نورنیوز ـ گروه فرهنگ: اگر از منظر قرآن و روایات به مقوله با اهمیت ظهور انبیاء الهی نظر کنیم میبینیم که سنت الهی به شکلی است که همه پیامبران بزرگ، ظهور انبیاء پس از خود را به روشنی بشارت دادهاند.
حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) به عنوان دو پیامبر اولوالعزم پیش از نبی اکرم(ص) در کتب آسمانی خویش با وضوح بسیار بالایی ظهور پیامبر خاتم را بشارت دادهاند.
با موضوع بعثت پیامبر اکرم(ص) و بشارتهای مربوط به ایشان در عهدین با دکتر «محمدکاظم شاکر» متخصص در حوزه مسیحیت و یهودیت به گفتگو نشستیم که به شرح زیر میآید:
نورنیوز: در ابتدا پیرامون بعثت پیامبر اکرم(ص) و روایاتی که در این زمینه وجود دارد بفرمایید.
شاکر: در خود قرآن کریم آیاتی راجع به بعثت پیامبر گرامی خاتم وجود دارد. همچنین در روایات، محل بعثت ایشان غار حرا واقع در جبل النور اعلام شده است. اما مطابق احادیث، در مورد زمان مبعث اختلاف وجود دارد. آنچه که الان مشهور است 27 ماه رجب است. روایاتی نیز مبنی بر بعثت پیامبر گرامی خاتم (ص) در ماه مبارک رمضان وجود دارد.
مرحوم استاد محمد باقر بهبودی میگفتند: «در واقع بعثت پیامبر اکرم(ص) در ماه مبارک رمضان بوده اما چون مشرکان رسمی به نام نسیء داشتند و ماهها را جلو و عقب میکردند که قرآن آن را نهی کرده است، بنابراین بعثت در ماه رمضان واقعی و رجب ظاهری صورت گرفته است.»
من برخی از این روایات را بررسی کردم و به شخصه بر این باورم که پیامبر اکرم(ص) در ماه رمضان مبعوث شده اما روایات بیشتری ماه رجب را ماه مبعث معرفی میکند. با وجود این، روایات زیادی از طرق شیعه و سنی در خصوص 27 ماه رمضان داریم به همین دلیل اهل سنت این شب را یکی از شبهای قدر میدانند.
طبق روایات، پیامبر اکرم(ص) عادت داشتند در این ماه به معتکف میشدند که در یکی از این اعتکافها فرشته وحی بر ایشان نازل میشود و ایشان به رسالت مبعوث میشوند. اگر ما روز مبعث را مصادف با آغاز نزول قرآن بدانیم در واقع قرآن هم تأیید میکند که مبعث پیامبر گرامی اسلام در واقع در ماه مبارک رمضان بوده اگر چه در ظاهر در 27 رجب رخ داده است.
چون وقتی میفرماید:« شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» این یعنی ظاهراً مبعث و نزول قرآن با هم مصادف بودهاند. روایات مبعث نیز گویای این است که فرشته وحی در روز مبعث به ایشان میگوید: «اِقْرَأْ» و پیامبر میفرماید که: «ما اَنا به قاریء» و این مکالمه سه دفعه تکرار میشود و در دفعه سوم فرشته وحی میگوید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ» بنابراین اگر شما بگویید که مبعث با نزول این آیات مصادف بوده لاجرم باید وقوع بعثت در ماه مبارک رمضان را هم بپذیرید.
نورنیوز: یک مقداری به روایات یهود در عهد عتیق و نشانههای بعثت نبی مکرم خاتم در تورات بپردازید. نگاه کتاب مقدس یهودیان به این واقعه چیست و واکنشهایی که در جامعه یهود نسبت به این قضیه وجود دارد شامل چه مواردی است؟
شاکر: من مقالهای با عنوان «بشارتهای عهدین در مورد پیامبر اکرم(ص)» دارم که میتوانید آن را در نت پیدا کنید. در این مقاله بنده در شواهد عهد قدیم و عهد جدید در خصوص بشارتهای مربوط به پیامبر اکرم(ص) بحث کردهام و از جمله مطلب مربوط به کوه فاران است که البته من مطلبی مهمتر از آن نیز خواهم گفت.
اولاً باید بگویم مسئله بشارت فقط ادعای مسلمانان نیست و کتاب مقدس یهودیان یا مسیحیان راجع به پیامبر خاتم پیشگویی کرده است. بلکه مسیحیان نیز معتقد هستند که عهد عتیق به ظهور حضرت عیسی(ع) بشارت داده است. بنابراین این مسئله امر عجیبی نیست که فقط مسلمانان چنین ادعایی کرده باشند.
