نورنیوز-گروهاقتصاد: داریوش مختاری درباره حفر چاه و تاثیر آن بر تشدید مشکلات آبهای زیرزمینی اظهار داشت: تا سال ۱۲۹۹ فناوریهای ما بیشتر در حد برداشت آب از قنات بوده است و آب شهرها، روستاها و کشاورزی؛ از قنات، چشمه و رودخانهها تامین میشد یعنی انتقال آب ساده بود و در حد محلی بندهایی میساختند و آب را انتقال میدادند. مثلا روی رود کر ۱۲ بند سنتی داریم، به این ترتیب که سطح آب را بالا میآوردند و به داخل شبکه آبیاری سنتی منحرف میکردند، یعنی در تامین آب کشاورزی، شهرها و روستاها فناوری پمپ نداشتیم و همه چیز بر اساس نیروی ثقلی و وزنی بود؛ تا اینکه فناوری پمپ در دهه ۱۳۱۰ وارد کشور شد و دهه ۳۰ و ۴۰ تا دهه ۵۰ نیز گسترش یافت و در این سه دهه تعداد چاههای حفاری شده به ۲۰۰ هزار حلقه رسید.
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: در دهه ۶۰ و ۷۰ سالانه به طور میانگین تقریبا هر سال ۱۰۰ هزار حلقه و اکنون به یک میلیون حلقه چاه رسیدهایم که از این تعداد حدود ۴۰۰ هزار حلقه کمبازده و غیرمجاز و ۶۰۰ هزار حلقه چاه هم فعال اعم از عمیق، نیمهعمیق و سطحی هستند.
وی خاطرنشان کرد: اکنون اگر اقدامات یاد شده را به صورت بسته سیاستی در ظرف توسعه نگاه کنیم از دهه ۶۰ نیز به کشاورزی متکی شدیم و اتکا به کشاورزی به معنای بهرهبرداری بیشتر از آبخوانها بوده است و نگاه خودکفایی و تشویق به کشت گندم به افزایش تقاضا برای حفر چاه دامن زد، یعنی این گفتمان در دهه ۶۰ حاکم شد و در دوره احمدینژاد نیز شدت یافت یعنی تولید ۱۴ میلیون تن گندم در کشور جزء افتخارات و عملکرد مثبت دولت مطرح شد و این در حالی است که با وجود اضافه شدن این کشت همچنان هر سال به طور میانگین ۷ میلیون تن وارد میشود.
وی بیان داشت: ما برای اهدافی کوتاه و گذرا به آبخوانها فشار وارد کردیم و اکنون نیز با احداث سدهای زیاد تعادل در آبخوانها را هم بهم میزنیم یعنی در پاییندست ایجاد معضل میکنیم، هم رودخانهها را خشکاندیم و هم اینکه سطح آب چاهها را که با منابع آب رودخانهها ارتباط داشته کاهش دادیم و ناچار شدیم چاهها را عمیقتر حفر کنیم که نمونه آن در مثلا اصفهان و مرودشت که از جمله بحرانیترین دشتها از نظر فرونشست هستند و به این ترتیب در نتیجه انبوهی از سیاستهای نادرست شتابزده کاری با آبخوانها کردیم که امروز درمان سخت شده است.
این کارشناس حوزه آب گفت: درحال حاضر به اینجا رسیدیم که تعداد چاهها را مرتب افزایش و ۳۰ درصد جامعه کشاورزی را به چاه وابسته کردیم و امروز اگر از دید واقعگرایانه به ماجرا نگاه کنیم اینکه در برخی مناطق مثل اصفهان و فلات مرکزی بارگذاری سنگینی داشتهایم که مستعد بیابان شدن هستند و درواقع حوضه آبریز فلات مرکزی بحرانیترین وضعیت را در کل کشور دارد.
وی تصریح کرد:الان یک راهکار بازنگری در مدیریت منابع آب سطحی است یعنی از این طریق میتوانیم رودخانهها را به شادابی پیشین بازگردانیم، در حال حاضر از دید فیزیکی سفرهها و آبخوانهایی که آسیب دیدهاند و با فرونشست مواجه میشوند زیرا وقتی سفره افت کرد به این معناست که آبخوان را تخریب و از دست دادهایم و تنها در گذر زمان با بارشها و طی چند صد سال و با کنترل سیلاب میتوانیم درمان کنیم.
ایلنا