نورنیوز - گروه اقتصاد: در گفتارهای پیشین به این موضوع پرداخته شد که چگونه مزیت ژئواکونومیک ایران بهعنوان سرزمینی که هزاران سال چهارراه تجاری میان شرق و غرب عالم بوده است، در شبکه تارعنکبوتی نظم آنگلوساکسونی گرفتار شد و فرصت روابط تجاری میان ایرانیان و همسایگانش را ویران کرد. ساختار و آرایش صنعتی کشور باعث شد اقتصاد ایران در برابر تحریمهای ناجوانمردانه آنگلوساکسونها آسیبپذیر باشد و امکان خروج از چنبره هژمونی دلار را پیدا نکند. در این وضعیت تنها راهحل این است که اقتصاد ایران به یک پلتفرم معاملاتی مستقل از دلار و مبتنی بر «ارزش افزوده» و «زنجیره ارزش» دست پیدا کند. دکتر «حمیدرضا فرتوکزاده» اقتصاددان و استاد دانشگاه معتقد است طرح ایلاف میتواند مسیر دستیابی به این پلتفرم را هموار کند. اما چگونه؟
او در گفتوگو با «نورنیوز» میگوید: «تنها راه خروج کشور از تاس لغزندهای که اقتصاد را گرفتار خود کرده ، اصلاح دو رویکرد است؛ رویکرد نخست، حاکمیت زنجیره ارزش است؛ یعنی نیازسنجی بازار خارجی و پیرامونی و برنامهریزی برای تولید و عرضه کالاهای غیرخامی که در خارج از مرزها مشتری و متقاضی دارد. رویکرد دوم، ایجاد شبکهای از کشورهای همپیمان و مشترکالمنافع است که خارج از کریدور سنتی فروش نفت و مواد خام و واردات کالاهای آماده یا نیمهساخته، آماده خلق فرصتهای جدید هستند.»
اما به گفته این استاد دانشگاه، پیش از حرکت به سوی خارج از مرزها، هم نظام دیوانسالاری داخل کشور نیازمند خانهتکانی است و هم فعالان بخش خصوصی و بازرگانان نیازمند تغییر نگاه و ذهنیت؛ چرا که به گفته او «بازرگانان ما تجارت را در زمین آنگلوساکسونی یاد گرفتهاند و برفرض الان نمیدانند قواعد آسیای مرکزی چیست یا وانند در آفریقا کار کنند. »
او با تأکید بر اینکه ایلاف قبل از هرچیز روی ظرفیتهای کشور تمرکز دارد، میگوید:« ایلاف تأکید میکند که ما ظرفیتهای زیادی داریم، اما بالفعل کردن ظرفیتها، کسی را میخواهد که بازار را بسازد. الآن پیشنهاداتی سر زبانها افتاده است و کسانی که می خواهند وارد فضایی نزدیک به ایلاف بشوند، میگویند که ایران باید مرکز ترانزیت منطقه شود! یعنی ما اینجا بنشینیم تا عدهای بیایند و از اینجا بار ببرند و به ما حق ترانزیت بدهند و ما پولدار شویم! پیشنهادی که نشان میدهد ما حوصله کارکردن نداریم. ایلاف، ترانزیت را رد نمیکند و میگوید که شما اول باید network value یا زنجیره ارزش و پلتفرم ایجاد کنید و بعد وقتی که صنعت، تجارت، لجستیک و ... را به همدیگر گره زدید، خود به خود از ترانزیت هم بهرهمند میشوید. مولانا در جواب دوستانی که به ترانزیت و ماهیت کریدوری ایران وزن زیادی میدهند، جواب خوبی میدهد و میگوید:"هر که کارد فکر گندم بایدش/ کاه خود اندر تبع میآیدش". مولانا میگوید که شما چرا کاه میکارید؟ شما میخواهید ایران را مرکز ترانزیت کنید، در حالی که باید ایران را مرکز تجارت و زنجیره ارزش کنید؛ آن موقع کاه و حق ترانزیت هم خواهید داشت».
