شناسه خبر : 169262
تاریخ انتشار : چهارشنبه 15 فروردین ساعت 18:49
شهرآورد سیاسی روی تپه های خاطره انگیز قیطریه

نورنیوز از مناقشات شهرداری با مردم، سمن ها و وزارت میراث فرهنگی گزارش می دهد

شهرآورد سیاسی روی تپه های خاطره انگیز قیطریه

دومین بار است که نام قیطریه در پیوند با مفاهیم دینی،‌ تا این اندازه فراگیر و همه گیر می شود. بار اول زمانی بود که مومنانی نمارگزار اما بدون مسجد، روی تپه های قیطریه، نماز به یادماندنی عید فطر 1357 را برگزار کردند. با ر دوم نوروز امسال بود که طرح شهرداری برای احداث مسجدی در پارک منطقه علنی شد و خبر آن، به یکی از اصلی ترین موضوعات سیاسی-اجتماعی روز تبدیل شد.

نورنیوز-گروه سیاسی: دومین بار است که نام قیطریه در پیوند با مفاهیم دینی،‌ تا این اندازه فراگیر و همه گیر می شود. بار اول زمانی بود که مومنانی نمارگزار اما بدون مسجد، روی تپه های قیطریه، نماز به یادماندنی عید فطر 1357 را برگزار کردند و پس از آن سیل انقلابیون راهپیمایی کننده از تپه های این منطقه سرازیر شدند تا یکی از مناسبت های تاریخی انقلاب اسلامی را رقم بزنند. بار دوم نوروز امسال بود که طرح شهرداری برای احداث مسجدی که نیاز به احداث ان در پارک بدلیل فقدان برآورد دقیق از میزان نمازگزاران در هاله ای از ابهام است، علنی شد و خبر آن، شیوعی بیرون از حساب و تصور پیدا کرد و با تسخیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، به یکی از اصلی ترین موضوعات سیاسی-اجتماعی روز تبدیل شد. به این ترتیب، یک محله مسکونی و موقعیت جغرافیایی در تهران،‌ طی فاصله تقریبا 45 سال،‌ دو موج عظیم اجتماعی با مضمونی تقریبا واحد اما حال و هوایی درست مخالف هم آفرید. در یکی،‌ نمازگزاران از تپه های خشک و خام منطقه، ‌مسجدی مجازی اما ماندگار و تاریخی ساختند و در دیگری،‌ مدیران شهری می خواهند در بوستانی خرم و پر دار و درخت،‌ مسجدی واقعی اما احتمالا خلوت بسازند.

ماجرای ساخت مسجد در پارک قیطریه، از یکی دو هفته پیش با کشاکش قشرهایی از مردم و "سمن"ها با شهرداری و شورای شهر رونق گرفت. دیری نگذشت که جمع قابل توجهی از فعالان سیاسی و رسانه ای به معرکه وارد شدند و صف بندی مناقشه را علنی کردند. نمایندگانی از مجلس و شورای شهر نیز در هر دو اردو عضویت یافتند و موضوع،‌ آرام آرام از پدیده ای شهری به ماجرایی جناحی و سیاسی بدل شد. ماهیت قطبی موضوع، به زودی،‌ سرشتی "حیثیتی" به آن بخشید و طرفین احساس کردند علاوه بر عرضه دلیل و برهان و بیّنه باید از سرسختی مدیریتی و لجاجت جناحی خود نیز بهره بگیرند تا در این "شهر آورد سیاسی" از رقیب عقب نمانند.

