نورنیوز ـ گروه فرهنگ و جامعه: ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی در حارث آباد بیهق (سبزوار امروزی) متولد شد و در سال ۴۷۰ ه. ق. در غزنین درگذشت. او تاریخنگار و نویسنده ایرانی دربار غزنوی بود که توانست با قدرت نویسندگی خود اثری شگفت انگیز به نام «تاریخ بیهقی» را خلق کند. اثری که اگرچه به کتابی تاریخی معروف است، اما توجه بیهقی به جزئیات و به کاربردن کلماتی سرشار از زیباییهای ادبی در نگارش این کتاب، باعث شده که این کتاب نه تنها از گزند فراموشی در طول تاریخ درامان بماند، بلکه نزد مورخان و ادیبان به غایت عزیز و محترم شود. این کتاب مهمترین منبع تاریخی دوران غزنوی به شمار میرود. در شکوهمندی این اثر ماندگار همین بس که بسیاری از صاحبنظران، ابوالفضل بیهقی را «پدر تاریخ نویسی نوین» و «پدر نثر فارسی» میدانند. استاد مهدی سیدی به عنوان یکی از پیشنهاددهندگان اول آبان به نام ابوالفضل بیهقی است. پژوهشگری که تا امروز تصحیحهای او بر بسیاری از آثار ادبی تحسین بسیاری از ادب پژوهان و ادب دوستان را در پی داشته است. استاد سیدی در دهه 90 به همراه دکتر محمد جعفر یاحقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تصحیحی بر تاریخ بیهقی نوشته که این تصحیح را میتوان جزو کاملترین تصحیحهای این کتاب به شمار آورد. به مناسبت روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی با این پژوهشگر برجسته زبان و ادبیات فارسی گفت و گو کردهایم.
چرا روز اول آبان را برای نام گذاری به نام «ابوالفضل بیهقی» در تقویم، پیشنهاد دادید؟
حدود 15 سال پیش این را بنده به همراه دکتر محمد جعفر یاحقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دکتر مهیار علوی مقدم از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی به مسئولان شورای فرهنگ عمومی پیشنهاد کردیم. با توجه به این که زمان ولادت بیهقی مشخص نیست و فوت او در ماه صفر 1470 هجری قمری بوده است ما بعد از معادل سازی ماه ها به این نتیجه رسیدیم که این تاریخ با شهریور، مهر و آبان برابری میکند. با توجه به حجم بالای مناسبتهای ادبی در مهر ماه و تعطیلی دانشگاهها در شهریور، ما اول آبان را پیشنهاد دادیم. البته باید به این نکته اشاره کنیم تا سال ها بنا به دلایل نامعلوم با این نام گذاری موافقت نشد. ما در تمام آن سالها به صورت خودجوش این بزرگداشت را برگزار میکردیم تا سرانجام از دو سال پیش، به صورت رسمی روز اول آبان به عنوان روز بزرگداشت «ابوالفضل بیهقی » در تقویم نام گذاری شده است.
دلایل ماندگاری تاریخ بیهقی چیست؟
بنده تا امروز در متون فراوانی از جمله قابوس، تاریخ جهان گشا وسیاست نامه به پژوهشگری پرداختهام، اما هیچ نثری را زیباتر از تاریخ بیهقی نیافتهام. اگرچه این کتاب از منظر روایتگری تاریخ ایران دارای اهمیتی فراوان است، ولی بیهقی، در کتابش میگوید این کتاب را برای خردمندان مینویسد و سخن را خردمندانه روایت کرده است. اگر مورخ دیگری میخواست تاریخ آن دوره را بنویسد به بیان زمان، مکان و کلیات میپرداخت، اما این ادیب بزرگ ایرانی روایتهای واقعی روزگار خود را با نثری دلنشین آن چنان با جزئیات بیان میکند که هر مخاطبی را به ادامه خوانش کتاب مشتاق و مشتاقتر میکند واین از مهم ترین ویژگیهای سبک نویسندگی بیهقی است.
بیهقی این کتاب را در چند جلد نوشته و چه مقدار از آن به روزگار ما رسیده و چه مقدار در رهگذر زمان نابود شده است؟
آن طور که پژوهشگران این حوزه می گویند این اثر ماندگار شامل 30 مجلد بوده است که از این تعداد چهار و نیم مجلد مربوط به 10 سال پایانی سلطنت سلطان محمود غزنوی بوده و آن چه از 30 مجلد باقی مانده از نیمه مجلد پنجم تا اواخر مجلد دهم است. 20 مجلد بعدی که مربوط به پس از این تاریخ است نیز از بین رفته است.
