نورنیوز-گروه سیاسی: انتخاب مجدد دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، احتمال بازگشت سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران را افزایش داده است. این سیاست که در دوره قبلی ریاستجمهوری ترامپ و همزمان با خروج غیر قانونی آمریکا از برجام آغاز شد با اعمال گستردهترین تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان همراه بود. ممانعت ازفروش نفت و محصولات پتروشیمی ایران و جلوگیری از انتقال ارز حاصل از تجارت خارجی کشورمان، اصلی ترین هدفی بود که ترامپ از پیگیری سیاست فشار حداکثری دنبال می کرد. هرچند دموکراتها در زمان ترامپ این سیاست را مورد انتقاد قرار دادند، اما با روی کار آمدن جو بایدن، مسیر مشابهی را دنبال کردند و از رفع تحریمها سر باز زدند.
از ادعا تا عمل: استمرار تحریمها در دولت بایدن
هرچند دموکراتها در زمان ریاستجمهوری ترامپ نسبت به سیاستهای وی معترض بودند، اما دولت بایدن نشان داد که عملاً همان مسیر را با شیوههای متفاوت دنبال میکند.
دولت بایدن نیز چون ترامپ با تصویب قوانین جدید و شناسایی سازوکارهای انتقال نفت ایران، تلاش کرد شبکههای فعال در این حوزه را هدف قرار دهد و جریان صادرات نفت و انتقال ارزشها حاصل از تجارت خارجی ایران را محدود سازد.
علی رغم چندین ماه مذاکره مستقیم میان ایران و اروپا و مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا به دلیل پافشاری واشنگتن بر حفظ سیاست فشار برای امتیاز گیری، مسیر دیپلماتیک نتوانست موجب رفع تحریم های یکجانبه غیر قانونی آمریکا علیه ایران شود . دولت بایدن با بیتوجهی به حقوق ایران که در چارچوب برجام به رسمیت شناخته شده بود، سیاست تحریمهای هدفمند خود را ادامه و حتی آنها را گسترش داد.
چالشهای ایران در برابر فشارهای تحریمی
یکی از اصلیترین اهداف آمریکا در سیاست فشار حداکثری، مختل کردن فرآیند فروش نفت ایران و جلوگیری از دسترسی کشور به منابع ارزی حاصل از آن است. از جمله اقدامات آمریکا در این راستا میتوان به شناسایی و تحریم ناوگان حمل و نقل نفت و فرآوردهای پتروشیمی که رسانه های غربی از آن با عنوان «ناوگان سایه» یاد می کنند، اشاره کرد. این شبکه که از نفتکشهای متعدد و روشهای ابتکاری برای انتقال نفت استفاده میکند، یکی از ابزارهای اصلی ایران برای بی اثر کردن تحریمها در بخش فروش نفت و محصولات پتروشیمی بوده است. این شبکه در طول سالهای گذشته با اتخاذ روشهای هوشمندانه و همکاری با کشورهای همسو توانسته ضمن پایدار نگه داشتن جریان صادرات نفت ایران، ارز حاصل از تجارت خارجی کشورمان را نیز منتقل نماید و از شکل گیری مشکلات حاد اقتصادی حاصل از تحریم های ظالمانه جلوگیری نماید. در مقابل، ایالات متحده با بهرهگیری از ابزارهای اطلاعاتی و تصویب قوانین جدید، تلاش کرده این سازوکارها و افراد مرتبط با آن را شناسایی و مختل کند.
از مهرماه ۱۴۰۳، آمریکا با تحریم ۵۳ نفتکش و گسترش فهرست افراد و شرکتهای مرتبط با صادرات نفت ایران، فشار خود بر این بخش را افزایش داده است. این اقدامات با تصویب قوانینی مانند SHIP ACT و قرار دادن بخش نفت و پتروشیمی ایران تحت فرمان اجرایی ۱۳۹۰۲ همراه شده که امکان اعمال تحریمهای سریعتر و گستردهتر را فراهم کرده است.
