نورنیوز- گروه سیاسی: به خلاف نظر تندروها، موضع رسمی نظام، مسدودبودن باب دیپلماسی و ابزارهایش نیست و بر اساس منافع ملی خود، و با ملاحظهی معیار هزینه/فایده و برحسب شناخت عقلی و تجربیات پیشینیاش، از چنین ظرفیتهایی نهایت استفاده را خواهد برد.
درست در روزهایی که برخی جریانات خاص سیاسی ایران، با غوغاگری، نگرشهای ضددیپلماتیک را در فضای کشور دامن میزدند، سخنان دقیق و روشنگر مقام معظم رهبری در روز عید مبعث، مفتوح بودن باب دیپلماسی و راهبرد مذاکره و معامله را گوشزد کرد. ظرف یکی دو هفته اخیر، موضعگیریها بر علیه منطق گفتگو، مذاکره و معامله در روابط خارجی، از صحن پارلمان تا صفحات اول روزنامهها را دربرگرفت و نهایتا به حضور میدانی معترضان در برخی خیابانها و میدانها انجامید. وجه اشتراک تمامی این واکنشها، نفی کلی راهکارهای دیپلماتیک از جمله مذاکره بود. در عین حال، برخی از معترضان، استفاده از این راهکارهای دیپلماتیک را به "وطن فروشی" و "غلطاندن ایران به آغوش آمریکا" تعبیر کردند و به این ترتیب، دوگانه خدمت/خیانت را دوباره بازسازی و ترویج کردند.
قابل انکار نیست که در میان فعالان حوزه دیپلماسی و تحلیلگران مسائل بین الملل کشور، افراد یا جریانهای آشکاری را میتوان یافت که خوشبینیهای بلاتوجیه یا شتابکاریهای ناموجه در انجام مذاکره با طرفهای غربی دارند. این افراد با درکی کمابیش سادهسازانه، گمان میکنند مذاکره صرفا یک تاکتیک اجرایی است و میتوان از آن استفاده کرد و هروقت به نتیجه نرسید از آن برگشت و کار را وانهاد. چنین نگاهی چه بسا از پیچیدگیهای روابط بینالملل و مناسبات سیاسی دولتها غفلت دارند و مذاکره را فینفسه پروژهای آسان و بیضرر و بیخطر مینمایانند. به بیان بهتر، نقطهی مقابل دیدگاهی که مذاکره را مصداق روشن "وطن فروشی" معرفی میکند، دیدگاهی قرار دارد که هیچ مخاطرهای را متوجه مذاکره نمیداند و آن را امری خنثی به شمار میآورد.
هوشمندی در تعاملات جهانی یا "مراقبت در معامله با کشورها" آنگونه که در خطابهی مقام معظم رهبری در عید مبعث تشریح شد، موضعی دقیقا در میانهی این دو سر طیف قرار میگیرد. پیشینه و سوابق تاریخی نشان میدهند که مذاکره، به خودیخود نه چیزی قطعا ضروری و مسلّم است و نه چیزی لزوما مخاطرهآمیز و خسارتبار. چیزی که هویت این ابزار دیپلماتیک را تعیین میکند بینش صحیح و مراقبت هوشمندانه در قبال آن است. مقام معظم رهبری، در سخنان خود، این مفهوم را با استناد به آیات کریمه تشریح کردند که مذاکره و معامله با دیگران، نباید به معنای غفلت از خباثت و کینهورزی دشمنان یا دوستی با آنان مراد شود. خصومت آنها بسیار بیشتر از آن چیزی است که بر زبان میآورند. با این حال چنین توصیهی دقیقی در حکم یادآوری یک ضرورت انکارناپذیر برای "مراقبت" در جریان مذاکره و معامله است. بیوجه نبود که این عبارت از سخنان رهبر انقلاب، بسیار مورد توجه مخاطبان عام و خاص قرار گرفت:« باید مراقب باشیم که با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله میکنیم و حرف میزنیم.»
به این ترتیب، با استناد به تقریر مقام معظم رهبری از موضوع، میتوان استنباط کرد که دوگانهی مذاکره/عدم مذاکره، یا معامله/عدم معامله، موضوعیت خود را از دست داده و مفهوم جدید و واقعبینانهای با عنوان مذاکره یا معاملهی هوشمندانه و مراقبتآمیز جای آن را گرفته است. البته ذکر این نکته ضروری است که چنین مفهومی، پیش از این هم، از زبان رهبری گفته شده بود اما همواره با نقض عهدهای مکرر طرفهای غربی پاسخ داده شد. به این ترتیب، روشن میشود که به خلاف نظر تندروها، موضع رسمی نظام، مسدودبودن باب دیپلماسی و ابزارهایش نیست. جمهوری اسلامی ایران، در عالیترین سطوح خود به تمامی ابزارهای ارتباطی، از جمله دیپلماسی و فنون مذاکره و معامله متقابل پایبند و ملتزم است و بر اساس منافع ملی خود، و با ملاحظهی معیار هزینه/فایده و برحسب شناخت عقلی و تجربیات پیشینیاش، از چنین ظرفیتهایی نهایت استفاده را خواهد برد. گفتن ندارد که در این مسیر، آنچه اهمیت فراوان دارد پرهیز از سادهسازیها و بلکه سادهانگاریهایی است که باعث شده روندهای پیشین مذاکره، در برخی ادوار با نتایج مطلوب و ثمربخش همراه نباشد.
از سوی دیگر، آنچه در کلام مقام معظم رهبری مفهومپردازی شد، جزو خطوط فکری و برنامههای اقدام دولت چهاردهم نیز بوده است. اکنون دولت میتواند در پرتو دیدگاههای روشنگر رهبری، مسیر دیپلماسی را با رعایت دقیق توصیههای رهبر انقلاب پیش بگیرد. قرابت و بلکه انطباق چارچوب سیاست خارجی دولت چهاردهم با تفسیر واقعبینانه و راهگشای رهبری از مفهوم مذاکره و معامله، یک "امکان" و یک "ظرفیت" کارآمد برای بهرهگیری از اصول و ابزار دیپلماسی است. در عین حال، چنین هماهنگی آشکاری را میتوان مصداق روشنی از سیاست وفاق در عالیترین شکل ممکن به شمار آورد. چنین وفاقی درعیناینکه میتواند افراطگرایان و تندروهای دو سر طیف سیاست در ایران را محدود کند، این توان را هم دارد که سرمایهای ارزشمند برای دولت در پایهگذاری دوران تازهای از سیاست خارجی ایران باشد. به خلاف انتظار و تفسیر تندروها، خطابهی رهبر معظم انقلاب در روز مبعث، نه فقط نفی مذاکره نبود بلکه چه بسا گامی فراتر بود و مرحلهای اجراییتر و عملیاتیتر تحت عنوان "معامله" را نیز دربرمیگرفت. آنچه در این میان اهمیتی بسیار زیاد دارد تأکید و تمرکز و تذکار مکرر ایشان بر استفاده از شناخت عقلی و تجربیات تاریخی و محاسبهی هزینه/فایده و بالاخره عدم اعتماد به لبخندهای ظاهری طرفهای غربی است. اکنون باید اعلام کرد که ایران همچنان به دیپلماسی پایبند است و در تعاملات جهانی خود، از همهی ظرفیتهایش خصوصا ابزارهای مذاکره و معامله، هوشمندانه و واقعبینانه بهره میبرد.