نورنیوز - گروه فرهنگ و جامعه: رضا اسماعیلی شاعر محجوب و خاضع و در عین حال سلیم النفسی است. انتخاب او به عنوان «دبیری جشنواره شعر فجر» این امید را زنده میکند که این رویداد کمی و البته فقط کمی به سمت و سوی اصلاح رویه خودمختاری کنونی و اعتنا به بدنه جاری در فضای ادبیات و شعر فارسی و همگرایی میان تمامی تفکرها پیش برود.
سخنان اسماعیلی در گفتگویی که با وی انجام دادیم نیز موید همین مساله هست و تکثر آرا را تایید میکند، با این همه به نظر میرسد و از سخنان آقای اسماعیلی نیز این طور برداشت میشود که برخی از ساختارهای این رویداد ادبی چنان چیده شده که جز با خواست بانی اصلی امکان اصلاح و همه گراتر شدن آن وجود ندارد.
در ادامه مشروح گفتوگو با دبیر هفدهمین دوره جشنواره شعر فجر را میخوانید؛
** جشنواره شعر فجر به ایستگاه هفدهم خود رسیده است. سنی که این جایزه را باید قوام یافته و جاافتاده کرده باشد، اما کماکان با این مسئله فاصله داریم. بررسی ما نشان میدهد که میزان جایزه نقدی این رویداد ادبی نسبت به سایر رویدادهای سالانه فرهنگی کشور عدد قابل توجهی است، اما این جایزه با این رقم کماکان در قافیه جریان سازی لنگ میزند. شما از این موضوع چه تحلیلی دارید؟
این که جشنواره شعر فجر هنوز در تراز یک جشنواره ملی و بین المللی نیست، صدور یک حکم کلی و منبعث از نگاهی مطلق انگارانه است. بله، من هم با این نکته موافقم که جشنواره شعر فجر – در مقایسه با سایر جشنوارههایی که با پیشانی نوشت «فجر» برگزار میشوند، هنوز به نقطه مطلوب و ایده آل نرسیده و برای فتح قلههای جدید باید همچنان تلاش کنیم. ولی این حرف به این معنا نیست که حرکت جشنواره شعر فجر در طول شانزده سال گذشته رو به کمال نبوده است. اگر کمی واقع نگر باشیم، با بررسی پیشینه و کارنامه این جشنواره، به این نتیجه خواهیم رسید که جشنواره شعر فجر سال به سال قد کشیده و رشد کرده و اکنون در آستانه هفده سالگی به دوران بلوغ و بالندگی خود رسیده است.
بالا بودن سطح توقعات و انتظارات مردم ایران از شعر و ادبیات، ریشه در پیشینه شکوهمند و هزار ساله شعر و ادب پارسی دارد. از این منظر، جشنواره شعر فجر راه درازی تا رسیدن به سرمنزل مقصود دارد. راه درازی تا رسیدن به قلههای بزرگی همچون رودکی، فردوسی، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ. ولی نمیتوان منکر حرکت رو به کمال این جشنواره شد که همچون نوجوانی با انگیزه و مشتاق، در حال دویدن و قدکشیدن است. اگر راهش را هموار کنیم و با او همدل و همراه باشیم، یقین دارم که بزودی این نوجوان رشید به فتح بلندترین قلهها نائل خواهد شد.
** با این همه هرساله بخش قابل توجهی از بدنه شعر و ادبیات در این رویداد حضور ندارند و از سوی بانی هم دیده نمیشوند.
در جشنواره شعر فجر - از نخستین دوره تا به امروز - این اصل همواره مورد توجه مدیران، دبیران و داوران جشنواره بوده است. ولی برای تحقق کامل آن مشکلاتی وجود داشته که باید این مشکلات مرتفع گردد.
در این دوره نیز مطمئن باشید ما به دنبال تحقق این اتفاق خجسته هستیم و برای رسیدن به این منزل نهایت تلاش مان را به کار خواهیم بست. ما به دنبال حضور حداکثری جامعه ادبی و شاعران در بخش رقابتی جشنواره هستیم و دست رد به سینه هیچ شاعری که علاقهمند به حضور در جشنواره شعر فجر باشد نمیزنیم.
