سایر رسانهها: در هفتههای اخیر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی حرفهای ضد و نقیضی درباره پرونده هستهای ایران زده که جای تأمل بیشتری دارد. وی از سویی خود را علاقه مند به سفر به ایران نشان می دهد و حتی تاریخ احتمالی این سفر را ماه فوریه اعلام کرده و از سوی دیگر در اظهاراتش که باید اصل بی طرفی و حرفه ای بودن را بیش از هر فرد دیگری حفظ کند، سیاسی کاری و تحریک فضای پرتنش موجود پرونده هسته ای دیده می شود. همین اظهارات دوپهلو، غیر حرفهای و ناشی از وابستگیهای گروسی به غربی هاست که باعث شده است ایران در دعوت از وی برای سفر به تهران دچار تردید جدی باشد.
گروسی در سه سفر قبلی خود به کشورمان وعدهها و قول هایی داد که اغلب در بازگشت به آن ها عمل نکرد و همین باعث شده است این تصور در ایران ایجاد شود؛ اشتیاقی هم که امروز برای سفر به تهران از خود نشان میدهد بیشتر با هدف جلب توجه و استفادههای نمایشی از سفر باشد تا کمک به حل بنبست ایجاد شده در مذاکرات احیای برجام. بنبستی که قطعاً یکی از عوامل اصلی آن شخص مدیرکل و گزارش های غیرحرفهای او و بعضاً دیکته نویسی از دستورها و توصیه آمریکاییها و صهیونیستهاست. یادمان نرفته است همین آقای گروسی چند روز مانده به نشست ژوئن شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سفری عجیب و غریب به اسرائیل رفت و با مقامات این رژیم دیدار کرد. رژیمی که عضو انپیتی و هیچ پادمان نظارتی جدی با آژانس نیست و همه می دانند صدها کلاهک و بمب هستهای دارد. در همان نشست ژوئن بود که اولین قطعنامه ضد ایرانی آژانس بعد از شروع مذاکرات احیای برجام به تصویب رسید و عملاً فضای پرتنش موجود را تشدید کرد.
در روزهای اخیر هم رافائل گروسی در گفتگو با سی ان ان مدعی شد ایران چشمان آژانس را کور کرده است! احتمالاً منظور گروسی از این ادبیات، خاموش شدن دوربینهای فراپادمانی و برجامی باشد که البته ادعایی خلاف و غیردقیق و ناشی از اقدامات وی برای ایجاد حساسیت بیشتر روی پرونده ایران است. در واقع اگرچه دوربینهای برجامی خاموش هستند، اما هنوز همه دوربینهای پادمانی آژانس روشن و در حال ثبت اتفاقات در سایتهای ما باقی ماندهاند.
در موضوع بازرسیها نیز با وجود نصف شدن تعداد بازرسیها باز هم ایران بیشترین بازرسی از آژانس را در دنیا پذیراست. بخواهیم دقیق تر بگوییم در سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ حدود ۲ هزار بازرسی توسط آژانس انجام شده و در این سه سال میزان بازرسی از ایران ۵۰۰ مورد بوده است؛ یعنی یک چهارم تمام بازدیدها، در حالی که در ایران ۲۱ سایت هستهای وجود دارد و در کل دنیا ۷۳۰ سایت هستهای. با وجود این باز هم احساس نگرانی میکنند که خود نشان از رفتار غیر منطقی و سیاسی ناشی از فشارهای غرب بر گروسی دارد. همچنین مدیرکل آژانس و آنهایی که صحنه گردان او و گزارشهایش هستند، میدانند که ایران حتی با وجود خروج آمریکا و بازگشت تحریمها، یک سال صبر کرد تا اروپا جبران حماقت ترامپ را بکند، اما اتفاقی نیفتاد و در تمام مدت اجرای برجام و پس از خروج ترامپ ، آژانس در ۱۵ گزارش عمل به تعهدات برجامی توسط ایران را تأیید کرد و حالا نباید توقع داشته باشند ایران پس از این همه نقض عهد توسط اروپا و آمریکا و نفع نداشتن اقتصادی ایران از برجام، همچنان به تعهداتش از جمله حفظ دوربین های فراپادمانی ادامه دهد.
