نورنیوز - گروه فرهنگ و جامعه: برخی آمارهای غیرقطعی، از رشد ۷۰ درصدی استعمال سیگار در میان زنان حکایت دارد. دبیرکل جمعیت مبارزه با دخانیات چند روز پیش در یک نشست خبری اعلام کرد که بر اساس آمار دبیرخانه ستاد کشوری کنترل دخانیات وزارت بهداشت، ۲۰ تا ۲۲ درصد از مردان و تقریباً ۴ درصد از زنان ایرانی، دخانیات مصرف میکنند اما نکته نگران کننده این است که آمار رشد این مصرف، در زنان ۷۰ درصد بیشتر از مردان است. محمدرضا مسجدی خبر مهم دیگری هم داد و آن اینکه مصرف دخانیات در میان دختران نوجوان ۱۳ تا ۱۵ ساله بیش از ۱۳۳ درصد رشد داشته است(ایسنا ۳ آبان ).
صدای پای یک تحول بزرگ
چندان روشن نیست که این آمار چقدر دقیق و مستند است و بر اساس کدامیک از روشهای پیمایش اجتماعی به دست آمده است اما فارغ از اعداد و ارقام، با نگاهی به پیرامون خود متوجه خواهیم شد که مصرف سیگار در میان برخی دختران نوجوان بیش از گذشته به چشم میآید. به قول جامعه شناسان، سیگار کشیدن دختران نوجوان و جوان، اکنون "رؤیتپذیر" شده است و به همین دلیل دیگر نمیتوان آن را فقط یک موضوع تربیتی و یا بهداشتی دانست و از این رو فارغ از روایی آمار ارائه شده، بهدلیل رشد این پدیده، باید به آن توجه شود.
یکی از تأثیرات گسترش تمدن دیجیتالی، رنگ باختن تمایزات جنسیتی است. رفتارهایی که تاکنون عموماً مردانه تلقی میشد اکنون در میان زنان با سرعتی بالا در حال گسترش است. سیگار کشیدن بخشی از زنان، دختران جوان و نوجوان، مصداق روشنی برای تغییر نقش های اجتماعی و تضعیف تمایزات جنسیتی است. مصداقهای فراوان دیگری نیز میتوان مطرح کرد که دختران جوان و نوجوان از طریق آنها برای شکستن چیزی که کلیشههای جنسیتی میدانند اقدام میکنند. آیا چنین رفتارهایی را میتوان نوعی مبارزه برای سبک زندگی جدید دانست؟
علاوه بر این واقعیت، جامعه شناسان از چیزی با عنوان "لذتِ تخطی" نام میبرند، چیزی که میتواند میل جوانان و نوجوانان را برای مقاومت در برابر هنجارها و نیز نشان دادن "تمایز" خود از دیگران به خوبی تأمین کند. به این ترتیب، نوجوانان خصوصاً دختران نوجوان با رفتن به سمت سیگار و "رؤیتپذیر کردن" استعمال آن، خود را متمایز از دیگری نشان میدهند و به این ترتیب، نیاز به "استقلال خواهی و هویت یابی" را به نمایش میگذارند. به اعتبار این تحولات، ما امروز با یک واقعیت اجتماعی تلخ و رو به رشد مواجهایم؛ واقعیتی که اگر مهار و مدیریت نشود مخاطرات نسلی قابل توجهی در پی خواهد داشت و میتواند با تأثیرگذاری بر سبک زندگی، سلامت روان و نیز بهداشت باروری دختران این سرزمین را مختل کند. البته گفتن ندارد که چنین مقاومتها و طغیانهایی فی نفسه، جدید و بیسابقه نیست و همواره از سوی برخی از نوجوانان انجام میشده است. اما آنچه نوپدید به نظر میآید سرعت رشد آن است. این سرعت رشد طبعاً باید با تمهیدات کارشناسانهای در سطح حکمرانی همراه باشد و اگر نه در یک غافلگیری اجتماعی، هزینههای غیرقابل جبرانی را روی دست جامعه و حاکمیت خواهد گذاشت.
دختران نوجوان سخن میگویند
«دکتر سیما برون» روانشناس تربیتی، مدرس دانشگاه فرهنگیان و علمیکاربردی و مشاور آموزش و پرورش تهران، از گروهی از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه این سئوال را پرسیده که "به نظر شما چرا دختران نوجوان و جوان به سمت سیگار میل میکنند؟" او میگوید در این پیمایش رودررو به جوابهای قابل تأملی از سوی دختران رسیده که اهمیت و ارزش شان کمتر از تحلیلهای نظری پژوهشگران نیست.