ولی در عین حال این واقعیتی غیر قابل انکار است که بخشی از جامعه ادبی - به هر دلیل - تمایلی به شرکت در جشنواره ندارند. بعضی از شاعران بیشتر اهل خلوتاند و در طول سال نه تنها در جشنواره فجر، که در هیچ جشنوارهای شرکت نمیکنند. در عالم ادبیات و شعر و شاعری، این مراقبهها و محاسبهها قابل ستایش است.
در این میانه شاعران مستقلی هم هستند که وقتی در یک رقابت ادبی شرکت میکنند، به اصول و ادب و آداب یک رقابت سالم پایبندند و بر این نکته واقف اند هر رقابتی دو طرف دارد: برنده و بازنده. البته ادبیات مثل ورزش نیست و در دنیای ادبیات هیچ کس بازنده نیست. ولی به هر شکل هر جشنواره برگزیدگانی دارد که از گزینش اثر خود به عنوان اثر برگزیده خوشحال میشوند. شاعرانی نیز که به هر علت نام شان در لیست برگزیدگان نیست، در مواردی واکنش نشان میدهند که این واکنش ممکن است با زیر سوال بردن فرایند داوری و... باشد. حاشیههایی از این جنس در تمام جشنوارهها هست. فارغ از این حاشیه ها، اما اعتقاد و باور ما بر این است که با انتخاب هیئت علمی و داورانی شایسته و بی طرف، زمینه یک رقابت سالم ادبی را برای جامعه ادبی فراهم کنیم. اعضای هیئت علمی و داوران این دوره از جشنواره نیز بر این صراط مستقیم پای میفشارند.
** یکی از مواردی که درباره این رویداد ادبی برای من حائز توجه بود عدم اقبال بخشی از بدنه ادبیات به جشنواره به بهانه خودی و غیرخودی شمردن از سوی جشنواره و در مقابل بی اعتمادی به قضاوت بدنه دولتی متولی جشنواره برای داوری است. به نظر شما چه مسالهای به این موضوع دامن میزند؟
بله، بعضی از شاعران تمایلی به حضور در جشنوارههای دولتی ندارند که در این مورد مختارند. ولی همچنان که اشاره شد، مسئولان و متولیان جشنواره مشوق و مروج «کلان نگری» در حوزه ادبیات هستند. البته اگر اعضای هیئت علمی و داوران را نیز در شمار مسئولان جشنواره ببینیم. مدیران فرهنگی نیز– به دنبال تحقق این مهم – حضور حداکثری - هستند. حضوری به دور از سیاست زدگی و فارغ از خط کشیهای غیر ادبی و مولفههای فرامتنی. در اینجا اصلا بحث «خودی» و «غیر خودی» مطرح نیست. موضوع «اختلاف سلیقه» است.
لیست برگزیدگان جشنواره در دورههای گذشته نیز گواه صادقی بر این ادعاست. شما در میان برگزیدگان جشنواره به نامهای بسیار بزرگی بر میخورید که که موید «کلان نگری» برگزار کنندگان جشنواره شعر فجر است. شاعرانی که قرار گرفتن نامشان در لیست برگزیدگان، صرفا به اعتبار ارزش ادبی آثارشان بوده است. با این وجود، گاهی اختلاف سلیقه متولیان برگزاری جشنواره در دورههای مختلف، باعث دامن زدن به این ذهنیت شده است که گویا جشنواره متعلق به طیف خاصی از شاعران است.
البته در برگزاری جشنواره – در تمام دورهها – ملاحظاتی برای صیانت از سلامت جشنواره و پیشگیری از فرو افتادن آن در دامچاله حاشیهها وجود داشته که در جشنوارههای جهانی نیز چنین ملاحظاتی وجود دارد و مختص جشنواره شعر فجر نیست.
