نورنیوز- گروه فرهنگ و جامعه: حاشیهنشینی به عنوان پدیدهای که تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر جامعه دارد، موضوع مطالعات و پژوهشهای مختلفی قرار گرفته است. این تأثیرات از آنجا دارای اهمیت هستند که بیشتر در بخش آسیبهای اجتماعی خود را نشان میدهند. زندگی در حاشیه شهرها دارای ویژگیهایی است که حاشیهنشینان را نه به طور کلی اما به شکل قابل ملاحظهای از جمعیت شهری جدا میکند. در واقع حاشیهنشینان کسانی هستند که نتوانستهاند در نظام اقتصادی شهرها به شکل مؤثری داخل شوند و از این رو به حاشیه رانده شدهاند و بدین جهت میتوان گفت فقر، ویژگی مشترک ساکنان حاشیه محسوب میشود. مشاغل ناپایدار و درآمد پایین میتواند منشأ گرایش این افراد به انواع آسیبهای اجتماعی همچون تکدیگری و خرید و فروش مواد مخدر باشد. گرچه برپایه سند توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی مصوب سال ۱۳۸۲، اصطلاح "سکونتگاههای غیررسمی" جایگزین حاشیهنشینی شد تا از بار منفی آن بکاهد اما در هر صورت نمیتوان حقیقت زندگی در محیط های غیراستاندارد و با شرایط نامناسب را با نامهای گوناگون توجیهپذیر جلوه داد.
حاشیه کجاست؟ حاشیه نشین کیست؟
با آنکه حاشیهنشینی، یک مفهوم ذهنی محسوب میشود که مصادیق آن از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، اما اگر بخواهیم تعریفی ساده و دقیق از آن ارائه دهیم میتوانیم به تعریف اعلامیه نشست تخصصی نایروبی (۲۰۰۲) استناد کنیم که بر اساس آن «حاشیه در سادهترین تعریف، یک زیستگاه انسانی پر جمعیت است که مساکن آن استاندارد نبوده و محلات، کثیف و آلوده هستند. این بافتها عموماً مهاجرین روستایی و تهیدستان شهری را در خود جای دادهاند و بدون مجوز و خارج از برنامهریزی رسمی و قانونی توسعه شهری در درون یا خارج از محدوده قانونی شهرها بهوجود آمدهاند. منازل حاشیه عمدتاً فاقد سند مالکیت هستند و حاشیهها از نظر ویژگیهای کالبدی و برخورداری از خدمات رفاهی، اجتماعی و فرهنگی و زیرساخت های شهری شدیدا دچار کمبود هستند.»
حاشیهنشینی در جهان از دهه ۹۰ میلادی گسترش پیدا کرده و در حال حاضر بر اساس برآوردهای سازمانهای بینالمللی تقریباً یک و نیم میلیارد نفر از مردم جهان در حاشیه شهرها ساکن هستند. این در حالی است که مرکز اسکان بشر سازمان ملل متحد (هابیتت) پیشبینی کرده است که تا سال ۲۰۳۰ تعداد حاشیه نشینان به بیش از ۲ میلیارد نفر افزایش پیدا کند.
احتمالاً زمانی که نام زاغه نشینی را میشنوید تصویری از زاغههای هندوستان در ذهن شما مجسم میشود و این تأثیر میتواند ناشی از لوکیشنهایی باشد که عمدتاً در فیلمهای بالیوودی دیدهاید. شاید مهمترین فیلم در این باره «میلیونر زاغهنشین» باشد که در آن به روشنی شیوه زیست در زاغههای شهری نمایش داده شده است. این تصویر ذهنی چندان هم بیراه نیست چرا که بر اساس اعلام هفته نامه اشپیگل بیش از نیمی از جمعیت بمبئی، چیزی حدود ۵۵ درصد از مردم این شهر، در زاغهها زندگی میکنند. البته جالب است بدانید که با وجود این، بیشترین جمعیت زاغهنشین دنیا متعلق به هندوستان نیست و بر اساس آخرین بررسی مرکز اسکان بشر سازمان ملل متحد، بزرگترین حجم حاشیهنشینی شهری در منطقه نزاچالکو ایکستا پالوکای مکزیکو سیتی ثبت شده است. بر این اساس نتایج آخرین بررسیها در قارههای مختلف نشان میدهد که بیشترین جمعیت شهری حاشیه نشین به ترتیب درمرکز آفریقا با ۶۲ درصد، جنوب آسیا با ۳۵ درصد، جنوب شرق آسیا با ۳۱ درصد، شرق آسیا با ۲۸ درصد، غرب آسیا با ۲۵ درصد، اقیانوسیه با ۲۴ درصد، آمریکای لاتین و حوزه کارائیب با ۲۴ درصد و شمال آفریقا با ۲۳ درصد است.
