نورنیوز - گروه فرهنگ و جامعه: از مهر بیشتر از ۱۰ روز گذشته است بی آنکه ماراتن پرماجرای کنکور با اعلام نتایج نهایی به خط پایان رسیده باشد. هرسال تقریبا پاییز نیامده، بهار به دانشگاهها میرسید و صحن مراکز آموزش عالی از آیند و روند «دانشجویان نورسیده» لبریز میشد.
امسال اما دانشگاه ها با بهاری دیررس روبرو هستند و هنوز از نامهای پذیرفته شدگان رونمایی نشده تا رونق روزهای سبز به کلاسها برگردد. گویا تأخیری که پیش آمده به خاطر محکم کاری مسئولان در صحت اعمال ضریب تأثیر معدل هاست که برای اولین بار پایش به محاسبات سنجش و پذیرش دانشجو باز شده است. هرچه هست داوطلبان و خانوادههایشان با بی تابی فراوان چشم به راه خوان آخر از هفت خوان کنکور در نسخه جدید هستند.
مقامات سازمان سنجش، هفته پیش اعلام کردند «تلاش میشود نتایج نهایی آزمون سراسری سال ۱۴۰۲ در هفته آینده و پیش از ۱۵ مهرماه اعلام شود.» یکی دو روز پیش هم وقتی خواستند لابد موعد دقیقتری را مشخص کنند گفتند چهارشنبه یا پنجشنبه (۱۴ یا ۱۵ مهرماه) نتایج اعلام میشود.
غیر از امسال، شاید فقط یکی دوسال دیگر بوده که اعلام نتایج به دلایلی مثل ماجرای کرونا با تأخیر همراه بوده و از تابستان و شهریورش به پاییز و مهرماهاش کشیده باشد. کنکوریها و بیشتر از آنها خانوادههایشان معمولا در نیمه دوم هرسال گوش به زنگ و چشم به راه، اعلام نتایج نهایی بزرگترین آزمون علمی ورود به دانشگاهها را انتظار میکشند.
امسال اما به خلاف این سنت رایج، اعلام نتایج به نیمههای مهرماه موکول شد تا لایهای دیگر بر حاشیههای چندلایه ی کنکور امسال افزوده شود. چند روز جلو ،عقب شدن موعد اعلام نتایج، شاید به خودی خود موضوع چندان حساسیت برانگیز و مهمی نباشد اما آنچه این تعویق و تأخیر را پرسش برانگیز و نگران کننده کرد مجموعهای از اتفاقات زنجیرهای و حاشیههای واقعی یا تصنعی بود که از آغاز فرایند کنکور امسال تا لحظه پایانش، دست از سر این رقابت فراگیر برنداشته است.
مدیران و متولیان کنکور البته تمام تلاش خود را به کار بستند تا دغدغه خانوادههای درگیر کنکور به کمترین حد ممکن برسد اما فراوانی و پشت هم آیی این حاشیه ها آنقدر زیاد بوده که رفع نگرانیها به سادگی ممکن نباشد. تا وقتی سوت پایان این رقابت به صدا درنیاید و نتایج قطعی و نهایی آن رسما اعلام نشود دغدغه و دلمشغولی همچنان با خانوادهها خواهد بود.
کنکور، مسألهای اجتماعی و فراتر از رقابت علمی
کنکور از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در خانوادههای ایرانی است. تقریبا هیچ خانواده ایرانی را نمیتوان یافت که به نحوی از انحا در شعاع تأثیرات این پدیده قرار نداشته باشد. به این اعتبار اکنون کنکور بیش از آنکه یک رقابت علمی محض باشد یک مسأله و موضوع فراگیر اجتماعی است؛ مسألهای با بُرد و نفوذ بسیار بالا که ماهیتی ملی پیدا کرده و مثل همه موضوعات و مسائل ملی دیگر، کوچکترین نوسانهای مدیریتی در آنها تلاطمهای عظیم اجتماعی را درپی خواهد داشت.
ذرهای تشتت در تصمیم گیری، یا قطرهای اغتشاش در برنامه ریزی، یا کمترین کوتاهی در اجرای هماهنگ و دقیق آن، این استعداد را دارد که به یک نگرانی فراگیر – خاموش یا پرسروصدا- بینجامد و آرامش روانی شهروندان را در مقیاس وسیع تهدید کند. خدشه در آرامش و اعتماد عمومی هم به اولین جایی که زخم میزند امنیت ملی است. تصویر حکمرانی مقتدر با اندکی نا امنی روانی بلافاصله مخدوش میشود، اگر نقض و ابطال نشود. به این اعتبار است که گفته میشود کنکور در ایران امروز، از پدیدهای علمی و شخصی خارج شده و به مسألهای اجتماعی و ملی تبدیل شده است.