دکتر برون در گفتگو با «نورنیوز» میگوید: «وقتی از دانشآموزن پرسیده شد چرا با اینکه آگاهند که سیگار برای سلامتیشان مضر است باز آن را مصرف میکنند، با نظرات بسیار هوشمندانه از آنها مواجه شدم. برخی دانشآموزان عنوان کردند که برای لجبازی با والدین به مصرف سیگار رو میآورند. برخی نیز گفتند که حال روحی آنها مساعد نیست، یا برای فرار از خشم به سیگارکشیدن روی میآورند. آنها همچنین گفتند درخواست و تعارف جمع دوستان برای مصرف سیگار و سرخوشی ناشی از آن باعث ادامه کشیدن سیگار میشود و به نظرشان سیگار کشیدن کار جذابی است. گروهی از نوجوانان اعتقاد داشتند که علت مصرف سیگار در میان همسن و سالهای آنان برای جلب توجه، به عنوان سطح و اصطلاحا کلاس بالا و نشانه مدرن بودن و بزرگ شدن آنهاست. برخی نیز معتقد بودند که برای کسب تجربههای جدید رو به سیگار میآورند. به گفته آنها گروهی از نوجوانان امروزی چیزی برایشان مهم نیست و فقط میخواهند همه چیز را تجربه کنند. به قول این نوجوانان مصرف سیگار آنچنان عادی شده است که قبح آن از بین رفته و دیگر نمیگویند چه کسی سیگار میکشد بلکه میگویند چه کسی سیگار نمیکشد.»
اینها عمدهترین دلایل مصرف سیگار از سوی این گروه دانش آموزان دختر عنوان شده است.
روانشناسان تحلیل می کنند
دکتر برون با جمعبندی و تحلیل نظرات دختران دانش آموز، علل تربیتی و شخصیتی مصرف سیگار و به طور کلی رفتارهای ناهنجار در میان دختران نوجوان را طبقه بندی می کند: «در روانشناسی رشد میخوانیم که با فرا رسیدن دوران نوجوانی، فرد علاوه بر زندگی خانوادگی وارد یک شبکه اجتماعی میشود. نوجوان از طریق اثرات متقابل و مشاهدات خود با این شبکه برخورد کرده، تجربیات متعددی کسب میکند. از ویژگیهای نوجوانی داشتن اعتماد به نفس است. نوجوان با رفتار و اعمال خود میکوشد تا اعتماد به نفس خود را به اطرافیان ثابت کند. بر این اساس بعضی از نوجوانان به خاطر عزت نفس پایین به سیگار رو میآورند.
ویژگی دیگر، ناسازگاری است. اغلب نوجوانان براى اثبات شخصیت و برترى خود، رویه مخالفت و نافرمانى و لجاجت را در پیش گرفته، هر امرى را با بدبینى نگریسته، حالت منفى و مخالفت به خود مىگیرند. از سوی دیگر نوجوانان احتمالاً به دنبال تجربیات جدید از جمله تجربیات پرخطر هستند. این مسئله طبیعی است زیرا آنها محدودیتها و تواناییهای خود و همچنین مرزهایی را که برایشان تعیین میکنید، جستجو میکنند.»
این روانشناس تربیتی ادامه میدهد:« برخلاف کودکان دبستانی که معمولاً وضعیت موجود جهان را همان گونه که هست میپذیرند و دستورالعملهای بزرگسالان را اجرا میکنند، نوجوانی که به مرحله تفکر عملیات صوری رسیده و قادر است شقوق فرضی متفاوت از واقعیتهای موجود را در ذهن خود ترسیم کند، ممکن است در خانه و مدرسه و جامعه به همه چیز ایراد بگیرد و حتی واقعیتهای موجود در جهان هستی را نپذیرد. تفکر ایدهآلی او، که ریشه در رشد شناختیاش و رسیدن به تفکر انتزاعی دارد، موجب احساس شکاف عمیقی بین واقعیتهای زندگی و ایدهآلهای ذهن او خواهد شد. این احساس ممکن است او را در مقابل والدین و مدرسه و جامعه نیز قرار دهد و حتی در شرایط خاصی، او را به پرخاشگری و عصیان علیه نهادهای اجتماعی نیز وادارد.»
به نظر میرسد مصرف سیگار، یک جنگ پنهان علیه بخشی از نیروی جوان جامعه است و مبارزه با آن نیاز به تجهیزات کامل و وسیع و جامع همه نهادها و ارگانها و سازمانها دارد. متولیان نظام تربیتی ایران شامل دانشگاهها، حوزههای علمیه و کانونهای معناساز در صف اول این مبارزه اجتماعی هستند. رسانهها خصوصاً صداوسیما در آگاهی بخشی و تببین سبک زندگی سالم وظیفهای خطیر بر عهده دارند. تولیدات فرهنگی و هنری که از ظرفیت الگوسازی مشاهیر و چهرهها استفاده میکنند چه بسا اصلیترین نقش را در معرفی دخانیات به عنوان ضایع کننده سلامت جسم و روان داشته باشند.
به نظر میرسد افزایش تاب آوری نوجوانان در مقابل تنگناها و مشکلات، مستقیماً متوجه نهادهای آموزشی بهخصوص وزارت آموزش و پرورش است. ایران دست کم در دو دوره انقلاب و جنگ، این تجربه اساسی را کسب کرد که نوجوانان و جوانانش را در موقعیت میدانداری تحولات بنشاند. بیشک با الهام از شیوههای تربیتی و تبلیغی آن دو دوران درخشان میتوان بر تحولات پرشتابی که زندگی بخشی از نوجوانان را تحت تأثیر قرار میدهد، فائق آمد.
نورنیوز