سایر رسانهها: جواد نوائیان رودسری - مشهور است که نخستین بنا را بر مرقد سیدالشهدا (ع)، «مختار بن ابوعبید ثقفی» ساخت. او بعد از قیامش در شعبان سال ۶۵ق، دستور داد که بر فراز مزار مطهر امام حسین (ع)، ساختمانی گنبدی شکل احداث شود و در کنار آن، مسجدی بنا کنند. این بنا، از آجر و گچ ساخته شده بود و تا مدتها، به همان شکل نخستین حفظ شد و فقط در اطراف آن، بناهایی برای استراحت و اتراق زائران بنا کردند.
ظاهراً این وضعیت، با تغییراتی تا زمان خلافت «هارون عباسی» در حدود سال ۱۷۵ق برقرار بود. در این سال، خلیفه ستمگر عباسی دستور داد که ساختمان مرقد مطهر امام حسین (ع) را تخریب کنند. هرچند درباره این جنایت، گزارشهای دقیقی در اختیار نداریم، اما علامه مجلسی در جلد ۴۵ بحارالانوار (ص ۳۹۸)، روایتی را به نقل از شخصی به نام یحیی بن مغیره رازی آورده است که خبر از این واقعه غم افزا دارد. یحیی روایت میکند: «نزد جریر بن عبدالحمید بودیم که مردی از اهالی عراق سر رسید. جریر از او درباره حال و هوای آن خطه سوال کرد. مرد گفت: عراق را ترک کردم، در حالی که رشید (هارون عباسی) قبر حسین (ع) را خراب کرد و حتی دستور داد درخت سِدری را که در کنار آن قرار داشت، قطع کنند.»
این اتفاق، با منع زیارت امام حسین(ع) و سخت گرفتن بر شیعیان، همزمان شد. فاجعه تخریب حرم به دست متوکل با مرگ هارون و به قدرت رسیدن مأمون و در پی آن، ماجرای ولایتعهدی حضرت ثامنالحجج (ع)، برای مدتی سختگیری به شیعیان کاهش یافت و آن ها فرصت یافتند تا مرقد مطهر امام حسین (ع) را بازسازی کنند؛ این اتفاق در سال ۱۹۳ق افتاد و بنایی که در آن زمان ساخته شد، تا سال ۲۳۲ق برپا بود؛ در این سال و با روی کار آمدن متوکل عباسی و رفتار وحشیانه و خشن او با شیعیان، بار دیگر دستور تخریب حرم مطهر سیدالشهدا (ع) صادر شد و اینبار، خلیفه جائر دستور داد که حرم را شخم بزنند و در آن گندم بکارند.
این گزارش را طبری در جلد نهم تاریخ خود (ص ۱۸۵)، ذیل حوادث سال ۲۳۶ق آورده است. واقعه تخریب حرم حسینی در عهد متوکل عباسی، یکی از تلخترین وقایع تاریخ تشیع محسوب میشود. متوکل چندی بعد به دست پسرش «مُنتَصَر» به قتل رسید و عملاً جریان خلافت عباسی، دچار اضمحلالی شدید شد. در دوران منتصر تلاشهایی برای احداث دوباره بنا روی مرقد مطهر سیدالشهدا (ع) صورت گرفت که درنهایت به ایجاد ساختمان مختصری انجامید که از نظر استحکام، دچار مشکلات فراوانی بود و سرانجام در سال ۲۷۳ق فرو ریخت و پس از آن، تا مدتی مزار شهید کربلا، فاقد بنای خاصی بود.
ورود ایرانیان به عرصه ساخت حرم با آغاز گسترش تشیع در ایران و به ویژه دلبستگی مردمان طبرستان و دیلمان به مذهب شیعه، علویان این فرصت را یافتند که نخستین حکومت شیعی را در این منطقه ایجاد کنند. پس از آن بود که «حسن بن قاسم»، مشهور به «داعی کبیر»، یکی از فرمانروایان علوی طبرستان، با کمک مردم آن خطه، تصمیم به احداث بنایی مناسب بر فراز مرقد مطهر اباعبدا... (ع) گرفت. ساخت این بنا در حدود سال ۲۷۹ق آغاز شد و برای نخستین بار، ایرانیان در ساخت حرم مطهر سیدالشهدا(ع) نقش اصلی را عهدهدار شدند.
داعی کبیر، افزون بر ساختمان حرم، برای استحکام کربلا، در اطراف آن بارویی ایجاد کرد که محافظ خانه مجاوران حرم سیدالشهدا(ع) هم بود و به این ترتیب، کربلا به صورت شهری کوچک درآمد. این وضعیت تا سال ۳۷۱ق، یعنی نزدیک به ۱۰۰ سال بعد نیز، وجود داشت و چون سختگیریهای پیشین از میان رفته بود، کربلا روز به روز پذیرای مجاوران بیشتری میشد و البته، ساختمان ساخته شده برای حرم، دیگر ظرفیت پذیرش زائران و مجاوران مشتاق را نداشت.
