نورنیوز – گروه فرهنگ و جامعه: پس از سال ها کشاکش میان نهادهای متولی بهداشت و درمان با سازمان ها و نهادهای بیمه گر، بالاخره خدمات روانشناسی تحت پوشش بیمه قرار گرفت تا یکی از اصلیترین موانع برای مراجعه شهروندان به طبیبان روح و روان، رفع شود. یکی دو روز پیش بود که مقامات ارشد درمانی و بیمهای کشور اعلام کردند اصلیترین خدمات روانشناسی، از این پس تحت پوشش تمام بیمههای پایه (فعلا بیمه سلامت) قرار میگیرند. به این ترتیب باید شاهد تسهیل معنا دارمراجعه ی شهروندان به مراکز خدمات مشاوره و روانشناسی بود. این تصمیم، بی شک تحولات مهمی را در وضعیت بهداشت روانی ایرانیان رقم خواهد زد؛ چیزی که از الزامات یک جامعه رو به توسعه است و شرط لازم برای تحقق یک زندگی خوب به شمار میآید.
توسعه به شرط روانهای سالم
شیوع اختلالات روانی، تهدیدی برای سلامت و امنیت جوامع است و پیشرفت و توسعه کشورها را به مخاطره میاندازد. گرچه توجه به سلامت جسم معمولا در اولویت قرار میگیرد اما تجربه نشان داده که حتی با وجود سلامت جسمانی، اگر افراد از سلامت روانی برخوردارند نباشند، زیست سالمی نخواهند داشت. بیماریهای روانی در وهله نخست فرد و خانواده و در قدم بعدی ساختار جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند و هزینههای مستقیم و غیرمستقیم هنگفتی به اقتصاد کشورها تحمیل میکنند. سازمان جهانی کار در تازهترین گزارش خود اعلام کرده است که از هر ۵ نیروی کار در جهان، حداقل یک نفر در طول زندگی دچار نوعی از اختلال روانی میشود به گونهای که هر ساله ۱۲ میلیارد روز کاری به دلیل افسردگی و اضطراب از دست میرود. طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت نیز، از سال ۲۰۲۰ و همزمان با شیوع کووید ۱۹ در سراسر جهان، اختلالات روانی بخصوص اختلال اضطرابی و افسردگی با شیب تندتری رو به افزایش گذاشته است.
در ایران هرازگاهی آماری از میزان ابتلا به بیماریهای روانی از سوی مراجع و کارشناسان مختلف اعلام میشود که گاه شوک آور و اغراقآمیز به نظر میرسند و به واسطه در دست نبودن عدد دقیق افراد مبتلا به اختلالات روانی، همواره با نوعی شک و تردید همراه است.
وحید شریعت، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران، در گفت و گو با نورنیوز از پژوهشی سخن می گوید که درباره میزان شیوع اختلالات روانی در کشور در سال ۱۴۰۰ انجام شد و نشان داد که حدود ۳۰ درصد مردم در درجات مختلف، به نوعی درگیر اختلالات روانشناختی اند. دفتر سلامت روان وزارت بهداشت نیز در مهرماه ۱۴۰۱ شیوع ۳۰ درصدی اختلالات روانی را در کشور تأیید کرد. شریعت در عین حال می گوید ۲۰ سال پیش، این آمار چیزی حدود ۲۱ درصد بود. با این اوصاف میتوان فهمید که اختلالات روانی در ایران نیز مشابه سایر کشورهای جهان شیب صعودی داشته اند. ازمیان انواع مختلف این اختلالات، چیزی که در ایران شایع است اختلالات اضطرابی و افسردگی است.