لطفاً درباره شباهتهای شاهنامه و تاریخ بیهقی توضیح دهید
فردوسی و بیهقی تقریباً هم روزگار هم بودهاند. هردو از پیشاهنگان ادب فارسی هستند. فردوسی در حوزه نظم کاخی بلند ساخت که در پی صدها سال، هنوز پابرجاست و بیهقی در حوزه نثر فارسی اثری ماندگار بر جای گذاشت. هردو در حوزه گستردگی دایره لغات و تسلط در بهره گیری از واژگان در میان شاعران و نویسندگان زبان فارسی در حوزه فعالیت خود پربارترین هستند. در بررسی لغت نامه دهخدا با این واقعیت روبه رو میشویم که دهخدا اگر از نظم، مثالی می زند آن مثال از شاهنامه است و اگر از نثر سخنی به میان میآید، رد پای تاریخ بیهقی به روشنی در لغت نامه او به چشم میخورد. فردوسی و بیهقی دوشادوش یکدیگر آثار فاخری را از خود به یادگار گذاشتهاند و باید قدر این آثار را بیش از پیش بدانیم.
چرا در تاریخ بیهقی برخلاف شاهنامه فردوسی که در همان دوره سروده شده با حجم زیادی از کلمات عربی رو به رو میشویم؟
اگرچه بیهقی و فردوسی در یک زمانه زندگی میکردند، اما تعداد زیاد واژگان عربی در تاریخ بیهقی دلیل بر تسلط اندک او بر زبان فارسی نیست، بلکه دلیلش این است که او دبیر دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی بود. در زمان غزنویان مدت زیادی اصرار بر نوشتن دیوانها به زبان عربی بود و بحث بر سر این موضوع بالا گرفته بود. گاهی دیوانها را به فارسی و گاهی به عربی مینوشتند. ابوالفضل بیهقی در دستگاه حکومتی تاریخ نوشته است که بسیاری از بزرگان آن حکومت به نوشتن دیوانها به زبان عربی تاکید داشتند. اگر دبیر و نویسندهای به جز بیهقی در دربار غزنویان بود شاید برای راحتی کار خودش، عطای زبان فارسی را به لقایش می بخشید و تمام دیوانها را به همان زبان عربی مینوشت، اما بیهقی برای نگارش دیوانها و اثر ماندگارش به زبان فارسی با تمام توان ایستادگی کرد. اگرچه اثر ماندگار او از کلمات غیر فارسی خالی نیست، اما باید این واقعیت را پذیرفت که با توجه به تنگناها نوشتن چنین اثر فاخری بسیار قابل تحسین است.
با توجه به این که در سالهای گذشته تصحیح ارزشمندی بر تاریخ بیهقی نوشتهاید، لطفاً توضیح دهید برای نگارش این تصحیح به چه تعداد نسخه خطی و تاریخی مراجعه کردید؟
بنده این تصحیح را به همراه دکتر محمد جعفر یاحقی از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی نوشتهام. ابتدا این توضیح را ارائه دهم که برای تصحیح یک اثر تاریخی باید ابتدا به سراغ نسخههای خطی نزدیک به زمان نوشته شدن آن اثر مراجعه کنیم تا متنی پاکیزه و به دور از اشتباه تولید شود. ما برای تصحیح تاریخ بیهقی از بیش از25 منبع خطی استفاده کردیم.
به نظر شما مطالعه تاریخ بیهقی تا چه اندازه بر خلق آثار فاخر ادبی توسط شاعران و نویسندگان هم روزگار ما تاثیر دارد؟
بی تردید هر فارسی زبانی با خواندن شاهکار تاریخ بیهقی تسلط بیشتری بر جهان کلمات پیدا میکند و قلمش روانتر میشود. بیشتر صاحب نامان هم روزگار ما در عرصه ادبیات با این اثر جاودانه زندگی میکنند و این اثر گرانمایه را بارها و بارها خوانده و میخوانند. از جمله این افراد میتوان به عبدا... کوثری (مترجم)، دکتر شفیعی کدکنی و احمد شاملو (شاعر)و محمود دولت آبادی (نویسنده) اشاره کرد. اگر آثار افرادی را که در حوزه ادبیات فعالیت دارند و به نوشتن مشغول هستند، کنار هم بگذاریم با این واقعیت روبه رو میشویم که میان آثار افرادی که بیهقی خواندهاند و آن ها که نخواندهاند، تفاوت زیادی وجود دارد. پس از سالیان سال غفلت از تاثیر گذاری این اثر گران قدر بر پختگی آثار خوانندگان، در سالهای گذشته تعداد زیادی از نویسندگان، شاعران و اهالی قلم به این نتیجه رسیدهاند که به خواندن این اثر فاخر نیازمندند؛ زیرا به نیکی دریافتهاند که خواندن این اثر، به خلق آثار درخشان کمک چشمگیری میکند.
روزنامه خراسان