نورنیوز - گروه فرهنگ و جامعه: مخاطبی که «مرد بازنده» را دیدهباشد عملاً در «کت چرمی» نکته تازه یا غافلگیرکنندهای پیدا نمیکند. فیلم اول «حسین میرزامحمدی» در مقام کارگردان، بیش از هرچیز شبیه تازهترین فیلم «محمدحسین مهدویان» است، همان کسی که نامش به عنوان «مشاور کارگردان» در تیتراژ «کت چرمی» دیده میشود. فیلم با همان حالوهوای آشنایی که مهدویان از «زخم کاری» به این سو دنبال میکند ساخته شده. ماجرای «کت چرمی» از جهات بسیاری برای مخاطب آشناست. یک کارمند دولتِ بریده از سیستم دارد که با انگیزههای شخصی و انسانی، پروندهای را دنبال میکند و از طرف دیگر یک مأمور امنیتی قدرتمند، مثل سایه دنبال اوست و لابد نمادی از اینکه سیستم، کارمند قدیمی را در بنبست رها نمیکند.
قصه «کت چرمی» از یک چالش بهظاهر کوچک در اداره بهزیستی آغاز و رفتهرفته بزرگ میشود اما این بزرگشدن بیش از آنکه حاصل چفتوبستهای فیلمنامه باشد، برخاسته از فضاسازی کارگردان و تلاش او برای مهمشدن مسئله است. شخصیتپردازیهای کت چرمی لنگ میزنند و شخصیت منفی اصلی فیلم اساساً هیچوقت روی پرده برای مخاطب خلق نمیشود؛ یک اسم و یک سایه است که لابهلای دیالوگهای فیلم تردد میکند. نه تعین دارد و نه انگیزهی مشخصی برای تخلفهایش. خلافکار اقتصادی فیلم اساساً شکل نمیگیرد و کمرمق است. از سوی دیگر اما «کت چرمی» در ارائه تصویری باورپذیر و کلیشهشکن از آسیبهای اجتماعی موفق است. قصه «ثریا» و مادرش یک تلنگر جدی به مخاطب میزند و تأثربرانگیز است. گذشته از این موضوع، «کت چرمی» برخلاف برخی فیلمهای اجتماعی سینمای ایران، دنبال کاسبی کردن با مشکلات اجتماعی نیست و مرز میان «مسئلهمندی» و «سیاهنمایی» را متوجه میشود. برای همین به ورطه نمایشهای شبه روشنفکری نمیافتد و دغدغهمندیاش را تا انتها و با یک پایان خوب حفظ میکند. «کت چرمی» هرقدر در مواجهه با مفاسد اقتصادی الکن است، در واکاوی مسائل اجتماعی حرف برای گفتن دارد.
«جواد عزتی» مهمترین بازیگر کت چرمی است اما بهترین بازیگر فیلم «سارا حاتمی» است؛ دختر نوجوانی که با «زخم کاری» دیده شد و در نخستین تجربه سینماییاش نمایشی درخشان دارد. «پانتهآ پناهیها» هم نمایش قابل قبولی دارد اما عزتی در کت چرمی به تکرار افتاده و نقشآفرینیاش برای مخاطب تازگی ندارد، درست مثل «صابر ابر» و «بهزاد خلج» که هیچکدام نمایش بدی ندارند، اما تکراریاند و همین تکرار، به نقطه ضعف فیلم تبدیل میشود.
کت چرمی در امتداد مسیر «مرد بازنده» و قبلتر از آن «لاتاری» و در کنار فیلمهایی مثل «شنای پروانه» مسیر جدیدی در سینمای اجتماعی ایران باز کردهاند. مسیری که آشکارا از تلخیهای بیپایان و بنبستنمایی فاصله میگیرد و از پایانبندیهای امیدبخش و روشن واهمه ندارد. کت چرمی با کمی خلاقیت میتوانست فیلم مهمتری باشد اما در وضع موجود، یک فیلم متوسط است. فیلمی سرگرمکننده و تاحدی تأملبرانگیز که عمیق نمیشود و احتمالاً به ماندگاری نمیرسد.
نورنیوز