عضدالدوله و بنای تاریخی حرم حسینی با قدرت گرفتن آلبویه، دودمان ایرانی و شیعی مذهب و تسلط آن ها بر ایرانِ غربی و عراق، شرایط برای شیعیان تغییر اساسی کرد؛ برای نخستین بار، مراسم عزاداری سالار شهیدان به صورت عمومی برگزار و روز عاشورا تعطیل رسمی شد. طبعاً این رویه با حضور بیشتر شیعیان در کربلا همراه بود و باید اقدامات عمرانی گستردهای در این زمینه صورت میگرفت.
در سال ۳۷۱ق، عضدالدوله دیلمی، مقتدرترین فرمانروای آلبویه که دو شهر شیراز و بغداد را پایتخت خود قرار داده بود، ضمن زیارت مرقد مطهر امام حسین (ع)، فرمان ساخت حرمی بزرگ برای آن حضرت را صادر کرد؛ حرمی باشکوه که بتواند پذیرای خیل پرشمار زائران و ارادتمندان به سیدالشهدا (ع) باشد. برای نخستین بار، اوقافی به این کار اختصاص داده شد و البته مردم نیز، برای کمک به ساخت حرم، همکاری کردند. عضدالدوله، پس از پیریزی بنای اولیه، دستور داد ضریحی زیبا از جنس عاج برای مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) بسازند.
نقش ایرانیان در تأمین مواد اولیه ساخت و تزیین حرم امام حسین(ع)، بینظیر بود؛ بعد از اتمام کار، صاحب منصبان ایرانی اشیای نفیسی را به این مکان مقدس تقدیم کردند؛ چراغهای مرصع، شمعدانهای نفیس و قرآنهایی که با خط خطاطان معروف نگارش یافته بود. عضدالدوله دستور داد که در سمت غربی حرم مطهر، مسجدی باشکوه نیز، احداث شود. به این ترتیب، حرم امام حسین(ع) در وسعتی نسبتاً مناسب ساخته شد. این بنا، مبنای توسعههای بعدی حرم حسینی بود. طی دههها و قرنهای بعد، البته بازسازیهایی صورت گرفت؛ مانند کاری که «حسن بن سهلان رامهرمزی»، وزیر ایرانی و خردمند آلبویه در سال ۴۱۲ق انجام داد. چندی پیش از بازسازی او، بخشهایی از حرم مطهر بر اثر حریق سوخته بود و ابن سهلان ضمن مرمت مناطق آسیب دیده، دستور داد گنبد حرم را بازسازی کنند و در محدوده آن دیواری بکشند. به این ترتیب، برای نخستین بار، صحن حرم از مناطق همجوار آن تفکیک شد. این ترمیمها و بهینهسازیها، در دورههای بعد هم ادامه یافت.
در دوره آل جلایر، حکمرانان ایرانِ غربی که مدتی بر عراق هم مسلط بودند، به خصوص در دوران حکومت اویس بن حسن جلایر، در سال ۷۶۷ق، بنای حرم امام حسین(ع)، صاحب ساختمان و تزئینات جدیدی شد و برای نخستینبار، رواقهایی برای حرم حسینی احداث کردند و وسعت روضه منوره را به حدی افزایش دادند که امکان گردش زائران بر گرد ضریح به وجود آمد.
نقش ایرانیان در توسعه دورههای بعد یکی از مهم ترین دورههای توسعه کمی و کیفی حرم مطهر سیدالشهدا(ع)، در عصر صفویه اتفاق افتاد؛ سنگ بنای این توسعه در سال ۹۱۴ق و با فتح بغداد به دست شاهاسماعیل یکم گذاشته شد؛ از این زمان تا دوره قاجار، حرم امام حسین (ع) تجلیگاه عشق و ارادت ایرانیان بود؛ ارادتمندانی که با تزیین حرم و نیز، ایجاد زیرساختهای مناسب برای زیارت این مکان مقدس، مجالی برای ابراز این عشق الهی مییافتند. در دوره صفویه، حرم سیدالشهدا (ع) با هنر هنرمندان ایرانی بارها تزیین و ضریح مطهر، با بهترین کیفیت بازسازی و ترمیم شد. به تدریج فضای درونی و بیرونی حرم را، در بسیاری از بخشها، با کاشیهای زیبای ایرانی پوشاندند. در دوره افشاریه، نوسازیهای بسیاری صورت گرفت که نتیجه آن، افزایش فضای صحن و رواقهای حرم بود.
اوایل دوره قاجار، گنبد حرم امام حسین(ع) با همت ایرانیان طلایی شد و بعد از تخریب بخشهایی از این مکان مقدس توسط وهابیان در سال ۱۲۱۶ق، بازسازیهای متعددی از سوی ایرانیان ارادتمند صورت گرفت و ضریح جدیدی با شش گوشه، برای حرم سیدالشهدا(ع) ساخته شد. رویکردی که تا روزگار ما و به ویژه پس از سقوط رژیم بعث در عراق، با علاقه و شتاب تداوم پیدا کرده است.
روزنامه خراسان