نورنیوز-گروه سیاسی: بستر انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما فرصتی است برای جابجایی و تغییردر مدیریت کلان کشور است. این جابجایی در هسته قدرت به صورت ذاتی نه مثبت است و نه منفی و ارزیابی تاثیرگذاری آن در نظام حکمرانی بستگی تام به نتیجه تغییرات دارد. فرآیند انتخابات و جابجایی حاصل از آن اگر با ویژگی هایی خاص و شرایطی معین صورت پذیرد میتواند منجر به ایجاد تغییر و تحولات مثبت در عرصه حکمرانی شود.
در غیر این صورت آنچه اتفاق خواهد افتاد تکرار روندهای اجرایی سابق و تنها تغییر در ظواهر و رسوب حسرت بار شعارهای بدون عمل در ذهن جامعه خواهد بود و موجب شکل گیری تناقض در ماهیت و ضرورت انتخابات نیز می شود.
میتوان اولین شرط لازم برای رسیدن به موقعیت مطلوب در انتخابات را دقت بر روی کارنامه مدیریتی و اجرایی کسانی دانست که خود را برای مدیریت قوه مجریه کاندیدا می کنند.آنچه در این مرحله اهمیت دارد توجه به کارنامه و نه فقط سوابق افراد است. سابقه اجرایی افراد عموما پرو پیمان تر از کارنامه ایشان است زیرا به هر ترتیب افرادی که خود را شایسته ریاست جمهوری میدانند و از فیلتر شورای نگهبان هم عبور کردهاند، مسئولیت های ریز و درشت زیادی در گذشته سیاسی خود داشته اند.
اما لزوما داشتن این رزومه نشان دهنده موفق بودن در آن موقعیت ها نیست. به همین دلیل است که شرط اول، بررسی کارنامه کاندیدای ریاست جمهوری و سنجش میزان موفقیت وی در پست های اجرایی و مدیریتی که در گذشته داشته است بر اساس شاخصهای عینی و قابل اندازه گیری است.
کارنامه هر شخص نشان دهنده میزان توانمندی مدیریتی، مشارکت جویی،انعطاف پذیری ، تعامل گرایی، همگرایی، تحول خواهی ، ریسک پذیری و قدرت اقناعی و دیگر موارد مهم شخصیتی است و تک تک این موارد نقش کلیدی در هدایت قوه مجریه دارد.
شرط دوم، داشتن برنامه برای رسیدن به شرایط مطلوب و اصلاح معایب و کاستی های ساختاری و غیر ساختاری است. شخصی که خود راشایسته قرار گرفتن در جایگاه بسیار مهم ریاست جمهوری یک کشور تصور میکند باید ضمن شناخت کامل و ریشه ای مشکلات، فرصتها و تهدیدات،برای حل و رفع چالشهای اصلی و اولویت دار، دارای برنامه و طرح مجمل و مفصل و قابل اجرا باشد نه اینکه در شعارها و ایام انتخابات با گفتن کلیات و مطالب کلیشه ای و یا به نمایش گذاشتن برنامه های غیر منسجم و جزیره ای تنها به دنبال تحریک رای دهندگان و کسب آرا باشد.
باید در این مرحله دقت داشت که درک سادهسازانه از حکمرانی، خود مانع بزرگ اصلاح و بهبود حکمرانی درکشور است، چرا که درک ما از مسائل حکمرانی را کاریکاتوری کرده و نتیجتا راهحلها نیز علیرغم صرف هزینهها و منابع، منجر به بهبود اوضاع نمیشود و میشود آنچه تاکنون شده است. تجربه ۴۲ ساله حکمرانی به ما نشان میدهد که مسائل کشور، راهحلهای یکشبه و کوتاهمدت ندارد و به آسانی فشردن یک دکمه و چرخش یک کلید و گشایش یک قفل نیست.بر این اساس بسیار روشن است که کسانی که این تصور از حکمرانی و تواناییهای فیالفور از خود در حل مسائل را ایجاد میکنند یا بیاطلاعاند یا دنبال فریب مردماند.
