نورنیوز ـ گروه سیاسی: منطقه قفقاز نه تنها منطقهای راهبردی در جغرافیای سیاسی جهان که حوزهای بسیار مهم و راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، از این رو راهبرد اصولی تهران در قبال تحولات این منطقه همواره مبتنی بر تحقق صلح و آرامش و دوری از هرگونه جنگ بوده است. سفر منطقهای سیدعباس عراقچی طی روزهای آتی تلاشی در همین راستا است.
در این میان اما؛ برخی بازیگران فرامنطقهای با اهدافی پلید، همواره بر بستر برخی مسائل موجود قومی، تاریخی، مذهبی و جغرافیایی تلاش ویژهای در بر هم زدن ثبات در این منطقه داشتهاند.
طی یک ماه گذشته و در جریان دور جدید ناآرامیها در مناطق مورد مناقشه میان جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان نیز این مسئله به روشنی هویدا بوده و با اشتباهات برخی بازیگران منطقه بدان دامن زده شده است.
از جمله بازیگرانی که طی سالهای گذشته با اهداف غیر صلحآمیز سعی در ایجاد جای پا در این منطقه داشته و اثرات منفی این حضور در درگیریهای اخیر بسیار مشهود است، رژیم صهیونیستی است.
از آنجا که مهمترین هدف رژیم صهیونیستی ضربه زدن به جمهوری اسلامی برای تضمین بقای خود در سرزمینهای اشغالی است، تمام سعی خود را برای حضور موثر در این منطقه راهبردی به کار گرفته و از هیچ تلاشی برای درگیر کردن ایران با همسایگان خود در این ماجرا فروگذار نکرده است.
از جمله این تلاشها علاوه بر حضور موثر میدانی و دمیدن در آتش جنگ در دو سوی جبهه قرهباغ، میتوان به توصیه خانم «برندا شیفر» استاد دانشگاه حیفا و مدیر بخش انرژی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) به «مایک پمپئو» اشاره کرد که به او گفته است: «برای تکمیل فشار حداکثری علیه ایران از جریانهای سیاسی قومیتگرا به ویژه «پانترکها» استفاده کنید.
این توصیه در چارچوب راهبرد پیشنهادی «FDD» (معمار پروژه فشار حداکثری) به کاخ سفید در مواجهه با ایران تحت عنوان «جنگ در منطقه خاکستری» انجام شده که طی آن علاوه بر مجموعه فشارهای سیاسی ـ اقتصادی، باید ایران در چندراهیهایی گیر کند که نتواند از آنها خارج شده و در روندی فرسایشی توانش تضعیف شود.
بر این اساس؛ ابعاد توصیه شیفر به پمپئو اینگونه است که چون ایران رویکردی میانجیگرانه دارد و خواهان درگیری در منطقه نیست و از سویی همزمان مناسبات خوبی با طرفین درگیری دارد، باید شرایط را به یک بازی باخت ـ باخت برای تهران تغییر داد به گونهای که اولا توان میانجیگری نداشته باشد و ثانیا با هر اقدام یا اعلام موضعی، دست کم یکی از دو حوزه تحت نفوذ خود را از دست بدهد.
دست گذاشتن روی موضوعات قومیتی و تحریک برخی جریانهای افراطی در این حوزه، همان شاهکلیدی است که «FDD» و جریان صهیونیستی حاکم بر آن، برای تخریب نقش مثبت ایران در این منطقه و تحتالشعاع قرار دادن اثرگذاری تهران از آن بهره بردهاند تا از این رهگذر، این اختلافات به داخل خاک کشور نیز کشیده شود.
در یک نگاه کلانتر؛ علاوه بر تخریب حوزه نفوذ منطقهای ایران در یکی از راهبردیترین مناطق همسایه، این توصیه را میتوان ذیل فاز دوم آشوب در ایران با بهرهگیری از مدل «بوعزیزی ـ فلوید» تحلیل کرد، آنجا که «FDD» محور عبری ـ آمریکایی را به تلاش برای یافتن سوژههایی با ظرفیت ایجاد اغتشاش در ایران و با کمک شبکههای اجتماعی دعوت میکند.
«ائلدار محمد اف» در سایت State-craft Responsible در همین زمینه، مقالهای انتقادی با عنوان «چگونه یک اتاق فکر در واشینگتن از شورشهای قومی در ایران حمایت میکند» نوشته و به سوءاستفاده صهیونیستها از مسائل قومی ایران اشاره میکند. این مقاله البته به هوشیاری آذریهای ایران در نیافتادن به دام جریانهای قومیتگرا تاکید کرده و توصیه برندا شیفر را متوهمانه خوانده است.
برندا شیفر از لابیستهای فعال در آمریکا است که فعالیت در سازمان ضداطلاعات ارتش اسرائیل (آمان) را در کارنامه خود دارد. او در دو کتاب خود در زمینه منطقه قفقاز، «مانیفیست پان ترکیسم در ایران» را تبیین کرده است.
سوء استفاده از احساسات قومی برای درگیر کردن ایران در داخل و خلع سلاح کردن تهران در ایفای نقش موثر در حل و فصل مشکلات منطقه قفقاز، در حالی است که سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران درباره این منطقه سالها است که روشن است و با تاکید بر رویکرد دیپلماتیک و پرهیز از هرگونه دخالت یا ایجاد تنش در منطقه به دنبال بازگشت آرامش و ثبات به این حوزه است.
نورنیوز