** جناب اسماعیلی چرا جشنواره برای ایجاد یک جریان عمومی پیرامون شعر در سطح کشور، کاری از پیش نبرده است. در سالهایی چند محفل در کشور برگزار میشد، اما همان هم دیگر اگر بوده باشد محلی از توجه نیست. فکر نمیکنید باید فکری به حال این اعتبار کرد؟
دغدغه شما و اهالی شعر و ادبیات در این مورد قابل ستایش است. بله، جشنواره شعر فجر به عنوان بزرگترین رخداد ادبی کشور باید بیش از این جریان ساز باشد. برای تحقق این مهم، ما باید بر دامنه فراگیری جشنواره بیفزاییم و برای تداوم برنامههای آن در طول سال برنامه ریزی کنیم. در حال حاضر این جشنواره به قول زنده یاد اخوان ثالث تنها دریچهای بر «باغ بسیار درخت» شعر پارسی است.
«تولستوی» رمان نویس نامدار روسی و خالق شاهکار «جنگ و صلح» بر این اعتقاد و باور است که هنر انسان را از حیات فردی به حیات جمعی ارتقا میدهد و زبان مشترکی برای ایجاد اتحاد میان ابناء بشر است.
هنرمند باید نماینده و سخنگوی افکار عمومی و حلقه پیوند میان مردم و دولت مردان باشد. جشنواره شعر فجر نیز به عنوان یک همایش ادبی میتواند حلقه پیوند هنرمندان و جامعه باشد. شعر و ادبیات در کشور ما همواره عاملی در جهت تقویت همدلی و همزبانی بوده است. شعر، فصل «وصل» است و راهی برای مفاهمه، به هم رسیدن و وفاق بیشتر. رسالت شاعر به قول مولانا «وصل کردن» است، نه ایجاد فاصله و دمیدن در تنور «فصل». رسالت هنرمند اصیل، ایجاد «جاذبه» است، نه دافعه. تبدیل تهدید به فرصت و نومیدی به امید است. دمیدن روح عشق و امید و زندگی و زایندگی در کالبد جامعه و دعوت به تلاش و تکاپو برای ساختن آیندهای بهتر است.
جشنواره شعر فجر نیز که انجمنی از اصحاب فکر و فرهنگ است، خود به خود این رسالت انسانی– مطالبه گری هنرمندانه را - به دوش میکشد.
** کمی درباره تدارکات و اقدامات و برنامههای جنبی امسال جشنواره بفرمایید؟
به لطف خدا، طبق برنامه ریزی داریم پیش میرویم. امسال بیش از ۳۱۰۰ عنوان کتاب توسط ۹۰۰ ناشر به دبیرخانه ارسال شده است که در مقایسه با سال گذشته جشنواره رشد ۲۰ درصدی داشته است.
امسال نیز برای برگزاری محافل استانی برنامه ریزیهای شایستهای صورت گرفته است.
برگزاری مراسم افتتاحیه جشنواره در شهر شعر و ادب شیراز، برگزاری محافل ادبی استانی (از جمله در استان لرستان و خراسان رضوی)، تجلیل از شاعران پیشکسوت، محفل ادبی شاعران فارسی زبان، محفل ادبی ویژه بانوان و بخش ویژه از دیگر برنامههای هفدهمین جشنواره شعر فجر است. مراسم اختتامیه جشنواره نیز در نیمه دوم بهمن ماه برگزار خواهد شد.
** قرار است که از کتابهای برگزیده حمایت مالی و یا تبلیغاتی برای معرفی به مخاطبان انجام شود؟
کماکان خرید کتابهای برگزیده جشنواره از سیاستهای حمایتی وزارت ارشاد است. برگزاری جلسات نقد و بررسی آثار برگزیده نیز از برنامههایی است که در طول سال اجرا خواهد شد. ان شاءالله برای معرفی شایسته کتابهای برگزیده در برنامههای ادبی صدا و سیما نیز اقداماتی صورت خواهد گرفت.
نورنیوز