نورنیوز ـ گروه فرهنگ و جامعه: در سالهای اخیر بهدلیل تغییرات ناشی از جهانی شدن و ظهور فناوریهای نوین ارتباطی، نسل جدیدی شکل گرفته که در دنیای خود با هنجارها، بایدها و نبایدهای فردی و اجتماعی جدیدی روبروست.
باورهای نسل جدید فارغ از ماهیت آن بهدلیل شکل گرفتن در سپهر اطلاعاتی جدید و متفاوت فاصله معناداری با نسلهای قبلی داشته و موجب شکلگیری شکاف ادراکی میان آنها شده است.
اگر چه فاصله ادراکی نسلها موضوع جدیدی نیست و همواره دغدغهای ثابت میان والدین بوده، لیکن تأثیرگذاری قابل توجه فضای ارتباطی نوین بر نسل نو و افزایش معنادار فاصله ادراکی میان والدین و فرزندان، دغدغه سنتی را به نگرانی از تحولات جامعه مدرن مبدل کرده است.
در این میان شکلگیری برخی تغییرات عمیق در نسل جدید که میتواند تأثیرگذاریهای میان مدت و بلندمدت قابل توجهی در بنیانهای اجتماعی جوامع مختلف داشته باشد موضوعی است که بهدلیل اثرگذاری ملی و بلندمدت آن در دایره مسائل راهبردی قرار میگیرد.
بهعنوان مثال آنچه در حال حاضر در حوزه ازدواج و فرزندآوری رقم خورده از جنس تفاوت نسل در انتخاب همسر و تشکیل خانواده نیست و میتوان آن را بهعنوان ایجاد تغییر در باورهای نسل امروز مورد توجه قرار داد که آثار فرهنگی و اجتماعی بلندمدت بهدنبال خواهد داشت.
تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی نسل امروز واقعیتی غیر قابل انکار است که در آن پیشرفت فردی، ارتقای موقعیت اجتماعی و رفاه دارای وزن بیشتری است.
هیچیک از موارد ذکر شده الزاما مغایر با اصول تشکیل خانواده نیستند اما اگر این معیارها را از ظواهر شکلگیری نگرش فردگرایانه در نسل امروز بدانیم در آن صورت هریک از موارد ذکر شده میتواند به صورت بالقوه در مقابل تشکیل خانواده قرار بگیرد.
به صورت عمومی معمولاً راهبردهای فردی، تهییجکننده تمایل به مشارکت و همراهی شخص دیگری به عنوان همسر نخواهد بود و در چنین فضای فردگرایانهای تشکیل خانواده نیز بیشتر حول محور تأمین منافع فردی شکل میگیرد که نتایج حاصل از آن با نتایج ایجاد یک خانواده به معنای عام فاصله خواهد داشت.
هرچند شکلگیری وضعیت موجود بهدلایلی که ذکر آن رفت تا حدودی اجتنابناپذیر به نظر میرسد اما نمیتوان از کمکاری متولیان امر در حوزه علوم انسانی که وظیفه باز تعریف مفاهیم فرهنگی و اجتماعی پایه، متناسب با رشد فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی را برای هدایت نسل جدید بر عهده داشتند غافل شد.
خوشبختانه در کشور ما بهدلیل ریشهدار بودن باورهای مذهبی و فرهنگی و اصالت جایگاه خانواده، روند رشد رفتارهای فردگرایانه سرعت کمتری نسبت به متوسط جهانی دارد و باید از این فرصت برای جبران مافات استفاده شود.
توجه به این واقعیت نگرانکننده که فاصله گرفتن نسل جدید از تشکیل خانواده و یا اجتناب از فرزندآوری میتواند عامل «جوانی» بهعنوان یکی از مهمترین مزیتهای بالندگی، شکوفایی و رشد در یک جامعه را به عارضه «سالمندی» با همه تبعات مترتب بر آن تبدیل سازد، ضرورت توجه ملی به این مقوله را بیشتر میکند.
مرور تجربه کشورهایی که در روند سالمندی جامعه خود تغییر ایجاد کرده و رشد مثبتی در حوزه جوانی جمعیت و فرزندآوری به وجود آوردهاند نشان میدهد استفاده از بستههای حمایتی در ابعاد فرهنگی و اجتماعی برای نسل جوان، بیش از بستههای اقتصادی در پیشبرد راهبرد مقابله با سالمندی جامعه موثر بوده است.
باید توجه داشت که بستههای حمایتی فرهنگی و اجتماعی در هر جامعه باید متناسب با مختصات و ویژگیهای آن جامعه طراحی و ارائه شود و نمیتوان با الگوبرداری از اقدامات مشابه در کشورهایی که هیچگونه تناسب فرهنگی با جامعه ما ندارند منتظر نتایج مثبت بود.
توجه به این مهم ضرورتی است که متولیان علوم انسانی باید با در نظر گرفتن آن ضمن بازتعریف مفاهیم و ارزشهای مرتبط با زیست فردی و اجتماعی متناسب با نیازمندیهای نسل جوان در جامعه اسلامی پیوند موجهی میان پیشرفت فردی و اصول اجتماعی برقرار کنند تا مجریان امور قادر به تدوین بستههای حمایتی فرهنگی منطبق با گرایشات نسل امروز باشند.
متخصصان علوم انسانی باید برای تبیین سبک اجتماعی مناسب و متناسب برای نسل جدید، بسیاری از ارزشها و نگرشهای فردگرایانه را به صورتی معنادار با ارزشهای اجتماعی اصیل پیوند بزنند تا باورهای این گروه نسبت به معانی فردی و اجتماعی خانواده و موضوع فرزندآوری به درستی شکل بگیرد.
در این مسیر لازم است تعاریف روزآمد در نظام برنامهریزی راهبردی برای جهتدهی به ظرفیتهای آموزشی، اقتصادی و اجتماعی کشور نیز بهعنوان پیش فرضهای پایه مدنظر قرار بگیرد تا الگویی همگن و متناسب در حوزه پیشرفت و تعالی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خلق شده و تکوین یابد.
نورنیوز