ساماندهی اتباع غیرمجاز در کشور، در طول سالیان اخیر هر از چند گاهی با چالش های اساسی درگیر شده و در سطر اخبار مورد توجه قرار گرفته است. این موضوع بعد از استقرار طالبان در افغانستان، با حساسیت بیشتری هم دنبال می شود. به ویژه اگر حادثه ای در یکی از دو کشور رخ دهد، اذهان عمومی را به شدت درگیر حواشی خواهد کرد، اما این بار فضاسازی رسانه ای از حدود یک ماه پیش داغ شد. با یک استوری درباره آمار بالای زاد و ولد مهاجران افغانستانی که البته هیچ گاه صحت و سقم آن نیز مورد بررسی دقیق قرار نگرفت تا انتشار تصاویری دیگر از مهاجران در مترو، صف نانوایی، پارک های درون شهری و ... که دلالت بر حضور پر تعداد و البته غیرمجاز آنان داشت.
هر چند مشخص نیست که برخی از این تصاویر کجا و در چه زمانی تهیه شده است، اما هدف از انتشار گسترده آن ها، شائبه هماهنگی و برنامه از پیش تعیین شده برای بر هم زدن رابطه دو ملت ایران و افغانستان را تقویت می کند. دو ملتی که در عین قرابت های ریشه دار فرهنگی و تعاملات گسترده اقتصادی، اختلافات ریز و درشتی هم داشته اند. اختلافاتی که گاه به درگیری های مرزی نیز منجر شده است. از این رو پرداخت رسانه ای به این موضوع و آگاه سازی شهروندان با توجه به بحران آفرینی های اخیر، حائز اهمیت است.
به طور قطع حضور غیرمجاز اتباع در کشور، فارغ از این که تبعیت کدام کشور را داشته باشند، به هیچ عنوان پذیرفته نیست و اگر امروز سامان دهی اتباع غیرمجاز و افراد بدون هویت، به کلاف سردرگمی تبدیل شده ، شاید ماحصل ترک فعلها یا اختلاف نظرها و تفاوت سلایق مسئولان در ادوار مختلف است. واقعیت این که متاسفانه برنامه منسجمی برای سامان دهی اتباع نداشته ایم، کار فرهنگی درخوری صورت نگرفته و اغلب اقدامات بیشتر فصلی و دوره ای انجام شده است.
این که فردی بدون مدارک هویتی وارد کشور شود، منزلی اجاره کند، ازدواج کند، مشغول کاری شود و بدون پرداخت مالیات و عوارض از خدمات شهری بهره مند شود، قطعا می تواند بستری برای ظهور و بروز آسیب های مختلف اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی باشد، لذا شناسایی، سامان دهی و استرداد اتباع غیرمجاز به کشور خودشان، نیازمند اقدام عاجل مسئولان است، اما آن چه این موضوع را بغرنجتر می کند، رفتارهای احساسی از سوی برخی شهروندان است. رفتارهایی که بدون شک حاصل نبودآگاهی و نگرانی هایی است که پاسخی برای آن ها دریافت نشده است. ماحصل این رفتارهای نسنجیده و تلخ که از سوی برخی از شهروندان هر دو کشور دیده می شود، چیزی جز پرورش بذر نفرت در دل دو ملت و ریختن آب به آسیاب دشمن ندارد. دو ملتی که قرابت های فرهنگی والایی با یکدیگر دارند و البته دشمنی که بدش نمی آید در این برهه، ایران، گرفتار درگیری های متعدد با طالبان شود.
مردم ایران سال هاست که میزبان برادران و خواهران مسلمان خود از کشور افغانستان بوده اند، ملت مظلوم و رنج کشیده ای که سال های متمادی رنگ آرامش را به خود ندیده اند و زیر سایه بهت آور جنگ زندگی کرده اند و گاه مجبور شده اند، خانه و کاشانه خود را رها کنند و به امید زندگی بهتر به کشورهای همسایه از جمله ایران که مردمانش به مهربانی شهره اند، پناه ببرند. امروز ما افغانستانی های زیادی داریم که به اصطلاح موی خود را این جا سفید کرده اند، صاحب حرفه و خانواده هستند، کار می کنند،تجارت می کنند،طبابت می کنند، شعر می گویند و با آرامش در میان ایرانیان زندگی می کنند.
و البته که هر سرزمین و کشوری، شهروندان بزهکار و آسیب دیده هم دارد. کم نیستند اتباع کشورهای مختلف (حتی اتباع ایرانی) که به صورت غیرمجاز به کشورهای اروپایی و آمریکایی مهاجرت کرده اند یا اکنون به خاطر جرایم متعددی چون قاچاق و ... در زندان به سر می برند. آن چه مهم است، نحوه درست سامان دهی اتباع غیرمجاز در یک کشور است. فرایندی که نه با رفتارهای افراطی و خارج از چارچوب مدیریت می شوند و نه با رفتارهای نژادپرستی.
ساماندهی اتباع غیرمجاز در کشور ما به دلیل فراهم نبودن برخی زیرساخت ها نیازمند برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت است.
1- محافظت و صیانت از مرزها به منظور کنترل بهتر ورود و خروج اتباع غیرمجاز با بهره مندی از کادر مجرب وآموزش دیده و به کارگیری فناوری های پیشرفته مرزبانی از جمله ضروریاتی است که می تواند در پیشگیری از این آسیب کاملا موثر باشد. سرمایه گذاری در این بخش به مراتب هزینه کمتری نسبت به شناسایی و استرداد مهاجران غیرقانونی از شهرهای مختلف کشور به کشور خودشان دارد.