یکی از کتابهای عهد عتیق که خیلی مسئله پیشگویی در آن مطرح است و پیشگوییهایی در مورد پیامبر خاتم و حضرت عیسی(ع) دارد کتاب اشعیای نبی است که در انگلیسی به آن (Isaiah) میگویند. مثلاً در این کتاب راجع به بشارت حضرت عیسی(ع) مطلب خیلی صریحی وجود دارد و آن این است که: «باکرهای حامله خواهد شد» منظور از این باکره حضرت مریم(س) است که قرآن هم آن را تأیید میکند.
بنابراین ادعای پیشگویی کتابهای مقدس راجع به پیامبر خاتم(ص) یک ادعای عجیب و غریبی که توسط مسلمانان گفته شده باشد نیست. اما راجع به پیامبر گرامی باید گفت قرآن در چند مرحله مطلب را بیان کرده است. مرحله اول در آیه 81 آل عمران میفرماید: «وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ النَّبِیِّینَ لَمَا آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتَابٍ وَحِکْمَةٍ ثُمَّ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ...» این آیه بیان میکند که خداوند از پیامبران عهد گرفته است که وقتی کتاب و حکمتی به شما داده شد و بعد رسولی آمد که مصدق آن بود، آن رسول را تأیید کنید و نصرتش کنید. روایاتی در ذیل این آیه آمده که این آیه مربوط به پیامبر گرامی خاتم(ص) است که بشارتش در کتابهای گذشتگان آمده است.
مرحله دوم این است که قرآن به یهودیان و مسیحیان میگوید که نشانههای پیامبر خاتم در کتاب مقدس شما چنان واضح بوده که او را میشناختید همان طور که فرزندانتان را میشناسید. خداوند در دو آیه، یکی آیه 20 سوره انعام که میفرماید:« الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ» و دیگری، آیه 146 سوره بقره میفرماید: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ» یعنی شما پیامبر اسلام(ص) را آن طور میشناختید که فرزندانتان را میشناسید.
در مرحله سوم قرآن میگوید مسئله بشارت ظهور پیامبر اکرم(ص) در کتابهای مکتوب و موجود یهودیان و مسیحیان هست. قرآن میفرماید:« الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ» قرآن فرموده «یجدونه» که فعل مضارع است، و نه وَجَدُوهُ که مربوط به گذشته باشد، پس معلوم میشود کتاب مقدسی که در زمان پیامبر خاتم(ص) بوده و مسیحیان و یهودیان داشتند در همانجا این نشانهها را مییافتند.
سفر تثنیه باب 15 آیه 18 بیان میکند که: «خداوند از میان برادران شما پیامبری همچون من خواهد فرستاد» در باب 18 آیه 18 همین بخش از تورات آمده است که خداوند به موسی(ع) میفرماید: «در آینده پیامبری همچون تو از میان برادران آنها مبعوث خواهم کرد و کلامم را در دهانش خواهم نهاد». همان طور که میدانید اسرائیل لقب حضرت یعقوب(ع) است. پیامبران بنی اسرائیل همه از نسل حضرت یعقوب(ع) هستند و حضرت یعقوب(ع) هم پسر حضرت اسحاق(ع) است برادر حضرت اسحاق(ع) نیز حضرت اسماعیل(ع) است. پس مقصود از برادران آنها بنیاسماعیل یا اعراب است.
مسیحیان مقصود از این عبارت را حضرت عیسی(ع) میدانند در حالی که ایشان هم جزو بنیاسرائیل هستند، پس نمیتواند منظور از این آیه پیغمبری حضرت عیسی(ع) باشد. پس باید یک پیغمبری نام ببرید که از بنیاسرائیل نباشد و مثل موسی(ع) یک شریعت جدید آورده باشد. در حالی که حضرت عیسی(ع) شریعت جدید نیاورده بلکه تنها چند حکم شریعت موسی(ع) را تغییر داده است. مگر همان کتاب مقدس یهودیان برای مسیحیان مقدس نیست؟! بنابراین پیامبری به مانند موسی(ع) از نظر مصداق فقط بر پیامبر خاتم(ص) قابل تطبیق است چون ایشان از بنیاسرائیل نیست و از نسل حضرت اسماعیل(ع) است.
قرآن هم بین پیامبر خاتم(ص) و موسی(ع) مقایسه کرده و گفته او مثل موسی(ع) است. قرآن کریم در آیه 15 سوره مزمل میفرماید:« إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَیْکُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَیْکُمْ کَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولًا» ما به سوی شما رسولی فرستادیم که شاهد است بر شما همان طور که رسولی به سمت فرعون فرستادیم. پس حضرت موسی(ع) و پیامبر خاتم را به هم شبیه کرده است. در سفر تثنیه هم آمده است: «در آینده پیامبری همچون تو از میان برادران آنها مبعوث خواهم کرد و کلامم را در دهانش خواهم نهاد.»
