نورنیوز ـ گروه جامعه: سه شنبه شب در بخش گفتگوی ویژه خبر 22:30 شبکه دوم سیما، آقای دکتر سورنا ستاری معاونت محترم علمی و فناوری ریاست جمهوری توصیهای به دانش آموزان و دانشجویان داشتند که به نظر میرسد فاقد جامعیت و یک نگاه راهبردی به موضوع مهم رابطه «علم» و «کسب و کار» باشد.
ایشان در این برنامه گفت (نقل به مضمون): «از مدرک گرفتن در این مملکت به هیچ جا نمیرسید... از ترم اول دانشگاه به این فکر کنید که میتوانید چه کسب و کاری راهاندازی کنید...»
سورنا ستاری از جمله مدیران مجرب و مسلط در حوزه علم و فناوری و کسب و کارهای دانشبنیان است که طی دوره مدیریتی خود ضمن گسترش زیرساختهای لازم برای تلفیق سه حوزه «علم، فناوری و اقتصاد» توانست تحول بزرگ و قابل تقدیری در تغییر نگاه سنتی به این حوزه ایجاد کند، تلاش مجاهدانهای که شاید اگر بحرانی چون کرونا پیش نمیآمد ارزش آن به این سرعت روشن نمیشد.
با این حال؛ گرچه یک معنای توصیه ایشان این است که دانشآموز و دانشجو باید از همان ابتدا با هدف دستیابی به یک کسب و کار مشخص وارد حیطه علمآموزی شود، اما معنای دیگر آن القاء ناخواسته این موضوع است که تحصیل علم الزاما شما را به یک آینده اقتصادی مشخص رهنمون نمیشود.
به عبارت دقیقتر؛ توصیه سورنا ستاری در دوگانه «علم بهتر است یا ثروت»، به جای حذف این دو قطبی غلط از سوی دیگر بام افتاده است. این در حالی است که عقلا و منطقا نه توصیه صرف به علمآموزی بدون تجربه مفید و صحیح است و نه توصیه صرف به کسب و کار بدون علم.
از سویی؛ معضل ناکارآمدی نظام آموزشی و ناتوانی در هماهنگی میان این حوزه با حوزه کسب و کار، معضلی است که اتفاقا باید از سوی دولت برای حل آن اندیشید و تصمیم گرفت نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد و توپ را به زمین جوان بیتجربه و سردرگمی انداخت که در آغاز مسیر زندگی اجتماعی خود نیاز به همراهی دارد.
در واقع؛ معاون محترم علمی و فناوری رئیس جمهور به دلیل سر و کار داشتن با حوزه استارتآپها و فهم دقیق حلقه مفقوده میان دانشگاه و چرخه اقتصادی کشور به نقطه درستی از فهم مسئله به ویژه در نقد آفت «مدرکگرایی» رسیده اما به نظر میرسد در بیان راه حل آن فاقد یک نگاه جامع و راهبردی است.
اینکه چون دولت از برقراری یک چرخه صحیح میان دانشگاه و مقتضیات و نیازهای جامعه عاجز است دلیل خوبی برای ارجاع جوانان به مسیری غیر از علم آموزی و کسب تجربه مبتنی بر دانش روز نیست، چه، همانطور که یک کشور به دانشمند نیاز دارد همانطور هم نیاز به کارشناس با سواد و مجموعههای دانشبنیان دارد تا بتواند در یک فرآیند متعادل تمام خواستههای خود را مستقلا و بدون اتکاء به دیگران برطرف کند.
پس نباید به جای هماهنگیهای میان دستگاهی و فرهنگسازی لازم در این خصوص، ناخواسته آدرس غلط داد و جوان تازه وارد به عرصه زندگی اجتماعی را به سمت و سویی ناصواب هدایت کرد. اتفاقا باید دانشجو را به درس خواندن تشویق کرد و با ایجاد فضای مناسب برای عملی کردن آنچه که در دانشگاه آموخته، در عین حال از او خواست که مبتنی بر نیاز جامعه (نه فقط نیاز خود)، کسب تجربه کند.
خلاصه اینکه؛ «مدرکگرایی» آفت بزرگی است که نگاه ساختاری برآمده از دولتها آن را تشدید و تقویت کرده، چنانچه با میدان دادن به رشد قارچگونه موسسات آموزشی ـ کنکوری با روح و روان جوان پشت کنکوری بازی کرده و همه چیز را در قبولی صرف در دانشگاه خلاصه کرده است، اما نباید با هدف رفع این آفت، اصل «علمآموزی» را زیر سوال برد.
نورنیوز