2- پایش دقیق اتباع غیرمجاز قبل از ورود به کشور از دیگر الزامات در این باره است. در میان مهاجران غیر قانونی که از کشورهای شرقی به کشور ما می آیند، هم افراد صاحب حرفه، نخبه و موجه حضور دارند، هم افراد بدون مهارت و البته افراد آموزش دیده و حتی وابسته به گروه های تکفیری که هدف شان انجام اقدامات تروریستی در کشور است. پایش دقیق مهاجران علاوه بر حفظ امنیت کشورمان، زمینه را برای به کارگیری از ظرفیت های نخبگانی مهیا می کند.
3-شناسایی و استرداد مهاجران غیرقانونی باید همواره با رعایت شئون انسانی در دستور کار مسئولان باشد. 4- بیان خدمات جمهوری اسلامی به اتباع حتی آنانی که غیرمجاز به کشور آمده اند، همچون حق تحصیل برای کودکانشان، از نکاتی است که چهره واقعی ایران در میزبانی از ملت افغانستان را نمایان می کند.
5- بهره مندی هر چه بیشتر از کمک های مالی و غیرمالی سازمان های جهانی تلاش بیشتر مسئولان را می طلبد.
6- یکپارچه سازی شبکه مسائل اتباع غیرمجاز با تشکیل سازمان ملی مهاجران می تواند، اقدام راه گشای دیگری باشد. اکنون وضعیت اشتغال آن ها متوجه وزارت کار است، وزارت بهداشت درگیر مسائل درمان، آموزش و پرورش متولی رتق وفتق امور تحصیلی و ... است، لذا به جای درگیری چند وزارتخانه، ایجاد سازمانی واحد که بتواند کلیه امور اتباع را پیگیری کند، مورد نیاز است.
7- روشنگری جامعه درباره تعاملات ویژه اقتصادی دو کشور از دیگر مواردی است که می تواند مقابل موج افغانستان ستیزی بایستد. تعداد قابل توجهی از سرمایه گذاری خارجی در استان خراسان رضوی توسط تاجران افغانستانی صورت می گیرد، مرز دوغارون به خصوص با توجه به برخی کارشکنی ها از سوی دیگر همسایگان، یکی از دروازه های اصلی ما برای ترانزیت به آسیای میانه است. برخی زیرساخت هایی که به تازگی مورد بهره برداری قرار گرفته است، از جمله راه آهن خواف – هرات می تواند به شکوفایی و رونق اقتصادی دو کشور کمک شایانی کند. امروز حضور برخی از اتباع افغانستانی در حوزه توریست درمانی به خصوص در خراسان رضوی عدد و رقم های قابل توجهی دارد.
8- تسریع در روند صدور شناسنامه برای کودکان حاصل از ازدواج اتباع خارجی با مادران ایرانی در کنار آگاهی شهروندان نسبت به مخاطرات این ازدواج ها، می تواند از چالش های دیگر در سال های آینده جلوگیری کند.
9- اذیت و آزار یک مهاجر قطعا محکوم است و مسئولان باید با افراد خاطی برخورد کنند و اجازه گسترش این رفتارها را ندهند؛ چراکه هیچ کجای دین و قانون ما ظلم به انسانی را روا نمی دارد، به خصوص اگر آن انسان به دنبال پناهی باشد. همان طور که اگر مهاجری، جرم و خطایی در کشور مرتکب می شود باید طبق قوانین با او قاطعانه برخورد شود.
10- رایزنی با مقامات افغانستانی و انعقاد تفاهم نامه از دیگر ضرورت های این حوزه است، مسئولان افغانستانی باید بتوانند شهروندان خود را از مخاطرات سفر غیرمجاز به کشورهای همسایه آگاه کنند و مسئولیت عواقب آن را بپذیرند.
11- امروز بسیاری از اتباع خارجی در خراسان رضوی، صاحب شغل هستند، درصد قابل توجهی کارت آمایش دارند و عده ای نیز با گذرنامه در کشور اقامت می کنند. برخی شهروندان ایرانی نگرانی های درستی درباره حضور اتباع در محل سکونت خود دارند، نگرانی هایی از جنس این که نکند این مهمان ناخوانده رفته رفته جای صاحبخانه را تنگ کند. این جا وظیفه دولتمردان است که بدانند اولا سکوت راه حل مناسبی در این باره نیست. این موضوع باید برای مردم شفاف شود که امروز کشور افغانستان چه نقشی در اقتصاد کشور و به خصوص خراسان رضوی دارد؟ چند درصد از جرم و جنایت های انجام شده، توسط اتباع غیر مجاز انجام می شود، آمار دقیق آن ها چقدر است، چند درصد از آپارتمان های مشهد توسط این افراد اجاره شده است و...
مسئولان باید بدانند هر چه سکوت سنگین تر باشد، فضا برای شایعه سازی و بحران آفرینی درباره حضور اتباع مهیاتر خواهد بود، شایعاتی که عاقبت منجر به رفتارهای احساسی از سوی شهروندان هر دو ملت خواهد شد. ثانیا باید سازوکاری ایجاد شود که مردم احساس نکنند، اتباع خارجی هزینه های زندگی شهروندی را پرداخت نمی کنند، اتباع خارجی باید طبق قوانین هزینه های زندگی در شهرهای کشور از جمله مالیات و عوارض را بپردازند و از سوی دیگر از حقوق و خدمات شهروندی نیز بهره مند شوند، این موضوع باعث خواهد شد که اتباع نیز احساس نکنند مورد ظلم و اجحاف قرار گرفته اند، شهروندان ایرانی نیز تصور نخواهند کرد که کسی جای آن ها گرفته است. نمی شود بیش از 40 سال میزبانی کنیم و هم مهمان ناراضی باشد و هم میزبان.
*روزنامه نگار
روزنامه خراسان