برای نمونه کاندیداهای ریاست جمهوری در این دوره قاعدتا علاوه بر حوزه هایی که بیشتر شناخته شده اند باید برای حل بحران های پیش رو و موضوعاتی که در سالهای آینده، کشور با آنها درگیر خواهد بود،برنامه جامع بلند مدت و دقیق و عملیاتی داشته باشند . برای مثال در حوزه محیط زیست و مسئله کم آبی یا ریزگردها بیان کلیات، دردی دوا نمی کند و بیشتر نشان دهنده عدم تسلط و توجه کافی به این مسائل و بحران های مهم آینده است. همچنین مسائل مهم دیگری در حوزه اقتصادی، کیفیت معیشت،اجتماعی و فرهنگی، سیاست خارجی و....نیز از ان جمله است.
شرط سوم که شاید اهمیت آن بیشتر از دو شرط قبل باشد و در واقع تکمیل کننده پازل انتخابات مطلوب به حساب می اید این است که شخص کاندیدای ریاست جمهوری با همراهی و همکاری و استفاده از ظرفیت های کدام تیم فکری و اجرایی به دنبال تحقق برنامه های خویش است. توجه به ویژگیهای اعضای اتاق فکر، تیمهای کارشناسی و در نهایت اعضای کابینه کاندیداهای ریاست جمهوری برای اداره امور کشور امری لازم و ضروری است. مطالبه معرفی همراهان و کارشناسان و تیم اجرایی کاندیدای ریاست جمهوری اگر به قاعده تبدیل شود به مرور تنها افرادی خود را شایسته حضور در عرصه انتخابات خواهند یافت که از قبل به فکر برنامه مدون و کادر متخصص اجرایی بوده و با مطالعه و تفکر عملیاتی قدم در عرصه انتخابات بگذارند.
در این صورت انتخابات از دعواهای سیاسی بیشتر فاصله خواهد گرفت و برنامهمحوری و موضوع مهم گردش نخبگان در ان به یکی از ارکان انتخابات ریاست جمهوری تبدیل خواهد شد. از سویی؛ چون منطقا نامزدهای ریاست جمهوری در همه امور مربوط به کشورداری سررشته تخصصی ندارند، معرفی همکاران و تیم مشورتی و اجرایی میتواند نمایی کلی از مسیری که توسط آنها طی چهار سال آینده طی خواهد شد را به مردم نشان داده و روند انتخاب صحیح را از غلتیدن به دام شعارزدگی مصون دارد.
در حوزه سیاست و قوه مجریه رییس دولتی که توان جذب نخبگان و مدیران کارآمد و بهره گیری از مشاوره و قابلیت های مدیریتی و اجرایی آن ها را نداشته باشد در نهایت در عملیاتی کردن برنامه ها و شعارهای خود با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
پشتیبانی و هم افزایی نخبگانی نه تنها ضریب موفقیت دولت در رسیدن به اهدافش را افزایش خواهد داد بلکه تاثیر مستقیم در بالارفتن مشروعیت تصمیمات کلان حاکمیتی نزد مردم و افکار عمومی ایجاد خواهد کرد.
پشتیبانی و حمایت نخبگان فکری و مدیریتی جامعه از برنامه های دولت به واسطه نقش فعالی که در تنظیم آن داشته اند، قطعا باعث افزایش اعتماد عمومی و پذیرش تبعات تصمیمات سخت اما کارشناسی در جهت اصلاحات اساسی در حوزه های گوناگون خواهد شد.
بر این اساس؛ اینکه هر نامزد در کنار ارائه برنامههای خود باید تیم اجرایی آن برنامهها را نیز به مردم معرفی کند باید به یکی از مطالبههای جدی نخبگان و رسانهها از کاندیداهای ریاست جمهوری تبدیل شود.
در نهایت میتوان گفت سه شرط اساسی کارنامه-برنامه-تیم کارشناسی، شاید شروط کافی برای بهره مندی مثبت از ظرفیت انتخابات در ایجاد تغییر و تحول در مدیریت کلان کشور نباشند اما قطعا درردیف شروط لازم این فرآیند هستند.به همین دلیل توجه به آنها از طرف ناظران و اهالی اندیشه و رسانه میتواند تا حدود زیادی آسیب های ناشی از تغییرات تکراری و بی فرجام مدیریتی در کشور را کاهش دهد.
نورنیوز