نورنیوز- گروه فرهنگ و جامعه: سادهترین استدلالی که می تواند ضرورت حضور اجتماعی زنان ایران زمین را اثبات کند این واقعیت مشهود است که هرجا حضور یافته اند درخششهایی رقم زده و افتخاراتی آفریدهاند که زبانزد خاص و عام است. سرراست ترین قرینهای هم که میتواند شایستگیها و توانمندیهای همسان آنها با مردان را نمایان کند کارنامه غرورآفرینی است که در میدانهای مختلف اعم از علم و پژوهش، سیاست، فرهنگ، مدیریت و این روزها ورزش آفریدهاند. نمایش خیره کننده زنان ورزشکار ایران در نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی هانگژو، به سخت باورترین منتقدان فعالیت اجتماعی زنان هم ثابت کرد که ظرفیت و قابلیت بانوان را به هیچ وجه نباید نادیده گرفت یا حضورشان را تزئینی و نمایشی تلقی کرد.
تا دیروز که رقابت ها به نیمه رسید و روز هشتم را پشت سر نهاده است تقریبا نیمی از مدال های کاروان ایران را زنان ورزشکار اعزامی کسب کرده اند. مهم تر از این جنبه کمّی و عددی، این واقعیت است که تعداد قابل توجهی از "برای اولین بارها" را زنان به انجام رساندند و لذا غیر از تعداد مدال ها و البته رنگ و رتبه انها، ارزش افزوده هایی از جنس "اولین بارها" به دست زنان ایرانی حاصل شد. تمام این درخشش ها و کامیابیهای غرورانگیز در شرایطی حاصل آمده است که زن ایرانی به شرایط و الزامات بومی و شرعی و فرهنگی خود پایبند بوده و در چارچوب همین مرزها با رقبای خود که به چنان قیودی ملتزم نیستند هماوردی کردند و توفیق یافتند.
کارنامه زنان ورزشکار ایرانی، نماد یک موقعیت ویژه است. این زنان را اکنون می توان استعاره ای از موقعیت نوپدید زن ایرانی امروز به شما آورد. شاید این موقعیت را بتوان "راه سوم زنانگی" نامید. زن ایرانی اکنون در سایه بینش های نوآورانه و پخته ای که به چنگ آورده هم از راه اول فراتر رفتهاست که زیستن و ماندن و محوشدن در سپهر سنت بدون هرگونه تحول و روزآمدی بود؛ و هم از راه دوم گذر کردهاست که تسلیم و سپر انداختن در برابر تمدن متجدد مغرب زمین است. او انگار کنشگری انتخابگر شدهاست و می تواند در فراسوی راههایی که روندگان بسیار دارند راه سومی برای خود بسازد و هموار کند. راهی که نه تنگناهای اولی را دارد و نه بی مبالاتیهای دومی را. راهی که هم نجابت و شرف اوّلی را دارد و هم نوگرایی و تحرک دومی را. در عین حال راهی نو است که به درستی می توان از آن با عنوان "راه سوم" یاد کرد.
نفسِ گام زدن در چنین راه نوساخته و خطرخیزی که موانع و مزاحمان فراوانی دارد، کاری است به خودی خود بسیار سخت که همت و شهامت بی پایانی می طلبد. اما زنان ایرانی نه فقط جسورانه در این راه پای نهادهاند بلکه تصویری از یک راه پیمایی موفق و دوران ساز را هم به نمایش گذاشتند. زن ایرانی اکنون کنشگری رو به "راه" است. با وجود تمام مرزها و محدوده ها، هم راهگشایی و راهسازی کردهاست؛ هم در این راه دشوار و سنگلاخی کامیابانه راهپیمایی کردهاست، و هم می تواند برای دیگران و حتی برای مردان، راهنمایی و راهبری کند.
راه سوم زن ایرانی، جادهای فرعی و یکطرفه نیست که برای امر ورزش فراهم آمده باشد. این راه نو، جلوه های متنوعی در تمام عرصه ها دارد. روزی در عرصه ی علم و پژوهش و فناوری عیان میشود؛ روزی در معرکه ی مدیریت و اجرا و عمل نمایان میشود؛ روزی در ساحت آفرینش های هنری و آثار فرهنگی رخ می نمایاند؛ روزی هم در میدان ورزش هماوردی می کند. تمام این قلمروها در حکم مصداق هایی از آن راه سوم است که زن ایران با نبوغ و خلاقیت خود، آن را کشف و هموار کرده و به نمایش در آوردهاست.
اندیشمندان علوم اجتماعی چندی است که از زنانه شدن فرهنگ و به طور کلی زنانه شدن زیست-جهان بشری سخن می گویند. سیطره زنانگی، ضامن خشونت ستیزی و عامل مهرافروزی و محبت ورزی است. هریک از نظامات حکمرانی جهان که به "راه یابی و راه گشایی" زنان، اعتنا کرده و زمینه را برایشان مهیا نمودهاند از حاصل تصمیم خود ثمرات فراوان چیدهاند. هر نظام حکمرانی نیز که توان و ظرفیت زنان را در توسعه نادیده گرفته به زودی با نسلی پرانگیزه برای "راه یابی و راه گشایی" رودررو شدهاست که چارهای جز گردن نهادن در برابر صلاحیت و ظرفیت شان نیافتهاست. در مقابل چنین نسل های نوپدیدی، ناکارآمدترین سیاست، رفتار آمرانه و قیم مآبانهاست. با زنانی که مرزهای آگاهی و شکوفایی را بیشتر و بهتر از مردان گسترش می دهند باید با زبانی نو سخن گفت و با رویی گشاده سراغ شان رفت و برای بهره بردن از اهلیت و صلاحیت و ظرفیت شان در مسیر توسعه و تعالی ملی، دعوت نامه صادر کرد. هانگژو و میدان هایی شبیه آن ثابت کرد که زنان در اجابت این دعوت نامه های اصولی طوری رفتار می کنند که باعث سربلندی دعوت کننده میشود. مسأله اصلی در مواجهه با زنان همین است. هرآنچه غیر از این باشد در حکم فرعیات و مشغولیاتی است که توسعه این سرزمین را به تعویق می اندازد.
نورنیوز