نورنیوز ـ گروه بین‌الملل: جنگ افروزی ناتو در اوکراین علیه روسیه در حالی همچنان ادامه دارد که پیامدهای اقتصادی آن به شدت گریبان‌گیر مردم اروپا و آمریکا شده است.
پیامدهای بحران انرژی و غذایی که مدعیان اقتصاد برتر جهان را فراگرفته سایر نقاط جهان به‌ویژه قاره آفریقا و کشورهای بحران زده‌ای همچون افغانستان، یمن و.. را که نیازمند کمک‌های بشر دوستانه هستند را نیز تحت‌تأثیر قرار داده و می‌رود تا به یک نسل‌کشی مبدل شود.
وضعیت بحرانی انرژی و غذا در بسیاری از کشورهای اروپایی در حالی واهی بودن ادعای کارآمدی تحریم را آشکار کرد و نشان داد که تحریم کنندگان در نهایت بازندگان نهایی سیاست تحریم می‌باشند که همزمان خطر طغیان و شورش مردم اروپا علیه ساختار حاکم بر کشورهایشان را به همراه داشته است.
برگزاری تظاهرات‌ها و اعتصاب‌های سراسری همچون تجمعات اعتراضی در فرانسه، آلمان، انگلیس، جمهوری چک و... و ناتوانی سران غرب برای یافتن جایگزینی به جای انرژی روسیه، در آستانه زمستان بسیاری از دولت‌های غربی را بر آن داشته با پرداخت یارانه و کمک‌های اقتصادی مانع از تشدید فقر و بحران‌های ناشی از کمبودها و تورم افسار گسیخته کشورشان شوند.
صدراعظم آلمان یک مجموعه کمک مالی به ارزش ۶۵ میلیارد یورو اعلام کرد تا شهروندان بتوانند در فصل سرد، افزایش مستمر قیمت گاز و برق را از سر بگذرانند. نرخ تورم در آلمان در ادامه روند صعودی خود به ۸.۸ درصد در ماه اوت رسید.
رئیس بانک مرکزی آلمان احتمال می‌دهد که تورم تا پایان سال به ۱۰ درصد برسد که بالاترین نرخ از دهه ۱۹۵۰ خواهد بود.با وخیم‌تر شدن وضعیت اقتصادی انگلیس نیز و در حالی که اعتصاب و اعتراض این کشور را فرا گرفته، ارزش پوند این کشور نسبت به دلار آمریکا به پایین‌ترین سطح خود از سال ۱۹۸۵ رسید.
ارزش هر پوند با ۰.۳ درصد افت در بازارهای آسیا تا سطح یک دلار و ۱۴ سنت کاهش یافت. دولت انگلیس از اختصاص کمک هزینه برای مردم خبر داده در عین آنکه اعلام کرده انفجار قیمت‌ها در ماه سپتامبر چنان است که این کمک‌ها مشکلی از مردم را حل نخواهد. فنلاند نیز طرح اضطراری به ارزش ۱۰ میلیارد دلار برای حمایت از ثبات در بازار انرژی را تأیید کرد.
سایر سران اروپا از جمله مکرون رئیس جمهور فرانسه نیز اعلام کرده است که زمستانی سخت در راه است و دوران رفاه پایان یافته است. در همین حال بسیاری از کارشناسان اقتصادی تأکید دارند که قطع انتقال صادرات گاز روسیه به اروپا و تعیین سقف قیمت برای خرید نفت از روسیه بر این بحران ها دامن خواهد زد.
«ماگدالنا اندرسون»، نخست وزیر سوئد نیز هشدار داده بود: احتمالا با زمستان سختی مواجه بوده و در صورتی که اقدام نکنیم با ناآرامی‌های خطرناکی در کشورهای شمال اروپا و حوزه بالتیک روبرو خواهیم شد.
رفتارهای جنگ‌طلبانه سران غرب در حالی وضعیت بحرانی را به مردم این قاره تحمیل کرده است که برخی مواضع مطرح شده از سوی افرادی همچون «جوزف بورل»، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در باب ادامه جنگ اوکراین و سیاست‌های اقتصادی و سیاسی اروپا در قبال روسیه جای تأمل دارد.
بورل روز یکشنبه هشدار داد که ماه‌های آتی، ماه‌های سرنوشت سازی برای اتحادیه اروپا به شمار می‌آید. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اضافه کرد: «اگر از بحران عبور کرده و اتحاد خود را حفظ کنیم و توازن نظامی ادامه یابد، تا بهار وضعیت بهتری خواهیم داشت.»
این سخنان از زبان بورل در حالی مطرح شده است که در روزهای آغازین جنگ سران اروپا و آمریکا مدعی بودند که طی ۶ ماه کار روسیه تمام است و به ثبات می رسیم و بعد مردمی عنوان کردند تا پایان سال ۲۰۲۲ و اکنون می‌گویند تا بهار به این امر دست می‌یابیم.
این ادبیات گفتاری در حالی بیانگر شکست سناریوها و طراحی‌های غرب برای یکجانبه‌گرایی و برهم زدن نظم چندجانبه‌گرا با ادعای مقابله با روسیه بوده است که همزمان حکایت از دو اصل مهم دارد:
- نخست آنکه کلیدواژه فصل بهار به این معناست که غرب تا آن زمان به دنبال رویکرد سیاسی برای حل بحران اوکراین نمی‌باشد و سعی دارد تا جنگ را امری فرسایشی و طولانی مدت سازد.
- دوم آنکه کلید واژه حفظ تعادل نظامی به آن معناست که غرب همچنان همان رویکرد قدیمی ارسال سلاح و تسلیحات به اوکراین را ادامه خواهد داد که نتیجه آن نیز افزایش میزان قربانیان طرفین جنگ است.
مجموع این ادبیات گفتاری بیانگر آن است که غرب همچنان از بحران‌هایی که مردم کشورهایشان و جهان تحمیل کرده‌اند یا درس عبرت نگرفته و یا اینکه به دنبال منافعی به جز منافع ملت‌هایشان هستند.
به عبارتی دقیق‌تر جملات بورل با کلیدواژه‌های بهار و برابری نظامی هر چند در ظاهر برای تقویت روحیه ایستادگی و جلوگیری از چندپاره شدن مواضع کشورهای اروپایی در قبال جنگ اوکراین و تقابل با روسیه است اما در عمل نشانگر بی‌توجهی و خودداری غرب از مولفه‌های دیپلماتیک و سیاسی برای رفع بحران است که ماهیت جنگ‌طلبانه و غیر اصولی غرب را بیش از پیش آشکار می‌سازد.
شاید بتوان آنچه غرب در اوکراین بدون در نظر گرفتن پیامدهای سنگین آن برای مردم کشورهایشان دنبال می‌کند و می‌رود تا میلیون‌ها نفر را قربانی سازد را در این جمله «جورجیا ملونی»، نخست وزیر جدید ایتالیا یافت و آن اینکه: «جنگ در اوکراین ظاهر قضیه است و هدف اصلی آن تغییر نظم جهانی است.»
نظم ادعایی که در آن با جنگ و کشتار به دنبال حذف چندجانبه‌گرایی جهانی و تحمیل نظام یک‌جانبه‌گرای غربی به جهان است که ریشه در خودکامکی و دیکتاتوری سران غرب دارد.
نورنیوز