نورنیوز-گروه اقتصادی: فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در نشست خبری هفتگی خود با رسانه ها از آغاز بررسیها برای انتقال پایتخت از تهران به منطقه مکران خبر داد. او با اشاره به مشکلات زیستی تهران از جمله کمبود منابع آبی و تمرکز بیش از حد جمعیتی، تأکید کرد که این ایده سالهاست مطرح شده و اکنون برای یافتن راهحلهای عملی در حال بررسی مجدد است. او همچنین از تمامی نخبگان، دانشگاهیان و متخصصان خواست که در این مسیر همکاری کنند تا تصمیمی مؤثر و عملی اتخاذ شود.
مکران؛ چرا بهعنوان گزینه اصلی مطرح شده است؟
انتخاب مکران بهعنوان گزینه جدی برای انتقال پایتخت به دلیل ویژگیهای خاص این منطقه است. موقعیت استراتژیک در حاشیه دریای عمان، ظرفیت توسعه شهری و امکان تقویت ارتباطات بینالمللی از جمله عواملی هستند که مکران را به کانون توجه قرار دادهاند. همچنین، پراکندگی جمعیت و ایجاد تعادل در توسعه مناطق کشور میتواند از طریق این طرح محقق شود.
تمرکززدایی یا انتقال کامل؟
هدف اصلی این طرح کاهش تمرکز جمعیتی و اقتصادی در تهران است. ایده اصلی، انتقال فعالیتهای صنعتی به استانهای جنوبی و تمرکز فعالیتهای کشاورزی و دیگر بخشها در مناطق مناسبتر است. این تصمیم میتواند به کاهش جمعیت تهران به میزان ۳ تا ۴ میلیون نفر منجر شود، اما هنوز مشخص نیست که آیا انتقال کامل پایتخت سیاسی و اقتصادی انجام خواهد شد یا هدف از اجرای طرح صرفا تمرکز زدایی از تهران است.
چالشها و الزامات زیرساختی انتقال پایتخت
اجرای این طرح نیازمند زیرساختهای گسترده و سرمایهگذاری کلان است. برای تحقق این هدف، ابتدا باید مطالعات جامعی درباره مناطق جدید انجام شود و امکاناتی نظیر دسترسی به منابع آبی، شبکه حملونقل، و زیرساختهای اساسی در مکران فراهم شود. همچنین در صورت نهایی شدن انتقال پایتخت به مکران باید تمهیداتی اتخاذ شود که انتقال فعالیتها و امکانات از تهران به مکران باعث ایجاد مشکلات مشابه در این منطقه نشود.
نگاه به تجربه سایر کشورها
مطالعات تطبیقی با کشورهایی که تجربه انتقال پایتخت را داشتهاند، نشان میدهد که این تصمیم میتواند به تمرکززدایی و توزیع متوازن توسعه کمک کند. برخی از کشورها با تفکیک مراکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی توانستهاند تعادلی پایدار ایجاد کنند. اجرای موفق این الگو در ایران نیز میتواند به توسعه متوازن مناطق کمک کند، اما باید با دقت و برنامهریزی همراه باشد.
پیشنهادی صرفا نمایشی
اما با همه این اوصاف آیا به راستی مکران از تمام ابعاد برای انتقال پایتخت منطقه ای مناسب است؟ کارشناسان در این باره نظر می دهند.
فردین یزدانی کارشناس اقتصاد مسکن در این باره به یکی از رسانه ها درباره طرح انتقال پایتخت به منطقه مکران را نادرست و غیرقابل اجرا دانست و گفت: ارائه چنین پیشنهادهایی بیش از آنکه جنبه عملی داشته باشد، جنبه نمایشی دارد و مدتی مطرح شده و حتی ممکن است بررسیهایی نیز در خصوص آن انجام شود، اما در نهایت مشخص خواهد شد که چنین پیشنهادی قابلیت اجرایی شدن ندارد، چرا که انتقال پایتخت، پیشنهادی به شدت هزینهبر بوده و دولت در شرایط کنونی توان اجرای چنین پیشنهادی را ندارد.
وی با بیان اینکه حتی در صورتی که انتقال پایتخت ایده درست و اجرایی نیز بود؛ منطقه مکران گزینه مناسبی نیست، افزود: انتخاب یک شهر مرزی به لحاظ تامین امنیت و پدافند غیرعامل درست نیست و پایتخت سیاسی کشور، آسیبپذیر خواهد بود.
پایتخت باید در منطقهای واقع شود که نسبت به کل کشور مرکزیت داشته باشد و دسترسی به آن از تمام نقاط کشور میسر و ساده باشد. این در حالی است که منطقه مکران از این منظر نیز فاقد موقعیت مناسب بوده و از این رو در چنین شرایطی ارائه چنین پیشنهادی جای تعجب دارد.
اقدامی هزینه بر
حسین ایمانی جاجرمی کارشناس حوزه شهری هم در گفتگو با یکی از رسانه ها پیشنهاد منطقه مکران بهعنوان پایتخت جدید کشور را نادرست دانست و گفت: پایتخت فقط چند ساختمان، مراکز اداری و کارمندان دولت نیست که بتوان آن را به سادگی جابهجا کرد. پایتخت یک مفهوم سیاسی و تاریخی در دل خود دارد و ملت را تعریف میکند و نمادین است. برای آنکه شهر تهران پایتخت ایران شود، سالها هزینه انجام شده و تغییر پایتخت به سادگی میسر نیست.
وی افزود: انتخاب یک مکان جدید برای پایتخت کشور یا انتخاب یک مکان بهعنوان مرکز اداری جدید در کشور نیاز به بررسی و تامین پیششرطهایی دارد. در واقع لازم است که مطالعات آمایشی، امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی انجام شده و گزینههای مطرح به عنوان مرکز جدید اداری اعلام شود. پیشنهاد فعلی دولت در اعلام منطقه مکران بهعنوان پایتخت جدید نشان از آن دارد که این مطالعات ضروری انجام نشده است. در عین حال باید تاکید کرد که انتقال پایتخت یا تفکیک پایتخت از مرکز اداری امور نیاز به بودجه قابلتوجهی دارد؛ این در حالی است که در شرایط کنونی، دولت بودجه اجرای پروژههای عمرانی را نیز ندارد و موارد ضروری نظیر حل آلودگی هوا، بهبود حملونقل عمومی، آموزش و... به علت عدم تامین مالی معطل مانده است.
جاجرمی گفت: مشکلات فعلی تهران به علت فضا ایجاد نشده؛ بنابراین با تغییر فضا قابل حل نیست. در چنین شرایطی پیشنهاد جابهجایی تهران از آن حکایت دارد که مسوولان علت چالشهای پایتخت را به درستی متوجه نشدهاند.
این کارشناس حوزه شهری تاکید دارد که توسعه سواحل جنوبی خلیجفارس نتیجه ادغام اقتصاد کشورهای این منطقه در نظام اقتصاد جهانی بوده است. در واقع کشورهای این منطقه توانستهاند از امکانات نظام بینالمللی استفاده کنند؛ در این شرایط پیششرط توسعه مکران رفع تنش ایران با سایر نقاط دنیاست.
طرحی غیرواقع بینانه
علی بیتاللهی، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی و مدیرگروه بخش زلزلهشناسی این مرکز هم معتقد است با انتقال اسمی پایتخت از یک محل به محلی دیگر، نهتنها مشکلات تهران حل نمیشود بلکه تا حدود زیادی همراه با مشکلاتش به حال خود رها میشود و حتی توجهی که به دلیل پایتختبودن و مرکزیت هندسی آن به این شهر میشود، به تدریج تحلیل میرود.
او به انتقال بخشی از جمعیت تهران به پایتخت مقصد اشاره کرد و افزود این درصد کم، عمدتا از کارکنان دولت و وزارتخانههایی هستند که مجبور به انتقال شدهاند. با این وجود، ساختمانهای مسکونی تهران خالی نخواهند ماند. آنقدر اشتیاق برای مهاجرت به تهران به دلیل زیرساختها، امکانات و شرایط این شهر زیاد است که جمعیت جایگزین خواهد شد.
بیتاللهی گفت: هرقدر هم منطقهای برای پایتختشدن مناسب باشد، اما این انتقال مشکلاتی را برای منطقه مذکور ایجاد میکند. اینکه پهنهای را بهصورت تصنعی انتخاب و بهعنوان مرکز کشور قلمداد کنید، واقعبینانه نیست.
به گفته این استاد دانشگاه، مشکل ما در کشور تنها تهران نیست، بلکه سکونتگاههای کلانی است که بهصورت نامتقارن و ناهمگن پرتراکم شدهاند.علت این ماجرا، پایتختبودن تهران نیست، بلکه علت اصلی میل به مهاجرت به کلانشهرها ازجمله اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و... یا حتی حواشی آنها، اشتغالزایی و معیشت است. با علم به این دلیل، راهکار مشخص است؛ یعنی «توزیع متناسب مشاغل»، «امکان درآمدزایی» و «امکان زندگی در اقصینقاط کشور.
او تأکید کرد مسلم است که با انتقال پایتخت نه مشکلات تهران حل میشود و نه منطقه مقصد توسعه چندانی خواهد داشت، بلکه ترددها و... مشکلات عدیدهای برای مردم و خانوادهها ایجاد میکند. باید به این ریسکها هم توجه کرد. آیا مطالعاتی درباره این مسائل انجام شده است؟
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اعتقاد دارد اگر منطقهای تا این میزان برای پایتختشدن مطلوب بود، تا امروز تبدیل به سکونتگاهی بزرگ شده بود. درواقع انتخاب سکونتگاهها و... از طرف نیاکان ما در استمرار سالیان بدون تدبیر نبوده است. آنها آزمون و خطا کردهاند تا به این نتیجه رسیدهاند که کجا توان پایتختشدن دارد و کدام منطقه چنین توانی ندارد.
بیتاللهی افزود: ما امروز مدیریت منابع آبی، آلودگی هوا، فرونشست زمین، نوع کشاورزی و... را که بهصورت مشخص میتوانیم اقدامات ثمربخش داشته باشیم، انجام نمیدهیم. اگر خودروهای پرمصرف و فاقد توجیه اقتصادی را از سیکل تولید خارج و خودروهایی با راندمان بالا، کیفیت سوخت خوب و... را به چرخه حملونقل کشور وارد کنیم، مشکل آلودگی هوا حل میشود. اما دوستان میخواهند همین رویههای اشتباه در تهران ادامه یابد و در نقطهای دیگر هم همین رویهها را متراکم کرده و مشکلات مشابه ایجاد کنند. وقتی راهکارها مشخص و بسیار کمهزینهتر از انتقال پایتخت است، چرا در این راستا اقدام نکنیم؟ تجربه نشان داده است که انجام ناقص یک کار بزرگ از انجامندادن آن بسیار پرخطرتر و مشکلآفرینتر است. تنها دو، سه سال بعد از انتقال پایتخت به این نتیجه خواهیم رسید که اگر تهران میماندیم بهتر بود».
طرحی تحقق ناپذیر
احسان هوشمند، ایرانشناس و پژوهشگر مطالعات منطقهای، با اشاره به اینکه دهههای متمادی است که گفتوگو درباره انتقال پایتخت ادامه دارد، گفت: تفکر درباره جابهجایی پایتخت تاکنون بدون توجه به ملزومات مطالعاتی، امکانات موجود کشور و بدون توجه به مشکلات و پیچیدگیهای این اقدام صورت گرفته است. این از مختصات ساختار حکمرانی در ایران است که به پیچیدگیها توجه نمیکند و سادهسازی مسائل را بهترین راهحل میداند.
او به طولانیشدن روند توسعه مکران اشاره کرد و گفت: تا به حال مدیریت این منطقه برای توسعه آن، چندین بار تغییر کرده و به سازمانها و وزارتخانههایی مختلف واگذار شده، اما با وجود این تغییرات و با گذشت سالهای طولانی و تغییر چند دولت از طرح مسئله توسعه سواحل مکران هنوز مدیریت کشور نتوانسته است در این زمینه به یک مدیریت منسجم رسیده و در این زمینه تعیین تکلیف کند. این نوع نابسامانیها و ضعفهای مدیریتی در کشور مثالهای بسیاری دارد که موضوع انتقال پایتخت را تحققناپذیر میکند.
