سایر رسانهها: میثم اسماعیلی - نه این مشاهدات عینی که حتی این موضوع در آمارهای رسمی هم نمود جالب توجهی دارد، در گزارش فرهنگ رفتار خانوار که مرکز ملی آمار ایران آن را مهر ۹۹ منتشر کرده است با یک جامعه آماری قابلتوجه (یعنی بیش از ۶۰هزار خانوار از همه استانهای ایران) آمدهاست که بیش از ۳۵درصد مردم ایران در یکسال بیشتر از سه بار کمک داوطلبانه کردهاند.
این درصد با اضافهشدن تعداد افرادی که بیش از یک یا دوبار در سال کمک کردهاند به عدد قابلتوجه ۷۴درصد میرسد. به این معنا که بیش از ۷۴درصد مردم ایران در سال بیش از یکبار کمک داوطلبانه داشتهاند. مولفه دیگر جایگاه نیکوکاری در فرهنگ ایرانی را شاید بتوانیم به حضور پررنگ خیریهها نسبت دهیم اما این موضوع حداقل طی دو دهه اخیر با ابهاماتی روبهرو بودهاست. ابهاماتی که به نظر میرسد همچنان ادامه دارد چرا که به واسطه معافیتهای قابلتوجه و امتیازاتی که به خیریهها داده شده طی این سالها سوءاستفادههای بسیاری هم در این موضوع دیده شدهاست.
برای فهم بهتر این موضوع میتوان با سؤالاتی بدیهی به این موضوع ورود کرد.
بهعنوان مثال رفت پی پاسخ این پرسش که امروز ما چند خیریه داریم؟ همین سؤال بدیهی پاسخ روشن و رسمی ندارد! آمارهای غیررسمی از وجود نزدیک به ۴۰هزار خیریه در ایران حکایت دارد اما تازهترین اظهارنظر رسمی در این رابطه مربوط به سرپرست امور اجتماعی و فرهنگی استانداری یکی از استانهاست که چند ماه پیش در میانه نشستی خبری گفتهبود «۱۷هزار موسسه خیریه دارای مجوز در کشور وجود دارد.» همین فاصله معنادار بین آمارهای رسمی و غیررسمی هم میتواند محل بحث باشد. حتی اگر دل ببندیم به آمار رسمی هم یک سؤال بدیهی و عامیانه در این میان شکل میگیرد مبنی بر اینکه با وجود این تعداد قابلتوجه موسسه خیریه در ایران چرا اینقدر حجم محتاجان بیشتر به چشم میآید؟ در خرداد ۹۷، معاونت وقت مشارکتهای مردمی و توانمندسازی سازمان بهزیستی کشور هم اعتراف کرده بود «تعداد خیریههای کشور با عملکرد آنها همخوانی ندارد.» آنطور که او گفتهبود «بیش از ۸۲۰۰موسسه خیریه مجوز و پروانه فعالیت خود را از سازمان بهزیستی کشور دریافت کردهاند و مشغول به کار هستند. تعداد موسسات خیریه در کشور روز بهروز در حال افزایش است و هماکنون ۴۵هزار موافقت نامه اصولی برای انجام مراحل بعدی تأسیس موسسات خیریه و همچنین ۳۸هزار پروانه فعالیت برای موسسات خیریه پیشین صادر شدهاست.» مهمترین امتیازی که باعث علاقه به تأسیس موسسه خیریه شده را بسیاری به معافیتهای مالیاتی نسبت میدهند.
میدانیم این موسسات بدون توجه به نوع عملکرد، بیلان کاری و میزان موفقیت در اهداف، حوزه فعالیت و چگونگی تحقق امر خیر، از پرداخت مالیات به دولت معاف هستند یعنی حالا نزدیک به ۱۷هزار موسسه که بسیاری از آنها زیر پوشش خیریه، درآمدزایی و فعالیت اقتصادی دارند، ریالی به دولتها مالیات نمیدهند.
این معافیت براساس مطابق بند ط ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم تعریف میشود و البته در مرداد ۱۴۰۰، فقط یک شرط برای اعمال این معافیت در نظر گرفته شدهاست: اینکه پرداختها از این تاریخ از طریق حواله الکترونیک ساتنا ـ پایا! باید صورت بگیرد. این نهایت نظارت بر فعالیتهای این موسسات است. جالب اینکه در تعریف اهداف بسیاری از این موسسات نکات مشترکی به چشم میخورد که از فراوانی بسیار کمی برخوردار است، به این معنا که اغلب آنها برخلاف ماهیت کاری خودشان در مناطق خوشنشین تهران مستقر هستند و جامعه مشمول کمکهایشان بسیار محدود است.
موضوع نظارت بر عملکرد خیریهها محدود به ایران نیست، چرا که سوءاستفادههای صاحبان این خیریهها هم مربوط به ایران نمیشود. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس که در اردیبهشت ۹۲ با عنوان «بررسی الگوی نظارت بر نهادهای غیرانتفاعی و خیریه» تهیه شده هم به مدلهای نحوه نظارت کشورهای دیگر بر نوع عملکرد خیریهها پرداخته شدهاست. مدلهایی که حداقل میتوان به این حکم داد که طی یک دهه گذشته هیچکدام در ایران رنگ اجرا به خود نگرفتهاست و همچنان دست برخی از این خیریهها در جیب مردم است.
روزنامه جامجم