راهحل کور نشدن آژانس و نظارت بیشتر بر برنامه هستهای ایران، فشار بر کشورهایی است که نقض عهد و تحریمها را برای ایران احیا کردند نه فشار بر ایران و ایران را مانع احیای برجام نشان دادن. گروسی در جای دیگری به خبرنگاران گفته بود با مواد غنی شدهای که ایران تولید و انبار کرده میتواند چندین بمب هستهای بسازد. اگرچه او بهتر از هر کسی میداند ایران هیچ برنامه نظامی هستهای ندارد، اما بیان چنین حرفهایی نیز ناشی از شیطنت او و پیروی از سیاستهای آمریکایی – صهیونیستی است که میخواهند بار دیگر پرونده ایران را امنیتی کنند و یک تهدید بزرگ از کشورمان برای دنیا بسازند. بازی گروسی در این نقشه هم دلیل دیگری بر ضعف حرفهای او در عمل به وظایفش بوده و نشانهای است بر این فرض که امروز گروسی خودش از موانع احیای برجام به شمار میرود. اگرچه رافائل گروسی از آرژانتین به عنوان یکی از کانونهای قدیمی مبارزه با استبداد و استعمار و مخالفت با امپریالیسم آمده، اما همه میدانند انتخاب او ناشی از حمایتهای بیدریغ آمریکا و اروپا بود و متأسفانه همین موضوع باعث شده است در همه اظهارات وی رگه هایی از دنباله روی همان سیاست های دیکته شده مشاهده شود که قطعاً نه به نفع مذاکرات هستهای و نه حتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان یک نهاد بی طرف و تخصصی است.
ایران همواره و حتی در اوج دعواهای برجامی ناشی از خروج غیرقانونی آمریکا روابط خود با آژانس را حفظ کرد و نخواست در حوزه نظارت ها تنشی ایجاد شود. امروز هم ایران مشکلی با سفر مدیرکل به تهران ندارد و فارغ از این که دعوتی از گروسی بشود یا خیر، این سفر باید مبنا و هدف درستی داشته باشد. تهران هنوز به رفتار و مقاصد گروسی بدبین است و اظهارات اخیر وی و دیدارهای محرمانه اش با اروپایی ها این بدبینی را بیشتر کرده است،بنابراین نمی تواند به راحتی پذیرای چنین فردی باشد. کمتر از یک ماه دیگر نشست شورای حکام آژانس خواهد بود و احتمال دارد قطعنامه جدیدی علیه کشورمان تصویب شود و رفتار چند روز قبل آژانس نیز همچنان بر مدار سیاسی کاری و حاشیه سازی است.
بر این اساس اگر سفر گروسی به تهران تأثیری در این نقشه نداشته باشد و وی بخواهد از این سفر تنها برای پوششی به منظور مشروعیت خود و قطعنامه احتمالی استفاده کند قطعابا روی خوش مسئولان جمهوری اسلامی برای حضور در تهران روبه رو نخواهد شد. تحلیل رفتار گروسی در هفتههای اخیر نشان میدهد وی در بیراههای قدم گذاشته است که نهایتش تنش بیشتر در پرونده هستهای خواهد بود. افزایش ذخایر غنی شده ایران از یک سو و افزایش فشار غربیها علیه ایران از سوی دیگر نتیجه بیراههای است که هر چه زودتر گروسی باید از آن خارج شود و به مسیری بازگردد که به عنوان مسئول یک نهاد میانجی در دنیا آرامش بخش و صلح ساز باشد. گروسی اگر انسان هوشیاری باشد نمی گذارد نامش برخلاف سلفش، مرحوم آمانو به عنوان عامل بر هم خوردن یکی از مهم ترین توافقهای امنیتی - سیاسی قرن جدید ثبت شود.
روزنامه خراسان