این پژوهشگر ایرانشناسی با تأکید بر اینکه بسیاری از نخبگان محلی قطعا از هرگونه ایده کارشناسیشده درباره توسعه سواحل مکران استقبال میکنند، گفت: توسعه مکران طرحی بسیار مهم است اما هنوز برای توسعه آن از توجه به مواردی مانند توسعه دریایی، انتقال و توسعه صنایع آببر مانند پتروشیمیها به سواحل این منطقه و توسعه حملونقل آبی با وجود حضور این منطقه در کنار آبهای بینالمللی و همچنین توسعه راهها و دیگر زیرساختهای حملونقلی غافل بودهایم. درواقع ما هنوز نتوانستهایم زیرساختهای ضروری برای توسعه این منطقه را پیش ببریم که با نگاهی به روند موجود برای توسعه این منطقه احتمالا هزاران سال وقت لازم است».
ضعف ها و تهدیدها
عباس علیپور از اعضای هیات علمی دانشگاه امام حسین، وابسته به سپاه پاسداران در سال ۱۳۹۵ با انتشار نتایج پژوهشی با اذعان به مزایا و نقاط قوتی که در مورد سواحل جنوبی ایران مطرح میشود، تاکید کرد که در توسعه این مناطق باید به نقاط ضعف و تهدیدهای متوجه آن توجه کرد و رویکرد محافظهکارانهای در توسعه آن در پیش گرفت.
در این مقاله، ۱۳ نقطه ضعف برای منطقه مکران برشمرده شده است، از جمله محرومیت شدید و توسعه نیافتگی منطقه، ضعف شدید زیرساختهای توسعه بویژه در زمینه خطوط ارتباطی به علت حمل و نقل کالاهای وارداتی و صادر کردن آنها به منطقه شمال کشور، فاصله زیاد از مرکز کشور، نبود احساس امنیت برای توسعه گردشگری، ، شرایط آب و هوایی شرجی و کمبود آب و بارندگی، وجود ناامنی و برخی گروه های قانون گریز در منطقه، دوری از منابع انرژی، پایین بودن مشارکت مردم در برنامه ریزی ها، دوری از منابع انرژی نفت و گاز کشور، بالا بودن سطح بی سوادی استان اشاره کرد.
علیپور و همکارانش همچنین یادآور شدند که تهدیدهایی مانند حضور نظامی و اقتصادی آمریکا و سایر قدرتهای غربی در دریای عمان و خلیج فارس، حضور طالبان و القاعده در افغانستان و پاکستان، تهدیدهای تروریستی برای تجار و سرمایهگذاران و احتمال ایجاد رانتهای دولتی متوجه این منطقه است.
در همین حال، عزتالله قنواتی از اساتید دانشکده جغرافیای دانشگاه خوارزمی تهران هم در سال ۱۴۰۰ نتایج پژوهشی را منتشر کرد که آسیب پذیری ایران در منطقه مکران را از افزایش سطح جهانی آب دریا تحلیل کرد.
قنواتی و همکارانش تلاش کردند تا شاخص آسیبپذیری خط ساحلی منطقه مکران را بر پایه متغیرهای شیب ساحلی، ارتفاع منطقهای ساحل، نرخ تغییر خط ساحلی، ارتفاع موجهای دریا، افزایش نسبی سطح دریا، میانگین جزر و مد اندازهگیری کنند.
آنها به این نتیجه رسیدند که طغیان دریا و فرسایش تهدیدی جدی برای این مناطق در آینده نزدیک خواهد بود. در نتیجهگیری این پژوهش همچنین آمده است: «مراکز جمعیتی و زیرساختهای اطراف خلیجهای چابهار و پزم تیاب با آسیبپذیری بسیار بالا تا متوسط مواجهاند.»
نورنیوز