نورنیوز - گروه سیاست: چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان (البته از نظر مقدار تولید ناخالص داخلی)، از آغاز تاسیس حکومت جمهوری خلق، بر سر مساله تایوان با محیط بین الملل مناقشه دارد و این جزیره مهم و استراتژیک را بخشی جدا شده از سرزمین اصلی خود می داند، در حالی که ایالات متحده و همپیمانان آن در جهان و بویژه در منطقه، تایوان را به عنوان یک کشور با حاکمیت مستقل می شناسند. بنابراین چین انتظار دارد کشورهایی که با او روابط دپیلماتیک دارند، تایوان را به منزله بخش جدایی طلب چین بشمار آورند و حاکمیت چین بر این جزیره را برسمیت شناخته و از «چین واحد» پیروی کنند. ولی خود حکومت جمهوری خلق چین در راستای تامین منافع ملی خود، حق حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را که از چین واحد پیروی می کند، نقض کرده و در اجلاس مشترک با کشورهای شورای همکاری حلیج فارس، از ادعای بی اساس این شورا دال بر مالکیت جزایر بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک و حل مساله از سوی دادگاههای بین المللی را به میان می آورد.
در عین حال که چین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و از بنیانگذاران سازمان شانگهای است که یکی از اصول آن مبارزه با تجزیه طلبی است، خود به این اصل پایبند نیست. جمهوری اسلامی ایران که در کنار چین عضو دائم سازمان همکاری شانگهای است، از وحدت چین دفاع کرده و حتی مساله مسلمانان اویغور در استان خودمختار سین کیانگ اویغور را مساله داخلی چین دانسته و از اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگرپیروی می کند، انتظار دارد که حکومت جمهوری خلق چین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در نظر گرفته و از ورود به مساله ادعای بی اساس مالکیت امارات متحده عربی(کشوری که پس از الحاق قانونی و حقوقی جزایر متعلق به ایران در زمان خروج بریتانیا از خلیج فارس تشکیل شده است) بر جزایر سه گانه ایرانی خودداری ورزد و از اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر(بویژه کشور دوست ایران) پیروی کند.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مستقل و عدم وابستگی به شرق و غرب است و اگر جمهوری اسلامی ایران با چین و روسیه روابط نزدیک دارد، این به منزله آن نیست که این دو کشور اجازه داشته باشند در سیاست داخلی و خارجی ایران دخالت کنند یا منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را نادیده انگارند. البته ایران در برخی موارد در باره هر دو کشور منافع ملی آنان بویژه تمامیت ارضی آنها را مورد ملاحظه قرار داده است. در عرصه بین الملل حقوق کشور ها در ساختار سازمان ملل، بدون در نظر گرفتن بزرگی و کوچکی اقتصاد و مساحت کشور، یکسان است و از حقوق برابر در آرا و اعمال حاکمیت در سرزمین خود برخوردارند.
می دانیم که چین یک کشور متکی به واردات بویژه نفت و برخی مواد خام ضروری است و اقتصاد این دومین کشورجهان مبتنی بر واردات مواد خام و انرژی و صادرات کالاهای ساخته شده است.
هر نوع اخلال در این روند، چین و شرکای آن را با بحران مواجه خواهد ساخت. شش کشورعضو شورای همکاری خلیج فارس در سال 2022 با 209 میلیارد دلار واردات از چین بیش از 7/7 درصد از مجموع صادرات چین را بخود اختصاص داده اند. جمهوری اسلامی ایران با 4/6 میلیارد دلار واردات از چین سهمی برابر دو دهم درصد داشته است. این به منزله آن نیست که چین باید منافع شرکای بزرگتر را بیشتر در نظر گیرد، بلکه روابط متقابل و رعایت منافع ملی است که کشورها باید آن را در نظر بگیرند.
ایران برای چین (در شانگهای، کمربند و راه) موقعیتی بی بدیل دارد.در همین سال چین تنها 105 میلیارد دلار (برابر نصف مقدار صادرات) از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس واردات داشته است که اغلب شامل نفت خام است. مقدار واردات چین از ایران 4/9 میلیارد دلار بوده است. در این دوره ایالات متحده آمریکا با 583 میلیارد دلار واردات از چین (16 درصد از کل صادرات چین) در رتبه نخست، بزرگترین شریک تجاری چین بوده است.
در کنار جمهوری خلق چین،روسیه دومین کشور بزرگ منطقه است که ایران با آن روابط نزدیک دارد، در دو نشست با شورای همکاری خلیج فارس با اعضای شورا در ادعای ساختگی برای مالکیت جزایر سه گانه همصدا شد و ایران را به رفع مسالمت آمیز مساله مالکیت جزایر توصیه کرده است. روسیه که خود عضو دائم شورای امنیت با حق وتوست و از بنیانگذاران شانگهای است که در آن با هر نوع تجزیه طلبی مبارزه می شود، خود بخشهایی از جمهوری گرجستان (استان خودمختار اوستیای جنوبی و جمهوری خودمختار آبخازیا) را در سال 2008 اشغال و در آن جمهوری خودخوانده تاسیس و از آن حمایت می کند. همچنین در سال 2014 شبه جزیره کریمه در حاکمیت اوکراین را اشغال و آن را به خاک خود ضمیمه کرده است. در هر دو مورد موضع رسمی ایران نسبت به آن احترام به تمامیت ارضی و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر است.
بنابراین روسیه ابتدا باید مناقشات خود با کشورهای همسایه را حل و فصل کند و لازم نیست راجع به تمامیت ارضی ایران اعلام موضع کند. در این زمینه دستگاه دیپلماسی ایران باید با قاطعیت به روسیه پاسخ دهد. با آنکه روسیه در زمان استقلال جمهوری های شوروی سابق و درخواست شناسایی در مجمع عمومی سازمان ملل به تمامیت ارضی گرجستان و اوکراین با همان ترکیب مرزهای دوره شوروی رای مثبت داده است، ولی متاسفانه خود حقوق کشورهای همسایه را نقض کرده است.
اکنون که روسیه بعد از تهاجم نظامی به اوکراین از سوی غرب تحریم شده، با بهره گیری از قلمرو ایران، در چارچوب قرارداد تاسیس کریدور ترانزیتی شمال-جنوب با کشورهای حوزه خلیج فارس و اقیانوس هند(بویژه با جمهوری هند) مبادلات تجاری و اقتصادی انجام می دهد و در کنار حضور در خلیج فارس، از حمایت آنان در رفع تحریم بهره می گیرد و خود را وامدار آنان می داند و همسو با آنان می خواهد تمامیت ارضی ایران را به چالش بکشد.
در حالی که این کریدور در سال 2000 بین روسیه-ایران-هند به امضا رسیده و قرار بود سالانه مقدار قابل توجهی کالا در این کریدور ترانزیت شود، دو طرف دیگر به بهانه تحریم ایران(که سه قدرت بزرگ آسیایی : چین، روسیه و هند، به آن رای مثبت دادند)، اکنون در صدد فعالسازی آن و برقراری ارتباط هستند. ایران با موضعی قاطع اعلام می کند که جزایر بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، از نظر تاریخی و حقوقی بخش لاینفک تمامیت ارضی ایران و خط قرمز سیاست خارجی و غیر قابل مذاکره است.
* کارشناس مسائل بین الملل
روزنامه اطلاعات