چیزی که امروز به کنکور شهرت یافته، علاوه بر اینکه آزمونی برای ورود به دانشگاه است میتواند در صورت عدم توجه و دقت به ابعاد مختلف آن به یکی از معیارهای تخمین کارآمدی و کفایت حکمرانی در انجام مأموریتهایش نیز تبدیل شود.
تغییرات پیاپی در ضوابط، تعدد و بعضا تعارض مراکز سیاستگذاری، فقدان یک رژیم رسانهای متمرکز در مخابره اخبار صحیح، فوران خبرهای تقلّب و لورفتن سوالات آزمون، جولان مافیای مراکز آمادگی کنکور، ناهماهنگی میان وزارت آموزش و پرورش با سازمان سنجش، و ... تنها برخی از عواملی اند که ذهن جمعی ایرانیان را - درست یا غلط - در اطمینان کردن به کنکور به عنوان یک آزمون آرام و امن و سالم و بی حاشیه با مانع مواجه میکند. درست است که ضرر این ناهماهنگیها مستقیما متوجه جوانان و خانوادههایشان است اما بازنده اصلی درواقع، نظام حکمرانی است که با تضعیف اعتماد عمومی مردم، اقتدار و نفوذ کلامش مخدوش میشود.
قابل انکار نیست که نظام سنجش دانشجو در ایران به واسطه تغییراتی که قرار است در شیوههای سابق صورت دهد در دوران گذار به سر میبرد. بروز برخی ناهماهنگی ها و تشتت ها در دورانهای گذار، چیزی غیرطبیعی نیست اما بسامد و فراوانی اتفاقاتی که خانوادهها در جریان کنکور امسال شاهد آن بودند فراتر از میزان معمول بود و نرخی بیشتر از حدّ متعارف و قابل تحمل داشت.
طبعا تا وقتی یک پیمایش موجه و معتبر، یا یک تحقیق و تفحص جدی صورت نگیرد نمیتوان حکم و قضاوتی را به مردم نسبت داد اما در غیاب آن پیمایش، وقتی به مشهودات و به شبکه ی شفاهی ارتباطات اجتماعی مراجعه میکنیم نشانههای پررنگ و نگران کنندهای از نارضایتی و یا نااطمینانی عمومی نسبت به فرایند کنکور امسال میبینیم.
این نشانهها بیش از هرجا در رسانههای مکتوب و نیز در شبکههای اجتماعی ظاهر میشوند. چه بسا گناه رسانهها در القای حس ناسالم بودن کنکور، کمتر از ضعفهای مدیران و مجریان آزمون نباشد اما منصفانه باید گفت که غیر از این عامل رسانهای، اجرای پرماجرای خود کنکور نیز زمینههای مساعدی برای فراگیر و باورپذیرشدن این ذهنیت عام فراهم میکند.
شک نیست که با تمهیدات و تضمینهای متعددی که در مسیر اجرای آزمون کنکور وجود دارد بروز تقلب فراگیر یا خطای سیستماتیک در آن بسیار دور از ذهن است اما مگر ایجاد اطمینان ذهنی و اعتماد باطنی تماما در اختیار کارگزاران و متولیان آزمون است؟ اعتماد و آرامش، حالتی روانی است که نسبت مستقیم با تجربههای شخصی افراد دارد. کنکوریها و خانوادههایشان، بی آنکه بخواهند ناسپاسی کنند و قدرنشناس باشند متأسفانه تجربه شخصی خوشایندی از کنکور پرماجرای 1402 ندارند.
باید امیدوار بود که انحلال سازمان سنجش آموزش کشور و ابلاغ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای تشکیل نهادی مستقل و زیر نظر رئیس جمهور با عنوان "سازمان ملی سنجش و ارزشیابی نظام آموزش کشور" بتواند تمرکز و هماهنگی را در اجرای آزمونهای کنکور محقق کند و اطمینان خاطری برای داوطلبان و خانوادههایشان فراهم آورد.
نورنیوز