این عبارتِ «کلامم را در دهانش خواهم نهاد» خیلی جالب است یعنی آن پیامبر، اُمّی است. همان طور که پیش از این نیز گفتیم قرآن کریم بر اٌمی بودن پیامبر اکرم(ص) تصریح کرده است در آیه 48 سوره عنکبوت میفرماید: «وَمَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ»، یعنی تو قبلا هیچ نوشتهای را نمیخواندی و هیچ چیزی نمینوشتی. بنابراین، عبارتِ کلامم را در دهانش میگذارم یعنی این که او با چشم خود چیزی نخوانده است، بلکه من زبان او را به خواندن آنچه بر او وحی شده گویا میکنم. در قرآن این موضوع با عنوان «اِقراء»، یعنی به خواندن آوردن، آمده است. در آیه ۶ سوره اعلی میفرماید: «سَنُقْرِئُکَ فَلَا تَنْسَى». بنابراین در سفر تثنیه خداوند میگوید کلامم را در دهانش خواهم نهاد که این اشاره به اٌمی بودن پیامبر دارد. یعنی پیامبر جایی نخوانده است بلکه الان زبانش به وحی باز شده است و این سخنان را میگوید.
به نظر من، این مورد، مهمترین شاهد در عهد عتیق برای بعثت حضرت خاتم الانبیاء(ص) است ولی جالب است بدانید در ترجمه تفسیری که از کتاب مقدس در سالهای اخیر انجام شده و در آلمان به چاپ رسیده، به جای عبارتِ «از میان برادران شما»، عبارت «از میان قوم اسرائیل» قرار داده شده است که تحریفی آشکار است. من وقتی در آمریکا فرصت مطالعاتی داشتم به کتابخانه یک استاد یهودی به نام «پیتر آکس» رفتم که استاد بزرگ یهودی دانشگاه ویرجینیا بود. گفتم آقای پیتر آکس آیا میتوانید در نسخههای اصل عبری ببینید که در سفر تثنیه دقیقا چه عبارتی آمده است، ایشان نگاه کردند و تصدیق کردند که در آنها عبارتِ «از میان برادران شما» آمده است.
نورنیوز: میخواستم بحثی راجع به فاران هم داشته باشیم چون این بحث خیلی مهجور مانده است یعنی تفسیرهای مختلفی هم در اسلام و هم در یهودیت راجع به آن شده است. مرحوم علامه عسکری(ره) هم معتقد است که به فاران چندان توجه نشده است. میخواهم نگاه شما را به بحث جبل فاران به عنوان یکی از نشانههای ظهور پیامبر اکرم(ص) در عهد عتیق بدانم.
شاکر: نشانه فاران هم در سفر تثنیه باب 33 ایات 1و2 ذکر شده است. عین عبارت ترجمهای که الان هست این است: «و این است برکتی که موسی مرد خدا قبل از وفاتش به بنی اسرائیل داد او گفت: خداوند از کوه سینا آمد از کوه سعیر طلوع کرد و در کوه فاران درخشید و با 10000 از مقدسین و مؤمنین آمد.»
گفته شده که کوه سینا، اشاره به محل ظهور حضرت موسی(ع) دارد. کوه سعیر که در فلسطین قرار دارد، اشاره به محل حضرت عیسی(ع) است و کوه فاران اشاره به محل ظهور حضرت رسول(ص) است. چرا که هیچکدام از پیامبران بنیاسرائیل کوچکترین ارتباطی با کوه فاران نداشتند. فقط در تورات حضرت هاجر(س) با کوه فاران ارتباط دارد. فقط هاجر(س) بود که به اتفاق فرزندش اسماعیل در بیابان بئر شبع سرگردان شد و سپس در حوالی فاران اسکان گرفت.
تورات در سفر پیدایش باب 21 آیه 18 میگوید «و خداوند در همان هنگام بود که هاجر را بشارت داد که من قوم بزرگی از او به وجود خواهم آورد. لطفاً بفرمایید آن قوم بزرگی که از نسل هاجر(س) بوده اشاره به کدام قوم است! در باب 21 آیه 21 مینویسد که: «خدا با اسماعیل بود و او در بیابان فاران بزرگ شد.» در باب سوم کتاب حبقوق نبی این بشارت این گونه آمده است: «خدا از تیمان و آن قدوس از فاران برآمد جلالش آسمانها را فراگرفت و سراسر زمین از حمدش پر شد.» تیمان و تیما در تورات بسیار آمده است، از قبیلِ سفر پیدایش باب 25 آیه 15؛ سفر ایوب باب 6 آیه 19؛ کتاب ارمیای نبی باب 49 آیه 7.