داستان وقتی شنیدنی تر شد که مدیران و دولتمردان ارشد هم برای ورود به شهرآورد قیطریه، شال و کلاه کردند. صبح چهارشنبه،‌ وقتی خبرنگاران در حیاط پاستور، اعضای کابینه را برای طرح سئوالات خود محاصره کردند وزیر میراث فرهنگی در گوشه ای از این می گفت که نامه اداره میراث فرهنگی تهران به شهرداری تهران، موضع وزارتخانه است و پروژه پارک قیطریه باید با هماهنگی کارشناسان میراث فرهنگی جلو رود. در همان لحظه شهردار تهران در گوشه ای دیگر از حیاط پاستور با رد ادعای وجود اثار باستانی در زیر محل ساخت مسجد در پارک قیطریه گفت: چیزهای عجیبی گفته می‌شود که ما هم تعجب می‌کنیم. آنجا یک ساختمان روشویی است که بدون قطع درخت به یک مکان قابل‌استفاده و خوب بدل می‌شود. این مناظره مجازی میان دو عضو ارشد کابینه بیش از هر چیز نارسایی در حکمرانی و چه بسا مسدود بودن باب گفت و گو میان دو رکن حاکمیتی را روایت می کند. آیا برای شهرداری و میراث فرهنگی،‌ ایجاد یک کانال تفاهم کارشناسانه تا این حد دیریاب و دشوار است که رسیدن به تصمیم واحد و خیر را ناممکن کند؟ آیا پای همان سرسختی مدیریتی و لجاجت جناحی در میان است؟ کدام توجیه منطقی و مستدل باعث شده است نهاد مدیریت شهری از قبول داوری یک نهاد حاکمیتی که مأموریت ذاتی اش حفاظت از میراث باستانی و فرهنگی و ملی کشور است سرباز بزند؟ مخاطره ای که چنین مناقشاتی می تواند بیافریند و انسجام حکمرانی را در ذهن مردم مخدوش کند بیرون از حساب است.

  آن سوی ماجرا، مناقشه شهرداری با مردم و سمن ها بر سر آنچه قطع درختان کهنسال و تغییر ماهیت یک مکان فراغتی به یک مکان مذهبی دانسته شده، هم ابعاد بسیار گسترده ای دارد. وقتی مدیران رده های مختلف نهادهای مدیریت شهری، احتمال قطع درخت های کهنسال را در این پارک انکار می کنند و یا ساخت مسجد را حتی با وجود نمازگزارانی نه چندان پرشمار، وظیفه سازمانی خود می دانند و از وجود چند مسجد در منطقه غفلت یا تغافل می کنند و همچنان بر احداث مسجد جدید در محوطه پارک اصرار می ورزند، طبعا ذهنیت های ناپسندی در وجدان مخاطبان شهری شکل می گیرد؛‌ ذهنیتی که عملکرد شهردار را در این فقره، ظاهرگرایانه و سیاست زده ارزیابی می کند. شهروندان معترض به ساخت مسجد، طبیعتا هیچ مخالفتی با مسجد به عنوان مکانی مقدس و عبادی ندارند. آنچه محل اعتراض ایشان است چیزی است که درست یا غلط،‌ آن را کج سلیقگی در استفاده از یک مکان فراغتی،‌ و شاید حتی سوءاستفاده از قداست مسجد می دانند.

با این اوصاف به نظر می رسد نهاد مدیریت شهری اولا لازم است در مسیر حکمرانی یکپارچه و منسجم، به داوری نهادهای تخصصی حاکمیت مثل وزارت میراث فرهنگی اعتنا کند و گردن بگذارد؛ و ثانیا همسو با اقتضائات حکمرانی شهری،‌ باب مذاکره و همسخنی با شهروندان و ذینفعان محلی را باز کند و به آداب نوین مردم داری و حکمرانی مردم محور التزام داشته باشد. درست است که خدمات شهری هرکدام به نوبه خود اهمیت دارند و یکی را نمی توان جایگزین دیگری کرد اما در شرایطی که مطالبه عمومی شهروندان از نهاد مدیریت شهری پایتخت، اولویت دادن به حل معضلات توانفرسایی مثل ترافیک،‌ آلودگی هوا، اصلاح دکوراسیون شهر،‌ بهبود منظر شهری، مشارکت در ساماندهی معضلات و آسیب های اجتماعی و ... است چه توجیهی وجود دارد که پافشاری بر یک اقدام پرحرف و حدیث، حاشیه هایی پرهزینه و بی سود بسازد.

از تپه های قیطریه، خاطرات خوشی در ذهن مردم است. این تپه ها روزگاری کانون همدلی و وفاق ملی و مومنانه بود. تمام آن همدلی شورمندانه را نسلی رقم زدند که ایمانی اصیل به پیام رهایی بخش دین داشتند؛ ایمانی که از هر زمین بایری، مسجدی معنوی می ساخت با مناره هایی از جنس "دعوت صادقانه". آن خاطرات اکنون در ذهن و ضمیر و تاریخ و جغرافیای پایتخت ثبت است. آنچه یک شهر را شهر می کند بیش از کالبد بیرونی، خاطرات هویتی آن است. کاش مدیران شهری در ساخت و سازها، حتی احداث مساجد و حسینیه ها و تکایا به عنوان مکان هایی قدسی و معنوی، به حفظ آن خاطرات هویت ساز و افتخارآفرین ملتزم باشند.

 


نورنیوز
نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی