سایر رسانهها: سوختهای فسیلی همراه با گاز طبیعی بیش از ۸۰ درصد از انرژی جهانی را تشکیل میدهند. هر کشوری حداقل برای سوخت وسایل نقلیه خود به نفت وابسته است. اگرچه گاز طبیعی بهاندازه نفت و زغالسنگ بهطورمعمول مورداستفاده قرار نمیگیرد اما در سال ۲۰۲۰، حدود ۲۴ درصد از برق جهانی را گاز و ۳۵ درصد را نیز زغالسنگ ۳۵ درصد تولید میکرد. با این حال تنها تعداد محدودی از کشورها بر عرضه سوخت فسیلی جهان تسلط دارند و از منابع انرژی خود بهطور متفاوتی استفاده میکنند.
روسیه؛ غول سوختهای فسیلی
برای بیش از سهدهه، روسیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت، گاز طبیعی و زغالسنگ در جهان بوده است. مقاصد اصلی منابع انرژی روسیه کشورهای اروپایی بهویژه آلمان، ایتالیا و فرانسه هستند. اگرچه روسیه تنها تامینکننده گاز برای بسیاری از کشورهای اروپای شرقی است، اما سهم انرژی آن در آلمان باعث میشود این کشور بیشترین وابستگی را به گاز طبیعی روسیه داشته باشد. آلمان ۱۹ درصد از کل صادرات گاز روسیه را دریافت میکند، همچنین اولین واردکننده نفت، فرآوردههای نفتی و زغالسنگ روسیه است. جای تعجب نیست که این امر بر سیاست خارجی آلمان و دیگر کشورهای اروپایی در قبال روسیه تاثیر میگذارد. زمانی که ارتش پوتین کریمه را در سال ۲۰۱۴ ضمیمه خاک خود کرد، رهبران اروپایی این اقدام را غیرقابلقبول اعلام کردند. با وجود این وابستگی اقتصاد آنها به منابع انرژی روسیه مانع از انجام هرگونه اقدام بازدارنده شد. اتحادیه اروپا تعدادی تحریم را علیه بخش انرژی اعمال کرد اما نتوانست واردات نفت، گاز یا زغالسنگ را ممنوع کند. در همان زمان روسیه تهدید کرد که در واکنش به تحریمها جریان گاز را متوقف خواهد کرد. با این حال پوتین به صادرات انرژی به برلین و آلمان ساخت خط لوله گاز طبیعی نورد استریم۲ را ادامه دادند که مدتهاست در کانون انتقادات تند رهبران آمریکا و اروپا از آلمان بود. روسیه برای جایگزینی خط لوله جدیدی که از اوکراین عبور میکند، برنامهریزی کرده اما اتحادیه اروپا بر حفظ جریان خطوط لوله گاز از طریق اوکراین اصرار داشت و راه را برای توافق روسیه و اوکراین هموار کرد. اکنون اتحادیه اروپا از طریق اوکراین گاز وارد میکند و پروژه خط لوله نورد استریم۲ بهحالت تعلیق درآمده است. ترکیه یکی دیگر از بزرگترین دریافتکنندگان گاز روسیه است که بیشترین سهم را در واردات سالانه گاز ترکیه دارد. روسیه همچنین نفت خام و فرآوردههای نفتی را به ترکیه صادر میکند و شرکت ملی انرژی هستهای آن، روس اتم، درحال ساخت اولین نیروگاه هستهای ترکیه است. در سال ۲۰۱۵ زمانی که ارتش ترکیه یک جت جنگی روسیه را پس از ورود به حریم هوایی این کشور سرنگون کرد و پس از ترور آندری کارلوف، سفیر روسیه در آنکارا در یک نمایشگاه هنری در پایتخت ترکیه، روسیه جریان گاز به ترکیه را متوقف نکرد، بلکه پروژه انرژی هسته آکویو را بهحالت تعلیق درآورد. واضح است که هم بین روسیه و اتحادیه اروپا و ترکیه و روسیه وابستگی متقابل وجود دارد. کشورهای اروپایی و ترکیه به گاز روسیه نیاز دارند و قادر به جایگزینی آن در کوتاهمدت نیستند. درعینحال روسیه نیز برای کسب درآمد ارزی باید گاز خود را بفروشد. مسکو نمیتواند بازار اروپا را که تقریبا ۷۵ درصد گاز، ۵۰ درصد نفت و ۳۰ درصد از صادرات زغالسنگ آن را تشکیل میدهد، جایگزین کند و از همین روی نمیخواهد آن را از دست بدهد. درواقع هر دوطرف برای ادامه تجارت انرژی خود نیاز دارند و همکاری بین این دو تا امروز ادامه داشته تا روسیه همچنان بزرگترین شریک انرژی اروپا و ترکیه باشد.
تلاش واشنگتن بهعنوان صادرکننده انرژی
ایالاتمتحده یکی از مهمترین کشورها در میان تامین کنندگان نفت و گاز امروزی است. بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۱۹۷۶، ایالاتمتحده بزرگترین تولیدکننده نفت جهان بود. اما با افزایش مصرف نفت و فعالیتهای اقتصادی و زمانی که اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) تحریم نفتی آمریکا و متحدانش را در سال ۱۹۷۳ اعمال کرد، کنگره آمریکا در سال ۱۹۷۵ قانون ممنوعیت صادرات نفت را تصویب کرد، بهطوریکه ایالاتمتحده حداقل میتواند به خودکفایی برسد. این قانون ۳۰ سال اعتبار داشت و در این مدت، ایالاتمتحده بهدلیل افزایش تقاضا به یک واردکننده خالص نفت تبدیل شد. البته این ممنوعیت پس از انقلاب شیل لغو شد. فناوری شکست هیدرولیکی و حفاری افقی ایالاتمتحده را قادر ساخت تا نفت و گاز را از سازندهای شیل تولید کند و طی چندسال، بار دیگر به یکی از تولیدکنندگان برتر هیدروکربن تبدیل شد. درنتیجه در سال ۲۰۱۵، زمانی که باراک اوباما ممنوعیت صادرات نفت را لغو کرد، واشنگتن توجه بیشتری به صادرات منابع انرژی داشت. در سال بعد، این کشور دوباره صادرات نفت خود را آغاز و اولین LNG خود را ارسال کرد. از آن زمان ایالاتمتحده درحال رقابت با روسیه برای داشتن سهم بیشتری در بازار اروپا است. این سیاست در دوره ریاستجمهوری ترامپ بهوضوح آشکار شد. در زمان دولت ترامپ، روسیه در فهرست کشورهای CAATSA قرار داشت و ترامپ بارها از رهبران اروپایی به دلیل واردات عظیم گاز آنها از روسیه انتقاد کرد. او «دیپلماسی» LNG را دنبال و حتی آلمان را تحتفشار قرار داد تا یک ترمینال گازیسازی مجدد LNG بسازد تا بتواند LNG آمریکا را وارد کند. درحالحاضر دولت ایالاتمتحده بخش گاز داخلی خود را تشویق میکند تا ظرفیت صادرات خود را افزایش دهد. ایالاتمتحده اکنون سومین صادرکننده LNG پس از استرالیا و قطر است و قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ به مقام نخست برسد.
رویای قطر برای تبدیل شدن به یک قدرت LNG
از آنجا که پیشرفتهای فناوری به تولیدکنندگان گاز طبیعی امکان میدهد تولید خود را به خارج از کشور صادر کنند، قطر یکی از کشورهایی است که از این فرصت برای گسترش سهم خود در بازار جهانی گاز استفاده کرده است. اگرچه گاز طبیعی از دهه ۱۹۶۰ بهصورت مایع تبدیلشده، اما با افزایش تقاضا در سراسر کشورها، محبوبیت بیشتری پیدا کرد و تحولات اقتصادی در کشورهای نوظهور نقش بسزایی در این گسترش داشته است.
از آنجا که جنگ اوکراین باعث شد کشورهای اروپایی از گاز روسیه دور شوند، رهبران آنها شروع به جستجوی تامینکنندگان جدید کردند اما واردات گاز از طریق خطوط لوله جدید حداقل سه تا پنجسال طول میکشد. در کوتاهمدت افزایش عرضه LNG تنها راه اروپا برای کاهش واردات خود از روسیه بوده و قطر یکی از کشورهایی است که اتحادیه اروپا میخواهد گاز بیشتری از آن وارد کند. با وجود اینکه این دولت خلیجفارس ادعا میکند که میخواهد مقادیر بیشتری گاز به اروپا صادر کند، بیشتر قراردادهای گازی بلندمدت آن توسط کشورهای آسیایی مانند ژاپن، کرهجنوبی و چین انجام میشود که بیش از ۷۰ درصد گاز سالانه قطر را پوشش میدهند. علاوهبر این ایالاتمتحده و استرالیا تولید گاز خود را گسترش دادهاند. درمجموع بهنظر نمیرسد قطر گاز بیشتری به اروپا صادر کند تا جایگزین واردات گاز روسیه شود. برای اینکه قطر بتواند سهم خود را در بازار جهانی گاز گسترش دهد، نیاز به سرمایهگذاری بیشتر در بخش بالادستی دارد. درنتیجه جنگ اوکراین اهمیت امنیت تامین انرژی را به رهبران جهان یادآوری کرده است. روسیه، ایالاتمتحده و قطر بهعنوان کشورهایی که با صادرات مستقیم کالاهای انرژی بر اقتصاد تاثیر میگذارند، اخیرا بیشترین توجه را بهخود جلب کردهاند.
با این حال بدیهی است که صادرکنندگان به یکدیگر وابسته هستند، همانطور که واردکنندگان به یکدیگر وابسته هستند. روسیه برای کسب درآمد به اتحادیه اروپا و ترکیه نیاز دارد و آمریکا برای تضعیف رقیب خود به سهم بیشتری در بازار اروپا نیاز دارد. با این حال، بازار نفت و گاز جهانی است و ضرر یک بازیگر در سراسر جهان احساس خواهد شد. با مشاهده تاثیر تحریمهای غرب بر افزایش قیمت انرژی، ایالاتمتحده و قطر به نفت و گاز روسیه برای کاهش پیامدهای احساس شده توسط شهروندان خود نیاز دارند تا به جریان فعالیت خود ادامه دهند.
روزنامه فرهیختگان