البته شیوع کرونا میتواند بخش قابل توجهی از افزایش این آمار را تبیین کند اما در هرصورت، این واقعیتی آشکار است که جوامع مختلف از جمله جامعه ی ایران در حوزه ی بهداشت روان با چالش ها و تهدیدهایی مواجه هستند. این نکته نیز قابل توجه است که بنیه و بضاعت کیفی و کمّی جامعه ی روانشناسی و مشاوره در ایران، روز به روز درحال افزایش است و می توان گفت تاحدی ظرفیت رفع این چالش ها و تهدیدات را دارد. معیار و استاندارد جهانی، یک روانشناس به ازای هر ۵۰ خانواده است. در ایران بیش از ۵۷ هزار نفر عضو سازمان نظام روانشناسی اند و تقریبا ۱۵۰ هزار دانشجو در مقاطع مختلف رشته ی روانشناسی و مشاوره در حال تحصیل اند. به این عدد باید تقریبا ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ روانپزشک ایرانی را هم افزود. مجموع این ارقام، هرچند در حد ایده آل و مطلوب نیست اما نسبتا دلگرم کننده است. با این حال به نظر می رسد برنامه ریزی برای توسعه ی کمّی رشته های روانشناسی و مشاوره، در مسیر تقویت بهداشت روانی کشور ضروری است.
واقعیتها را باید مداوا کرد نه کتمان
اختلالهای روانی،واقعیت هایی روشن هستند اما خوفناک و خطرناک نیستند. مثل هر بیماری دیگری، به درمان و مداوا نیاز دارند و کتمان آنها مخاطرات بیشتری در پی دارند. به گفته ی سید رضا حسینی، روانشناس، در بروز این اختلالات، هم عوامل ژنتیکی دخالت دارند و هم عوامل محیطی؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که چگونه با این اختلالات روانی مواجه شویم. او به نورنیوز می گوید:
«انگ و برچسب، یک عامل مهم در کتمان بیماریهای روانی است. در واقع افراد به دلیل ترس از برچسب خوردن مشکلات روانی خود را پنهان میکنند. این افراد و بخصوص مبتلایان به اختلال افسردگی، گرچه در ابتدا تلاش میکنند خود را به اصطلاح همرنگ جماعت نشان دهند اما رفته رفته از جمع فاصله میگیرند و منزوی میشوند. این انزوا خودخواسته نیست بلکه فرد به قدری در افسردگی گرفتار می شود که گاهی توان بیرون آمدن از رختخواب و انجام امور روزانه را ندارد. یک کار ساده مثل مسواک زدن یا حمام کردن گاهی برای افراد دارای اختلال افسردگی به دشوارترین کار دنیا تبدیل میشود.»
این روانشناس ادامه می دهد:«گاهی میبینیم افراد در مواجهه با بیمار دارای اختلال افسردگی تصور میکنند که او به اصطلاح دارد ادا درمیآورد و یا به خودش تلقین میکند و با بیرون رفتن و ورزش و کارهایی از این قبیل حالش خوب میشود. این کارها میتواند در بهبود خلق و خو و پیشگیری از افسرده حالی موثر باشد اما وقتی فرد درگیر افسردگی است یعنی با یک بیماری روانی دست و پنجه نرم میکند و نیاز به مداخله پزشکی دارد. این مداخله پزشکی شامل دریافت دارو و روان درمانی میشود. در این مورد باید توجه داشت که عدم مراجع به پزشک و یا روانکاو عواقب وخیمی همراه دارد و هرگز این بیماری به خودی خود خوب نمیشود. حتی متأسفانه دیده شده به کسی که برای افسردگی دارو مصرف میکرده توصیه کردهاند که دارو را قطع کن و با ورزش و فعالیت حالت را خوب کن که این توصیه بسیار خطرناک است چون قطع خودسرانه دارو ممکن است فرد افسرده را حتی به سمت خودکشی سوق دهد.»
در حالی که مراجعه به مراکز درمان روانی و دیدار با روانشناس بسیار با اهمیت عنوان میشود اما حتی اگر بیمار از انگ و برچسبزنی ابایی نداشته باشد، بار مالی درمان روانی در بسیاری از موارد او را از این کار باز میدارد.
