلاع رسانی دولت / 23 آبان 1402). برای چنین جامعهای که بخشی از آنان در خارج از کشور سکونت دارند و باید شرایط تشویقی برای بازگشت شان فراهم کرد آیا با 430 میلیارد تومان میتوان کاری کرد؟
چندی پیش یک رسانه رسمی خبر داد که رقم اختصاص یافته یک بانک دولتی برای تبلیغات و آگهی در سال 1401، 276 میلیارد تومان بوده است. در همان سال، بودجه بنیاد ملی نخبگان 114 میلیارد بود، یعنی هزینهای که فقط یک بانک دولتی در یک سال صرف تبلیغات و آگهی کرد تقریبا 2.5 برابر کل بودجه بنیاد نخبگان در همان سال بوده است! (ایران اقتصادی / 19 شهریور 1402)
غیر از این، اگر سری به سایتهای فروش املاک بزنید و قیمت ویلاها و آپارتمانهای لاکچری شهر را در آن جست و جو کنید به ناچیز بودن 430 میلیارد تومان برای یک بنیاد استراتژیک بیشتر پی خواهید برد. انبوهی از خانهها و ویلاها و آپارتمانها در سایتهای خرید و فروش آگهی شده اند که ارقامی به مراتب بیشتر از کل بودجه سالانه بنیاد ملی نخبگان دارند.
کاش همان رقم ناچیز هم کامل بود
گلایه دوم معاون بنیاد نخبگان از اولی تلخ تر است. اگر همان رقم ناچیز بودجه سالانه تخصیص مییافت و به دست مدیران میرسید بازهم قابل اعتنا بود. مشکل این است که از همان بودجه 430 میلیاردی که قیمت یک ویلای اعیانی هم نمی شود تا حالا که سه چهارم سال سپری شده فقط کمی بیشتر از یک چهارم،یعنی 28 درصد کل بودجه تخصیص یافته است! فرشاد سلیمانی میگوید:« امروز بنیاد ملی نخبگان بسیاری از دانشجویان ایرانی را بورسیه میکند تا مهاجرت نکرده و دلگرم شوند؛ بنیاد، نخبگان را درگیر پروژههای مسئله محور کرده تا در مسائل کشور نقشآفرینی کنند. اگر ما موفق به این کار نشویم نخبگان کشور مهاجرت خواهند کرد. دیدگاه سازمان برنامه و بودجه این است که بنیاد ملی نخبگان نیز مانند سایر دستگاهها و ارگانها است. این ادعای سازمان برنامه و بوجه در حالی است که بودجه سایر نهادها و دستگاهها بالای 65 درصد محقق شده است! صحبت سازمان برنامه و بودجه این است که ما حقوق پرسنل را در سایر دستگاهها و همچنین در بنیاد ملی نخبگان پرداخت میکنیم اما حرف بنیاد ملی نخبگان این است که ما یک سازمان مأموریتمحور هستیم. امروز در پرداخت حقوق بچههای بورسیه صنعتی بعضاً تا یک ماه اخلال ایجاد شده است و نارضایتیهای بسیار زیادی در این زمینه ایجاد شد.» (تسنیم / 3 بهمن 1402)
به این ترتیب، بودجهای که حتی رقم کاملش نمی تواند آبی را گرم کند در فرازونشیبهای اداری، فرسایش پیدا میکند و در مقام تخصیص، دچار تنگناهایی میشود و بیش از 28 درصدش دست بنیاد ملی نخبگان را نمی گیرد. البته شک نیست که سازمان برنامه و بودجه هم به نوبه خود ملاحظاتی در این زمینه دارد که شنیدنی و قابل تأمل است اما در مجموع حاصل این مناقشات بین دستگاهی، احتمالا اختلال در خدمت رسانی به جامعه نخبگانی کشور خواهد بود. در شرایطی که در میان متخصصان و برگزیدگان علمی و فرهنگی کشور، میل نمایانی برای مهاجرت به چشم میخورد کاستیهای ریشه دار در مسأله بودجه میتواند دلیل مضاعفی برای شتاب گرفتن مهاجرتها باشد. اکنون که فصل بررسی لایحه بودجه 1403 در مجلس شورای اسلامی است، التفات جدی نمایندگان به موضوع نخبگان، موضوعی بایسته و ضروری است.
نورنیوز