حاشیه نشینی در ایران
حاشیهنشینی در ایران تقریباً از اوایل دهه ۴۰ شمسی آغاز شد و از همان ابتدا تاکنون توجه بسیاری از مسئولان و کارشناسان و پژوهشگران حوزههای شهری، اجتماعی و اقتصادی را به خود جلب کرده است. با ورود مهاجران افغانستانی به ایران در اواخر دهه ۵۰ ، تشکیل سکونتگاه های غیررسمی در حاشیه شهرها شتاب بیشتری گرفت. این شتاب وقتی به اوج رسید که روند مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به سوی کلانشهرها شکل گسترده پیدا کرد و آرام آرام موضوع حاشیه نشینی را به یک چالش و مسئله اجتماعی تبدیل کرد. درباره تعداد جمعیت حاشیه نشین در ایران، آمارهای متفاوتی اعلام شده است که بسیاری از آنها غیررسمی و بر اساس گمانه زنیها هستند. مغشوش بودن آمارها سبب سردرگمی در این زمینه شده و گاهی شرایط را بسیار فاجعه بار ترسیم کرده است.
شاید بتوان آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را یکی از مستندترین و جدیدترین آمار درباره تعداد حاشیهنشینان دانست. این آمار بر اساس تعریف ستاد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی از حاشیهنشینی و طی سالهای ۱۳۹۳، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ و ۱۴۰۰ جمع آوری و در سال ۱۴۰۰ تحت عنوان «برنامه گسترش مراقبتهای اولیه سلامت برای تحقق پوشش همگانی سلامت در مناطق شهری» منتشر شده است. بر اساس این گزارش جمعیت حاشیهنشین در سال ۱۳۹۵ حدود ۱۰ میلیون و ۱۵۹ هزار و ۳۵۲ نفر بوده که این تعداد در سال ۱۴۰۰ به بیش از ۱۴ میلیون نفر رسیده است. این در حالی است که در برخی آمارهای غیررسمی، جمعیت حاشیهنشین ایران چیزی حدود ۲۶ میلیون نفر عنوان شده است. طبق این بررسی استانهای خوزستان با یک میلیون و ۷۴۷ هزار و ۳۷۰ نفر، خراسان رضوی با یک میلیون و ۷۳۷ هزار و ۵۸۹ نفر، تهران با یک میلیون و ۵۹۵ هزار و ۵۵۳ نفر و البرز با یک میلیون و ۱۷۲ هزار و ۵۱۹ نفر به ترتیب دارای بیشترین جمعیت حاشیهنشین کشور بودهاند و سایر استانها که در رتبههای بعدی قرار دارند جمعیت حاشیهنشین زیر یک میلیون نفر داشتهاند.
عوامل و زمینهها
کارشناسان و پژوهشگران علل متفاوتی را برای ظهور پدیده حاشیهنشینی عنوان میکنند و در این زمینه نظریههای گوناگونی در سطوح خرد، میانی و کلان مطرح شده اما اگر بخواهیم به اساسیترین علت این پدیده بپردازیم همانگونه که در ابتدای مطلب عنوان شد، توزیع ناعادلانه ثروت و از پس آن، ایجاد فقر است که علتی ساختاری و در سطح کلان در بروز حاشیهنشینی محسوب میشود.
در سطح خرد نیز، عدم وجود زیرساختهای مناسب برای پاسخگویی به نیاز مسکن اقشار کم درآمد و بیتوجهی به فراهم آوردن سرپناه مناسب، و عدم دسترسی آنها به استفاده از امکاناتی نظیر وامهای بانکی برای تهیه مسکن، جزء عوامل عینیتر در بروز پدیده حاشیه نشینی به شمار میآید. همانطور که گفته شد نوع مشاغل ساکنان سکونتگاههای غیررسمی، امکان استفاده از این گونه تسهیلات را از آنها میگیرد و آنها را مجبور به سکونت در منازل غیراستاندارد و بدون سند میکند.
با گسترش حاشیهنشینی باید نگران عواقب آن که آسیبهای متعدد اجتماعی است هم بود. حاشیهها مناطق مستعدی برای بروز انواع جرائم وناهنجاری ها محسوب میشوند. اعتیاد به مواد مخدر و خرید و فروش آن، ضرب و جرح، روابط نامشروع، و تکدیگری از جمله این آسیبها هستند. همچنین به دلیل عدم دسترسی به بهداشت مناسب، این مناطق مستعد بروز بیماریهای مختلفاند چنان که در دوران پاندمی کرونا نیز بیش از سایر مناطق شهری آسیب پذیر بودهاند. ترک تحصیل و ورود به چرخه کار کودکان نیز از جمله آسیبهایی است که کودکان حاشیه را تهدید میکند.