مطابق پژوهش مرحوم علامه شعرانی در کتاب راه سعادت، تیمان و تیما هر دو به معنای صحرای جنوبی است که بر عربستان اطلاق میشده که در جنوب فلسطین است. جالب است در همین ترجمه تفسیری فارسی که اشاره شد، دست به تحریف زدهاند و به جای فاران نوشتهاند کوه سینا!!! اگر خوانندگان صفحه 869 این ترجمه تفسیری را نگاه کنند متوجه خواهند شد. من این نکته را نیز به آقای دکتر پیتر اکس یهودی گفتم و از ایشان خواهش کردم که در نسخههای عبری نگاه کنند که در همه این نسخهها فاران ذکر آمده است.
نورنیوز: نگاه عهد جدید به بحث بعثت نبی مکرم خاتم(ص) چگونه است؟
شاکر: قرآن در مورد بشارت حضرت عیسی (ع) به ظهور پیامبر گرامی اسلام (ص) به صراحت میفرماید: «مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ» (صف، ۶)، یعنی عیسی خطاب به بنی اسرائیل گفته است که من بشارت دهنده به رسولی هستم که بعد از من میآید که اسمش (یا وصفش) «احمد» است. اگر بخواهیم معادل محمد و احمد را در زبان انگلیسی بیابیم، محمد میشود praised و احمد میشود highly praised معادل این کلمه در زبان یونانی «پریکلیتوس» (παράκλητος) است که در عربی فارقلیط یا بارقیطا گفته شده است.
اما آن چیزی که الان مسیحیان در کتابهایشان دارند پریکلیتوس نیست، بلکه کلمه «پاراکلیتوس» است که به تسلی دهنده ترجمه میکنند و میگویند منظور حضرت عیسی(ع) در این عبارت روح القدس است. برخی از مسلمانان گفتهاند که مسیحیان پریکلیتوس را که به معنای احمد بوده تحریف کردهاند و آن را تبدیل به پاراکلیتوس کردهاند و در حقیقت نسبت تحریف را به مسیحیان دادهاند. اما مسیحیان از خودشان دفاع کرده و گفتهاند ما کتبی داریم که قدمت آن به قبل از رسالت پیغمبر خاتم میرسد.
در آن کتابها نیز پریکلیتوس نیست بلکه پاراکلیتوس است. اما پروفسور «نیل رابینسون» دانشمند مسیحی که بیش از سه دهه است که مسلمان شده اند- و بنده نیز دو مقاله از ایشان ترجمه و منتشر کردهام، در مقالهای نوشتهاند لازم نیست به مسیحیان بگویید شما این عبارت را تحریف کردهاید. این پریکلیتوس و پاراکلیتوس در حروف اصلی عین هم هستند و قبلاً هم متون یونانی انجیل اعرابگذاری نداشته بوده است، از این رو، به هر دو صورت قابل خواندن بوده است. این درست مانند قرائت «مالک» و «ملک» در سوره حمد است که حروف اصلی آنها مشترک است، اما به هر دو صورت قرائت شده است، چون در رسم الخط اولیه قرآن، الف نبوده است.
به نظر ایشان، این دو کلمه هم دارای حروف اصلی یکسان است اما از سر اتفاق، مسیحیان آن را پاراکلیتوس خواندهاند. نکته دیگر این است که حضرت عیسی(ع) در این عبارت میگوید بعد از من پاراکلیتوس دیگری خواهد آمد یعنی او مثل من یک پیغمبر است. پس این عبارت بر روح القدس تطبیق نمیکند بلکه مانند حضرت عیسی(ع) که یک انسان، نبی و رسول است او نیز یک انسان، نبی و رسول است.
نکته سوم این است که کلمه روح القدس در عهد عتیق و عهد جدید مثل نقل و نبات به طور فراوان از زبان حضرت عیسی(ع) نقل شده است چرا آن حضرت در اینجا نیز همان کلمه روح القدس را به کار نبردهاند، بلکه گفتهاند پاراکلیتوسِ دیگری خواهد آمد؟!! روح القدس کلمه بسیار مشهوری در عهد جدید است، همان طور که در معرفی اقانیم ثلاثة گفته شده «اب، ابن و روح القدس». به علاوه، پاراکلیتوس در لغت به معنای تسلی دهنده نیست بلکه به معنای شفیع و واسطه است. پس بنابراین پیغمبر خاتم(ص) بین خدا و مردم رسول و واسطه بوده است و این عبارت حتی اگر پاراکلیتوس هم باشد تنها بر پیغمبر خاتم تطبیق میکند.
گفتگو از علی رحمانی
نورنیوز