نورنیوز ـ گروه بینالملل: چند روزی است که فضای خبری بسیاری از رسانههای جهانی معطوف به اتفاقی است که برای فرمانده گروه «واگنر» در روسیه افتاد.
بسیاری از مردم جهان نام «گروه واگنر» را برای اولین بار در تیرماه سال جاری شنیدند و خیلیها پیش از این، تنها با عناوینی چون «نسخه روسی بلک واتر» گروه واگنر را میشناختند.
واگنر مانند نمونه آمریکایی خود یعنی «بلک واتر»، ارتشی خصوصی و در خدمت دولت روسیه است که فرماندهی آن را تا همین چند روز قبل «یوگنی پریگوژین» که پیشتر آشپز مخصوص «ولادیمیر پوتین» بود بر عهده داشت.
پریگوژین به عنوان یکی از الیگارشهای مورد اعتماد ساختار قدرت در روسیه، چندی قبل در میانه جنگ اوکراین با اقدامی بسیار عجیب و به بهانه خیانت مقامات ارتش به شخص پوتین و روسیه در عملیاتی کودتاگونه که از آن به «شورش» یاد شد، پس از تصرف شهر روستوف، نیروهایش را به سمت مسکو روانه کرد.
فرماندهی گروه واگنر که خود و گروهش را به دلیل نقش ویژه و اثرگذار در معرکه اوکراین، قهرمان جنگ اوکراین میدانست، دستِکم از اسفندماه گذشته به صراحت فرماندهان ارتش ملی روسیه را خائن قلمداد میکرد و با آنان زاویه پیدا کرده بود.
او مشخصا «سرگئی شایگو» وزیر دفاع و «والِری گراسیموف» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح روسیه را مسئول شکستهای میدانی در جنگ اوکراین میدانست و معتقد بود که آنها با ارائه گزارشهای غلط به کرملین، روایتی تحریف شده از میدان را به اطلاع مقامات روسیه میرسانند.
با این حال؛ ماجرای کودتای پریگوژین با وساطت «الکساندر لوکاشنکو» رئیس جمهور بلاروس و متحد «ولادیمیر پوتین»، دستِکم در ظاهر و تنها با گذشت 48 ساعت خاتمه یافت، تا آنچه که میرفت ساختار قدرت در روسیه را در بحبوحه جنگ از درون به چالش بکشد، فیصله پیدا کند.
گمانهها و شواهد زیادی اما از همان موقع وجود داشت که پذیرش پایان یافتن ماجرا را بسیار سخت میکرد.
عصر چهارشنبه گذشته اول شهریورماه، یعنی تنها دو ماه پس از شورش گروه واگنر، بمب خبری که برخی نیز آن را غیر منتظره نمیدانستند، ناگهان منفجر شد و رسانههای روسی از سقوط جت شخصی یوگنی پریگوژین در آسمان شهر تِوِر در ۱۶۰ کیلومتری مسکو خبر دادند.
از همان ابتدای انتشار این خبر، گمانههای بسیاری در خصوص چیستی و چگونگی ماجرا از یک سو و کشته شدن یا نشدن پریگوژین از سوی دیگر مطرح شد و سیل تحلیلها و گمانهزنیها که هنوز هم ادامه دارد، انواع و اقسام احتمالات را مطرح کرد.
از انفجار بمب جاسازی شده در هواپیما تا انهدام به وسیله موشک زمین به هوا و مواردی از این دست به عنوان دلایل سقوط هواپیمای پریگوژین مطرح شد، اما مخرج مشترک همه اخبار و تحلیلهای عمدتا غربی، تاکید بر انتقام پوتین از فرمانده واگنر بود.
در کنار این اخبار غیر مستند، گزارههایی در خصوص دست داشتن اوکراینیها و آمریکاییها در این ماجرا نیز مطرح شد اما نه به قوت و گستردگی متهمسازی پوتین، چه، منطقا به دلیل ضربات مهلک میدانی واگنر به ارتش اوکراین، حذف پریگوژین برای آنها نیز مطلوب بود.
فراتر از آن، تا پیش از تسلیت رسمی پوتین به خانواده پریگوژین و البته اعلام نتیجه آزمایش دیانای جسد متعلق به او، برخی با توجه به ماجرای ۱۳ اکتبر ۲۰۱۹ در کنگو، صحبت از عملیات فریب میکردند و اصل کشته شدن او را محل اشکال میدانستند.
در این میان؛ مناسبات شخصی پوتین و پریگوژین از یک سو و دو مصاحبه خیلی مهم از این دو نفر، مسیر حل این معما و پیچیدگیهای آن را افزایش داد و فضای دیگری را بر تحلیلهای رسانهای حاکم کرد.
پریگوژین پیشتر در یک مصاحبه با سمیون پِگوف، وبلاگ نویس نظامی روسی گفته بود؛ ترجیح میدهم من را بکشند تا اینکه به مردم کشورم دروغ بگویم. پوتین نیز در مصاحبهای تلویزیونی به صراحت گفته بود تنها چیزی که نمیتواند ببخشد «خیانت» است!
با این وجود؛ بر اساس قاعده عقلی و حقوقی، ایراد اتهام بدون ارائه دلیل و مدرک باطل است و تاکنون نیز هیچ مستندی در خصوص چیستی و چرایی سقوط هواپیمای پریگوژین ارائه نشده است.
با این حال به نظر میرسد؛ معمای پریگوژین از جمله موضوعاتی است که مسیر همواری برای واکاوی آن وجود نخواهد داشت و در تاریخ سیاسی جهان به عنوان رازی سر به مُهر خواهد ماند.
نورنیوز