باید توجه داشت که عدم توزیع عادلانه ثروت از یک سو و انگ اجتماعی حاشیهنشینی از سوی دیگر، حس مورد تبعیض قرار گرفتن را در ساکنان حاشیه قویتر میکند به گونهای که آنها خود را از شهر و ساکنان آن جدا میدانند و چنان گمان میکنند که گویی شهرها آنان را پس زدهاند. چنانکه در مصاحبههای میدانی با ساکنان سکونتگاههای غیر رسمی نیز بارها این مسئله از سوی آنها مورد تأکید قرار میگیرد به گونهای که خود را راندگانی از شهرهایی میدانند که رویای زندگی در آن را حتی در خواب نمیبینند.
حاشیه نشینی در متون قانون
در سند طرح تقسیم کار ملی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی که در سال ۱۳۹۵ به تصویب شورای اجتماعی کشور رسید، نخستین آسیب اعلام و تقسیم کار شده پیرامون آن مربوط به حاشیه نشینی و بافت فرسوده است.
در این سند که به تعیین مسئولیت برای دستگاه های مختلف پرداخته، شاخصهای اصلی و اهداف کمی بازآفرینی توانمندسازی و بهسازی ۲ هزار و ۷۰۰ محله در طی ۲ برنامه ۵ ساله در قالب برنامه ششم و هفتم توسعه اجتماعی و اقتصادی کشور، ارتقای شاخصهای دسترسی به خدمات شهری، آموزشی و خدمات بهداشتی و درمانی در این مناطق به سطح متوسط کشوری، ارتقای شاخص احساس امنیت اجتماعی و امنیت عمومی در این مناطق، فعالسازی نهادهای تسهیلگر برای صاحبان آنها، ایجاد بانک اطلاعاتی از ساکنین مناطق حاشیه نشین، ریشهیابی مهاجرت، فراهم کردن زمینههای لازم جهت بازگرداندن حاشیه نشینان به محل سکونت اصلی خود، بهسازی روستا-شهرها و ارتقای کیفیت زندگی در این مناطق تعیین شده است.
بر اساس همین سند اولویت اقدام در شهرستانهای مشهد، تهران، کرج، زهدان، کرمانشاه، اهواز، چابهار، ارومیه و سنندج تعیین شده است (ایرنا، ۱۸ آبان ۱۴۰۲).
با نظر به همین الزامهای قانونی بود که مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه ساز و کار شناسایی و ساماندهی نقاط آسیبخیز و بحرانزای اجتماعی بافتهای شهری، حاشیه شهرها و سکونتگاههای غیر رسمی را تصویب کرد. بر اساس بند (ح)، «در راستای شناسایی و ساماندهی نقاط آسیب خیز و بحرانزای اجتماعی در بافتهای شهری، حاشیه شهرها و سکونتگاههای غیررسمی اقدامات ذیل با محوریت سازمان امور اجتماعی و استفاده حداکثری از ظرفیت گروههای جهادی، حلقههای میانی و ساکنان از طریق ایجاد نهادهای پیشرفت و توسعه محلی در این مناطق صورت میگیرد:
۱- شناسایی مولفههای کالبدی، جمعیت شناختی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان این مناطق و ثبت اطلاعات مربوطه در سامانه مدیریت آسیبهای اجتماعی تا پایان سال دوم اجرای برنامه
۲- کاهش عوامل طرد و محرومیت اجتماعی، توانمندسازی اقشار و گروههای آسیب دیده اجتماعی و بهبودکیفیت زندگی ساکنان در این مناطق
۳- تقویت همبستگی، مشارکت و احساس تعلق ساکنان از طریق تعیین و اجرای برنامههای فرهنگی- اجتماعی جمعی
تبصره- در راستای مردمی سازی و استفاده بهینه از امکانات دولت و نقش آفرینی مردم در حل بحرانها، آسیبها و چالشهای محلات بحرانی و درمعرض آسیب، آییننامه نحوه مداخله یکپارچه دستگاههای اجرائی، موسسه و نهادهای عمومی غیردولتی، سازمان بهزیستی کشور در محلات و حاشیه شهرها با استفاده از ظرفیت حلقههای میانی توسط وزارت کشور و با همکاری قرارگاه قرب بقیهاالله تهیه و به تصویب هیئت وزیران میرسد.
بر اساس بند (خ) نیز جلوگیری از توسعه حاشیه نشینی با رویکرد تقویت کیفیت زندگی ساکنین کانونهای مهاجرفرست (مهاجرت معکوس) از طریق توزیع یکپارچه و مناسب منابع و امکانات متناسب با شاخص محرومیت توسط سازمان و باهمکاری، وزارت کشور، شهرداریها، قوه قضائیه، وزارت راه و شهرسازی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و بسیج سازندگی در چهارچوب اسناد و مقررات مربوط و مصوبات شورای عالی آمایش سرزمین.»
نورنیوز