رسانهها در خدمت تحریمها
در شش ماه گذشته، ایالات متحده و شبکه رسانهای همسو با این کشور، همزمان با تشدید اقدامات اطلاعاتی برای شناسایی شبکههای حملونقل نفت و محصولات پتروشیمی ایران، موجی از جریانسازی رسانهای و انتشار اخبار نادرست و جهتدار را به راه انداختهاند. این اقدامات با هدف پشتیبانی از اهداف ضدایرانی و مشروعیتبخشی به تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه آمریکا علیه ایران صورت گرفته است.
این تلاشها علاوه بر ایجاد هراس در میان کشورها و مشتریان نفت و محصولات پتروشیمی ایران، به دنبال القای بیاعتمادی در افکار عمومی داخلی نسبت به اقدامات مؤثر انجامشده برای خنثیسازی تحریمها بوده است. واشنگتن با این فضاسازی رسانهای میکوشد ایران را به پذیرش خواستههای تحمیلی غرب بهعنوان تنها راهحل رفع تحریمها سوق دهد.
نقش پایداری فروش نفت در تقویت قدرت چانهزنی ایران
هرچند فشارهای آمریکا با هدف کاهش درآمدهای نفتی ایران اعمال شده، اما پایدار ماندن جریان صادرات نفت و دستیابی به ارز حاصل از آن، نهتنها اثرگذاری تحریمها را با تقویت منابع ارزی حاصل از فروش نفت کاهش می دهد ، بلکه قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات بینالمللی را نیز افزایش خواهد داد . هرچه ایران بتواند موانع ایجادشده توسط تحریمها را با موفقیت پشت سر بگذارد و مسیرهای انتقال نفت و ارز خود را تثبیت کند، موقعیت خود در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی را مستحکمتر خواهد کرد.
این توانمندی به ایران اجازه میدهد تا حقوق مسلم خود را با اتکا به تواناییهای داخلی و تعاملات بینالمللی احقاق کند. حفظ ثبات در صادرات نفت و محصولات پتروشیمی به کشورهای مختلف، تقویت همکاری با شرکای اقتصادی و تکیه بر ابتکار عمل در برابر تحریمها، از جمله اقداماتی هستند که قدرت ایران در مواجهه با فشارهای تحریمی را بالا می برد.
چشمانداز آینده: بازگشت فشار حداکثری یا ادامه مقاومت؟
در صورت بازگشت ترامپ به قدرت، احتمال تشدید فشارهای اقتصادی و اعمال سیاست فشار حداکثری ۲ افزایش خواهد یافت. آمریکا ممکن است با بهرهگیری از چارچوبهای قانونی جدید، تمامی زیرساختهای صادرات نفت ایران از جمله بنادر و شرکتهای حملونقل را هدف قرار دهد. اما تجربه ایران در مقاومت برابر این سیاستها و توانمندی در ایجاد سازوکارهای ابتکاری، میتواند در صورت وجود انسجام و هماهنگی داخلی و همکاری نزدیک مجموعه مراکز ذیربط در کشور به تداوم تجارت نفت و افزایش قدرت دیپلماتیک کشور منجر شود.
تحریمهای آمریکا، چه در دوره ترامپ و چه در دولت بایدن، نشاندهنده استفاده از ابزارهای اقتصادی برای تحقق اهداف سیاسی است. ایران اما با مقاومت هوشمندانه، توانسته بخشی از اثرات این سیاستها را خنثی کند. علاوه بر این، مقابله با جریانسازی رسانهای و حفظ اعتماد داخلی از دیگر اولویتهای ضروری است. هرچقدر ایران بتواند در برابر فشارهای تحریمی مقاومت کند و شرایط فروش نفت و انتقال ارز را پایدار نماید، نهتنها اثرات تحریمها کاهش مییابد، بلکه قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات برای احقاق حقوق مسلم خود افزایش خواهد یافت
نورنیوز