نرخها چه میگویند؟
سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران تعرفه مشاوره را در سال ۱۴۰۲ برای کارشناسان ارشد روانشناسی ۲۳۰ هزار تومان و برای دکترای تخصصی ۲۷۰ هزار تومان برای هر جلسه ۴۵ دقیقهای مشاوره تعیین کرده است که این عدد مربوط به بخش خصوصی است. تعرفه بخش دولتی، بخش عمومی غیردولتی و بخش خیریه و موقوفه نیز از سوی این سازمان تعیین شده که به ترتیب ۷۷، ۱۰۲ و ۱۵۸ هزار تومان برای کارشناس ارشد و ۹۱، ۱۲۰ و ۱۸۶ هزار تومان برای دکترای تخصصی است. با این حال، ارقامی که برای جلسات روان درمانی دریافت میشود گاهی بسیار بیشتر از نرخهای مذکور است و حتی تا جلسهای ۷۰۰ هزار تومان هم میرسد. حتی اگر نرخها نیز برابر با تعرفه باشند، بسیاری از بیماران توان پرداخت هزینه جلسات پرتعداد را ندارند و به همین دلیل ممکن است با یکی دو جلسه مراجعه، به کلی قید جلسات بعدی را بزنند و درمان را نیمه کاره رها کنند.
از سوی دیگر روانشناسان نیز عنوان میکنند که هزینه بالای اداره ی مراکز روان درمانی و مشاوره و نیز فرسایشی بودن این شغل، چارهای جز دریافت مبالغ نسبتا بالا برای مشاوره باقی نمیگذارد. به گفته مدیر یکی از کلینیکهای روان درمانی، نرخ مشاوره مثل یک شمشیر دو دم است به این معنی که بالا بودن آن بیمار را متوجه اهمیت مراجعه و تلاش برای بهبود با توصیههای مشاور میکند چون هزینه کرده و میخواهد جواب بگیرد. از طرف دیگر ممکن است بالا بودن هزینه درمان، مراجعان را از ادامه روان درمانی منصرف کند. به گفته او، یک روانشناس با تجربه سالها درس خوانده و کار کرده تا در جایگاه فعلی قرار گیرد و اینکه از او انتظار داشته باشیم نرخ ناچیزی برای مشاوره دریافت کند کمی بی انصافی است.
بسیاری برای برون رفت از مشکل هزینههای بالای روان درمانی، زیر پوشش بیمه رفتن این خدمات را از سالها پیش عنوان کرده بودند. موضوع پوشش بیمهای خدمات مشاوره و روان درمانی، در جلسات متعددی در دبیرخانه شورای عالی بیمه سلامت مطرح و در نهایت تدوین شد و در ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۱ برای اجرا از ابتدای سال ۱۴۰۲ به سازمانهای بیمه گر پایه ابلاغ شد. محمدرضا پیرمرادی، رئیس دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران، رواندرمانی فردی، گروه درمانی، زوج درمانی و درمان زناشویی در بیماران سرپایی و بستری را جزو موارد تحت پوشش بیمه اعلام و عنوان کرد که میزان پوشش بیمه این خدمات در بخش سرپایی ۷۰ درصد به عهده سازمانهای بیمهگر و ۳۰ درصد پرداختی خود بیماران است.
بر این اساس اسامی مشاوران و روانشناسان طرف قرارداد تأمین اجتماعی در سایتهای پزشک یاب به روز شد و در اختیار متقاضیان قرار گرفت. گرچه این اتفاقی مثبت درحوزه روان درمانی است اما به جهت تازه بودن آن باید طی گذشت زمان و بررسی ابعاد مختلف این رویه درمان، کاستیهای آن را جبران کرد و در جهت ارتقای این طرح کوشید. همچنین با مطالعات و پژوهشهایی که در آینده در مورد تأثیر این اقدام در کاهش اختلالات روانی انجام میگیرد بتوان به پیشرفتهای بیشتری در بخش سلامت روان رسید. شاید ورود بیمه های تکمیلی به این عرصه و پوشش فراگیرتر و کامل تر هزینه های خدمات روانشناسی و مشاوره بتواند حلقه ی نهایی این زنجیره باشد.
نونیوز