نورنیوز ـ گروه بینالملل: گرچه در بحبوحه جنگ اوکراین، سران اتحادیه اروپا در صدد مخابره علائم وحدتبخش در مجموعه تحت نظارت و مدیریت خود هستند، اما این ظاهرسازی تاریخ مصرف خود را مدتهاست از دست داده و تسویه حساب با اعضای منتقد جای آن را گرفته است!
در این میان، کشورهای مجارستان، لهستان و کرواسی بیش از دیگر اعضا زیر فشار بازیگرانی مانند آلمان و فرانسه قرار گرفتهاند.
بهانهجویی ژرمنها و فرانسویها جهت اعمال فشار بر دولت «ویکتور اوربان» در بوداپست، یکی از بزنگاههای این بازی غیردموکراتیک محسوب میشود.
حدود سه ماه قبل، برلین و پاریس به بهانه ناکافی بودن اقدامها علیه فساد مالی، بودجه مجارستان از اتحادیه اروپا را بیش از شش میلیارد یورو کاهش دادند!
نکته جالب توجه اینکه؛ کمیسیون اروپا به ریاست «اورزولا فوندرلاین» سیاستمدار جنگطلب آلمانی، خواستار اعمال محدودیتهای شدیدتری علیه مجارستان شد که البته با موافقت اکثریت همراه نشد.
بر اساس آنچه منابع رسانهای وابسته به جریانهای قدرت در اتحادیه اروپا مدعی شده اند، علت این اقدام که تاکنون سابقه نداشته، وجود نگرانیهای جدی در این مورد است که منابع مالی اتحادیه به دلیل تدابیر ناکافی برای مبارزه با سوءاستفاده و فساد مالی در مجارستان به مصارف قانونی و تعیین شده نرسد.
با این حال؛ بر همگان مسجل است که مسئله اصلی، نه وجود فساد مالی در مجارستان و نه حتی مخالفت اوربان با اصلاحات قضایی مدنظر اروپا است، بلکه آنچه برای سران اروپای واحد موضوعیت دارد، عدم همراهی برخی کشورها در سیاستهای ماجراجویانه مربوط به جنگ اوکراین است.
مجارها به مانند کرواتها، نسبت به تکروی آلمان و فرانسه در جنگ و اتخاذ سیاستهای محدودکننده علیه مسکو مخالف هستند و معتقدند «مدیریت بحران جنگ» جای خود را به «بازی مطلق و خطرناک اروپا در زمین آمریکا» داده و تبعات این موضوع در آیندهای نزدیک متوجه قاره سبز خواهد کرد.
از ابتدای تشکیل اتحادیه اروپا تاکنون، طبقهبندی غیر اعلامی و در عین حال ملموسی میان بازیگران این اتحادیه صورت گرفته که مطابق آن، هر بازیگری با سیاستهای تحمیلی برلین و پاریس مخالفت کند، مورد هجمه و غضب آنها قرار میگیرد، هر چند این اعمال فشار، از مجرایی به نام کمیسیون اروپا علیه بازیگران مخالف تحمیل میشود.
در پروندههایی چون «اتخاذ سیاستهای ریاضتی در حوزه اقتصاد»، «وادارسازی اعضای اروپایی مبنی بر پذیرش پناهجویان»، «ممنوعیت مبادلات انرژی با روسیه پس از جنگ اوکراین» و «حمایت تسلیحاتی اعضای اتحادیه اروپا از اوکراین»، کشورهای اروپایی تنها یک راه پیشِ رو داشته و آن تبعیت مطلق از فرانسه و آلمان است.
هرگونه تصمیم ملی و داخلی در این حوزه، حتی اگر در مغایرت مطلق با منافع ملی این کشورها باشد، با واکنش سریع و سلبی برلین و پاریس مواجه میشود.
در حال حاضر، «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه و «اولاف شولتز» صدر اعظم آلمان، دیکتاتوری مطلق در اروپای واحد را مترادف با «عقلانیت جمعی» در این مجموعه تفسیر کرده و رسانههای غربی نیز در حال پمپاژ این تصویرسازی نادرست و دروغین به افکار عمومی اروپا و دنیا هستند.
بدون شک در آیندهای نزدیک، پردههای بیشتری از این نمایش دروغین دموکراسی در مجموعهای که خود را نماد احترام به آزادی عقیده و حاکمیت اعضا میداند، افشا خواهد شد.
ضمن اینکه آمریکا به عنوان سرکرده آتلانتیکیها در ناتو، به آلمان و فرانسه دستور داده تا مخالفت مجارها با عضویت سوئد و فنلاند در ناتو را با واکنشی سخت در قالب «مصوبات اتحادیه اروپا» پاسخ دهند، موضوعی که نشان میدهد ناتو و اتحادیه اروپا دو مجموعه جدا در نظام بینالملل نبوده و میان این دو، نوعی همپوشانی خطرناک وجود دارد، گرچه این واقعیت از سوی سران اروپایی سانسور میشود.
نورنیوز