نورنیوز ـ گروه فرهنگ و جامعه: "ایده مشارکتخواهی همگانی، میدان رقابت را برای جناحهای سیاسی باز میکند، چون میزان مشارکت بالا میرود، انگیزه رقابت بیشتر میشود و چون خواستههای عمومی متکثر و متفاوت است، سلایق مختلف امکان رقابت مییابند."
رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم استانهای خوزستان و کرمان، انتخابات را پایه تحول کشور برشمردند و فرمودند: کسانی که دارای مخاطب هستند وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند؛ اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد.
جعفر علیاننژادی در یادداشتی درباره بیانات امروز رهبر معظم انقلاب نوشت: «دعوت به مشارکت در انتخابات» به عنوان وظیفه تمام کسانی که مخاطب دارند، شاید یکی از کلیدیترین و برجستهترین نکات سخنرانی رهبری در دیدار مردم کرمان و خوزستان بود.
نگارنده مبتنی بر همین نکته، کلیدواژه «مشارکتخواهی همگانی» را پیشنهاد داده و بر این اساس در نظر دارد دلالت های مهم چنین دعوت گستردهای را یافته و مورد تحلیل قرار دهد. در عرف جریانات سیاسی، معمولا به شکلی نانوشته مولفه رقابت انتخاباتی، اصل و مبنا قرار گرفته و مولفههای دیگر، نظیر مشارکت و سلامت و حتی امنیت در نسبت با آن سنجیده می شود. در این دیدگاه، تنها، این رقابت است که میتواند منجر به مشارکت بالا شود. بنابراین آنها تمام هم و غم خود را روی داغ کردن میدان رقابت و زیر فشار قرار دادن نهاد نظارت برای تأیید نامزدهای رقابت ساز و نه لزوما کارآمد، متمرکز میکنند.
اما نگارنده در این یادداشت قصد دارد از زاویهای جدید به این موضوع بپردازد. یعنی ببیند اگر مولفه مشارکت را بهعنوان اصل و مبنا قرار دهد، چه تغییراتی در صحنه انتخابات رقم خواهد خورد. خواهیم دید این تغییر، حتی میتواند منجر به کارآمدی بیشتر محور رقابت انتخاباتی شود. میتوان با مبنا قراردادن ایده «مشارکت خواهی همگانی»، دلالتهای زیر را در صحنه انتخابات متصور دانست.
اول. حرکت در مسیر مشارکت خواهی همگانی، به معنای آن است که گرداننده واقعی صحنه انتخابات مردم خواهند شد. چون انگیزه مشارکت از سوی مردم جاری میشود، جریانات سیاسی چاره ای به جز دنبال کردن این انگیزه ها نخواهند داشت.
دوم. با توجه به کاهش قدرت نمایندگی جریانات سیاسی، این مردم خواهند بود که مرجعیت سیاسی خواهند یافت و آنها آزادانه تر و بیواسطه تر، مسائل و مشکلات خویش را بیان میکنند و رقابت جریانات سیاسی بر سر ارائه بهترین راهحلها در رفع این مشکلات خواهد بود.
سوم. مشارکت خواهی همگانی به معنای تسلط اراده ملی و عمومی بر خواستهها و امیال سیاسی و جناحی است و دست جریانات سیاسی را برای ایجاد فضای رقابت کاذب یا اقدامات تحریک آمیز خواهد بست.
چهارم. جریانات سیاسی نیز در ظرف مشارکت خواهی همگانی، چاره ای به جز معرفی کارآمدترین افراد و نه رقابتیترین یا ستیزه جوترین آنها به عرصه انتخابات نخواهند داشت.
پنجم. اصل قرار دادن مشارکت و جاری شدن اراده عمومی ملت برای رفع مسائل و مشکلات خود، جریانات سیاسی را تابع منطق «برنامه و کارنامه» خواهد کرد، نه تحت فشار قراردادن شورای نگهبان برای تحمیل کاندیداهای فاقد صلاحیت.
ششم. مشارکت خواهی همگانی، هم زمینه رقابت سالم را فراهم کرده و هم چالش در سلامت انتخابات را به پایین ترین حد ممکن میرسد و هم امنیت برگزاری را بالا میبرد.
هفتم. ایده مشارکت خواهی همگانی، میدان رقابت را برای جناحهای سیاسی باز میکند، چون میزان مشارکت بالا میرود، انگیزه رقابت بیشتر میشود و چون خواستههای عمومی متکثر و متفاوت است، سلایق مختلف امکان رقابت مییابند.
هشتم. مشارکت خواهی همگانی، انتخابات را به مقولهای تحولآفرین و افق گشا تبدیل میکند و فضای تولید گفتارهای یاسآلود، دلسرد کننده، انسدادآفرین و بنبست نما، تنگ و محدود میکند.
نهم. در نهایت خروجی مشارکتخواهی همگانی که همان مشارکت پرشور است، نشانگر انگیزه بالای ملی برای حضور در صحنههای مهم است و این انگیزه، قدرتساز بوده و توان رفع مشکلات لاینحل و سخت را به نمایندگان ملت میدهد.
تسنیم