نورنیوز ـ گروه بینالملل: در حالی که منطق راهبردی ایجاب میکند بازیگران اروپایی ناظر بر شرایط کنونی نبرد اوکراین و آیندهنگری نسبت به روابط با مسکو، سریعا رویکرد صلحمحور را جایگزین جنگافروزی خود در اوکراین کنند، اما شرکتهای تسلیحاتی که اتفاقا نفوذ زیادی نیز در دولتهای غربی دارند، اجازه تحقق این رویکرد منطقی و عقلانی در حوزه راهبردی را نمیدهند.
به بیان دقیقتر؛ سیاستگذاران اروپایی و آمریکایی، تحت تاثیر لابیهای سلاح، قدرت توصیف و تحلیل صحنه نبرد را به صورتی ارادی از خود سلب کردهاند!
درست به همین دلیل؛ اوکراین پس از جنگ به یکی از واردکنندگان اصلی تسلیحات جهان تبدیل شده که اغلب آنها کمک کشورهای غربی هستند.
موسسه پژوهشهای صلح (SIPRI) مستقر در استکهلم در تازهترین گزارش خود تاکید کرده است که در فاصله سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ سهم اوکراین از واردات جهانی جنگافزار و تجهیزات نظامی ۲ درصد بوده و کییف از این نظر در جایگاه ۱۴ قرار داشت، اما اکنون کییف به یکی از مهمترین کانونهای تمرکز شرکتهای تسلیحاتی و سوداگری آنها تبدیل شده است.
در این میان، آمریکا با فاصله زیاد نسبت به دیگر کشورهای جهان بزرگترین صادر کننده تسلیحات است و ۴۰ درصد این بازار را در اختیار دارد.
این آمار و اطلاعات نشان میدهد که چرا حرکت به سوی صلح، خط قرمز شرکتهای تسلیحاتی و متعاقبا دولتهای غربی و سهامداران این شرکتها که بسیاری از آنها اتفاقا در مسندهای سیاسی مهم قرار دارند محسوب میشود.
در این معادله، برای غرب نه «اوکراین تجزیه شده» و نه «عقبگرد کییف به دههها قبل» اساسا اهمیتی ندارد!
نکته مهمتر اینکه؛ آمریکا و متحدانش با جلوگیری از عضویت اوکراین در ناتو و اتحادیه اروپا، مجاری صدور تسلیحات به این کشور را بدون هیچگونه محدودیتی باز گذاشتهاند، زیرا اگر اوکراین به عضویت ناتو یا اروپای واحد در آید، مبادلات تسلیحاتی آن با برخی محدودیتها مواجه خواهد شد، اما زمانی که اوکراین در ظاهر به عنوان کشوری مستقل از ناتو و اتحادیه اروپا مورد شناسایی قرار گیرد، شرکتهای تسلیحاتی قدرت مانور به مراتب بیشتری برای صدور تسلیحات به این کشور خواهند داشت.
با این تفسیر نگاه ابزاری غرب نسبت به اوکراین جنگزده مشهودتر میشود، چه، تمرکز تسلیحات غربی در خاک اوکراین نه تنها شرایط جنگ را پیچیدهتر ساخته، بلکه حتی در صورت انعقاد صلحی موقت و پایدار در کییف نیز شاهد اخلال در حفظ موازنه بازدارندگی در محدوده جنگی خواهیم بود.
در واقع؛ سیاستهای تسلیحاتی غرب در اوکراین، موضوعی نیست که بتوان آن را ناشی از یک رویکرد صرفا تصادفی یا مقطعی دانست و قطعا بخشی از این سیاستها ناظر بر هدفگذاری کلان آمریکا و بازیگران اروپایی مبنی بر تبدیل اوکراین به یک گره کور راهبردی در حوزه روابط بینالملل است.
اساسا اصرار سران ناتو مبنی بر گسترش پیمان آتلانتیک شمالی به شرق از همین رویکرد کلان اقتباس شده است.
در یک نتیجهگیری و نگاه کلی، باید رویکرد تسلیحاتی خطرناک غرب در اوکراین را جزئی از راهبرد ناامنسازی حوزه پیرامونی روسیه (حتی در صورت انعقاد صلح در جنگ اوکراین) دانست، موضوعی که قطعا روسیه در مواجهه با آن منفعلانه عمل نخواهد کرد.
نورنیوز