این استاد دانشگاه در توضیح و تبیین ایلاف و پلتفرم تجاری مستقل از دلار میگوید: «وقتی از پلتفرم معاملاتی مستقل از دلار یا همان ایلاف ایرانی سخن میگوییم، یعنی بهدنبال طرفهای تجاری هستیم که هم آنها نیاز و تقاضای موثر برای محصولات ایرانی داشته باشند و هم شرکتهای ایرانی متقاضی محصولات آنها باشند. چنین شرکای تجاریای در نظم آنگلوساکسونی در دسترس شرکتهای ایرانی نبودند. حتی در دوران رژیم پهلوی که هیچ گونه تحریمی بر سر راه شرکتهای ایرانی نبود. ولی ما در دوران تحریم هم مدل مشابهی را با چینیها دنبال کرده و میکنیم. چراکه چینیها هم مانند غربیها واردکننده مواد خام و نیمهخام و صادرکننده کالاهای صنعتی هستند. بنابراین در کارکردن با شرکتهای چینی هم نمیتوانیم از چرخه معیوب خامفروشی خارج شویم. البته این به معنی کارنکردن با چینیها نیست؛ همچنان که کارکردن با آنگلوساکسونها را هم نفی نمیکنیم، بلکه بهدنبال ایجاد تعادل و کاهش وابستگی تدریجی به پلتفرم دلاری هستیم. برای این منظور باید طرفهای تجاری جدیدی بیابیم که ماهیتاً مکمل اقتصاد صنعتی ایران بوده و از تعرض و دستاندازی آنگلوساکسونها در امان نسبی باشند. اینجاست که اهمیت پنجره فرصت ایلاف معلوم میشود».
حال سوال اینجاست، ایلاف برای اجرایی شدن به چه سازوکاری در داخل کشور نیازمند است؟ سوال اساسی تر اینکه آیا این موضوع در سطوح کلان توانسته موافقتهای ابتدایی را به خود جلب کند؟
دکتر فرتوکزاده در جواب این سوال میگوید: «موضوعات ابتدایی کمابیش در تمامی سطوح مطرح شده و مورد استقبال هم قرار گرفته است. باید توجه داشت واگرایی در حکمرانی، یک مقوله تئوری روی کاغذ نیست؛ بلکه در شاکله اقتصاد و حتی زندگی ماست. این چرخش ژئواکونومیک به یک چرخش در حکمرانی نیاز دارد. مثلاً ما الان وزارتخانهای داریم به نام نفت که متولی صادرات است و وزارت جهاد کشاورزی را داریم که متولی واردات غلات است. این دو وزارتخانه باید در یک نقطه به هم برسند تا بتوانیم مزیت ایجاد کنیم.» این اقتصاددان با تأکید بر اینکه «ایلاف مطمئناً راهحل تحریم است، ولی ربطی به تحریم ندارد» میافزاید:« اگر ایران تحریم هم نباشد، باز هم باید ایلاف را داشته باشیم؛ چون مزیت خلق میکند. اینکه من به آن طرف دنیا نفت صادر کنم و دلار بگیرم و از یک جای دیگر دنیا قطعات و غلات وارد کنم، مزیت ندارد».
سعدی، در سطور واپسین حکایتش در گلستان، تاجر جزیره کیش را به «مالیخولیا» و خیال خام متهم میکند؛ سرنوشتی که این سوال اساسی را مطرح میکند که آیا «ایلاف ایرانی» امکان اجرایی شدن دارد یا شبیه همان خیال خامی است که شاعر قرن هفتم را به ستوه آورد؟
دکتر فرتوکزاده در پاسخ به این پرسش میگوید: «پایلوتهای ایلاف در همین سال ۱۴۰۲ شدنی است؛ شرکتهای خصوصی همیشه دنبال بازار و دنبال منافع هستند. برآورد من این است یک میلیارد دلار در پلتفرم ایلاف تا پایان امسال امکانپذیراست. ما میخواهیم حدود ۱۷-۱۸ میلیارد غلات وارد کنیم که ۵ درصد آن یک میلیارد دلار میشود. اگر وزیر صمت فرصت پیدا کند و ۳-۴ وزارتخانه مرتبط را کنار هم قرار دهد و بهعنوان پایلوت این ۵ درصد را در پلتفرم ایلاف ببرد، کار آغاز میشود».
«ایلاف ایرانی» در ابتدای راه است. هنوز نقاط مبهم زیادی دارد؛ هر روز پرسشهای بیشتری درباره اش ایجاد میشود، اما آنگونه که دکتر فرتوکزاده میگوید، هیچ راه گریزی از آن نیست و به قولی تمام راهها به آن ختم میشود.
نورنیوز