سایر رسانهها: با اعدام ۸۱ انسان بیدفاع توسط رژیم عربستان به جرم آنچه که آنها تروریسم و عقاید انحرافی میخوانند، خاندان آلسعود بار دیگر نشان داد اعتقادی به ارزشهای انسانی و آزادی بیان ندارد.
علیرغم تلاش تمامی رسانههای وابسته به عربستان مبنی بر ساختن چهرهای جدید و دمکراتیک از آن کشور، همچنان عدم تحمل عقیدهای غیر از ایدئولوژی حاکم و حذف مخالفان به هر بهانهای، حاکی از استمرار ساختار انحصار طلب آن رژیم است.
بن سلمان که در تلاش است با انجام به اصطلاح اصلاحات اجتماعی-اقتصادی چهرهای جدید از عربستان معرفی و آن را رژیمی مشروع و دمکراتیک جلوه دهد، در قضیه قتل جمال خاشقچی نشان داد که این اصلاحات سرابی بیش نیست و همچنان آلسعود، خاندانی سرکوبگر و غیرمنعطف است.
مجامع مذهبی-وهابی وابسته به خاندان سعودی نیز چون از این خاندان تغذیه میشوند، تبدیل به دستگاه توجیه کننده اقدامات آنها شده و برای هر رفتار آل سعود، دست به تحریف اسلام زده و آنرا مصادره به مطلوب میکنند تا هرعمل آلسعود را در چارچوب اسلام تعریف کنند.
افزون بر عدم تحمل مخالفین داخلی که تنها جرمشان متفاوت فکر کردن است، کشتار صدها تن از مردم یمن که با جنگافزارهای غربی و ثروت نفتی صورت میگیرد، چهره وحشی عربستان را به خوبی آشکار کرده است اما چون منافع غرب در دوشیدن ثروت عربستان نهفته است، گویی اصلا یمنی وجود ندارد که کشتاری هم در آن اتفاق بیافتد و اینگونه با چشمپوشی مجامع جهانی و مدعیانِ دروغین، صدها انسان بیدفاع کشته شده و هزاران کودک یمنی از سوءتغذیه و فقدان بهداشت مناسب تلف میشوند.
غرب بارها و بارها نشان داده است که حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی، تنها زمانی یاد رعایت ارزشهای انسانی میافتند که منافعشان ایجاب کند و شاهد این مدعا، سکوت آنها در قبال کشتار مردم فلسطین، یمن، افغانستان و دیگر مردمانی است که بدست رژیمان نامشروع صهیونیستی، آلسعود، طالبان و عناصر آنها صورت میگیرد و غرب نه تنها هیچ تلاشی در جلوگیری از این کشتار نکرده، بلکه تجهیزات آنرا بوسیله فروش تسلیحات جنگی تامین کرده و تنها چیزی که برایش اهمیت داشته، پولهایی بود که نصیبش شده است. پس از آنکه برنامه چشمانداز توسعه ۲۰۳۰ توسط بنسلمان در سال ۲۰۱۶ رونمایی شد، بنگاههای خبر پراکنی وابسته به عربستان، با در بوق و کرنا کردن آن سعی داشتند بگویند ولیعهد عربستان در حال تلاش جدی برای اصلاحات گسترده اجتماعی است و او سعی میکند با اتخاذ تصمیمات متفاوت و جدیدی، ساختار سیاسی حکومت را تغییر دهد.
اصلاحاتی که علیرغم شانتاژ گسترده، مواردی بودند که سالهاست حتی در کشورهای جهان سومی فقیر تر صورت گرفته و نه تنها امری رویایی نیست، بلکه از ملزومات زندگی در قرن ۲۱ ام است. تغییراتی که شامل حذف قانون قیمومیت زنان، حق رانندگی زنان، ایجاد مراکز گردشگری غیر دینی و این دست موارد است و نشان میدهد بنسلمان با انجام آنها تلاش میکند حمایت نسل جوان و زنان را جلب کند و بگوید پادشاهی او، پادشاهی دمکراتیکی است که قبل از آن وجود نداشته و همگی این اصلاحات مرهون عملکرد وی است. اما بار دیگر با جاری شدن خون ۸۱ انسان بیدفاع در یک روز، عربستان بیش از پیش چهره جبار و ستمگر خود را نمایان ساخت و نشان داد که رژیمینامشروع است که بقای حکومتش در گرو حذف مخالفین عقیدتی و سیاسی است و تحمل هیچگونه صدای مخالفی را ندارد. چرا که اگر حکومتی، به معنای واقعی کلمه دمکراتیک و برخاسته از اراده مردمان آن سرزمین باشد، در مسیر خواست مردم حرکت میکند و نه تنها مخالفینش را حذف نمیکند بلکه سازوکارهای ابراز عقاید مخالف را فراهم میکند که عربستان نشان داد فاقد آن دمکراسی است و با سرکوب و ارعاب، بر مردم خود حکومت میکند و تنها هدفش بقای رژیم و ثروتاندوزی از ثروت ملی است. جمعبندی مطلب آنکه، مردم خاورمیانه بخوبی از ماهیت این رژیم سفّاک آگاه هستند و اقدامات ظالمانه آنرا هرگز فراموش نخواهند کرد اما ممکن است مردم کشورهای شمال در گرو تلاش رسانههایی که توسط عربستان تغذیه میشوند، گمان کنند عربستان واقعاً تغییر کرده و در حال تلاش برای ایجاد ساختاری دمکراتیک است. بدیهی است که وظیفه آشکارسازی ماهیت واقعی این رژیم، بر عهده رسانهها و مطبوعات است تا با افشای حقیقت جبّارانه رژیم سعودی، تلاش آنها برای فریب افکار جهانیان را ناکام و ماهیت آنان را آشکار سازند و این، رسالتی است بر دوش آنان که آزاده هستند!
روزنامه مردم سالاری